سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

لوگَر یکی ا ز ولایت  های افغانستان است. مرکز این ولایت شهر پل علم است.نام لوگر از کلمه لوگهر (درو گر ) گرفته شده است. این محل در قدیم به نام سجاوند هم یاد می‌گردید 

لوگَر یکی از 34 ولایت افغانستان است. مرکز این ولایت شهر پل علم است. تقسیمات اداری ولایت لوگر به شرح زیر است:

  • پل علم مرکز ولایت
  • ولسوالی چرخ
  • ولسوالی برکی برک
  • ولسوالی خوشی
  • ولسوالی محمد آغه
  • ولسوالی ازر
  • ولسوالی خروار


نیمی از جمعیت مردم آن پشتون بوده و بیشتر آن تاجیک‌ها و اورمرها نیزدر آن سکونت دارد از نگاه مساحت از جمله ولایات کوچک می باشد.

از مشاهیران خانواده چرخی قهرمانان رزم علیه انگلیس نایب امین الله خان لوگری معاون شورای انقلابی درانقلاب اول ضد انگلیسی، علامه فیضانی، اشرف غنی احمدزی کاندیدا برای سرمنشی ملل متحد در سال 2007و غیره میباشد.

غلام نبی خان چرخی

        سیدال سخندان مبارز انقلابی

زبانهای آن دری پشتو و اورمری می‌باشد قبایل متوطن آن احمدزی، ستانکزی، کوچی‌ها، مسعود و غیره می‌باشد و در فاصله تقریباً 40 کیلومتری کابل قرار دارد.

پیشه مردم این ولایت زراعت و مالداری بوده . سیب آن در بازارهای کابل به عنوان نازک بدن مشهور بوده و دارای رودخانه خروشانی بنامی دریایی لوگر بوده که باعث رونق زراعت میگردد.

در هنگام قبل از اسلام داری معابد مشهور بود که توسط صفاریان تخریب گردید در هنگام اشغال شوری از جمله بزرگ‌ترین کانون‌های مقاومت بر عیه شوری بود و رهبری ان توسط داکتر فضل الله مجددی، مولوی محمد نبی محمدی و حکمتیار بود کهساران چرخ زمانی بزرگ‌ترین کانون جهاد علیه دولت بابری هندکه در کابل تسلط داشتند به شمار می‌رفت و ومرکز سلسله روشانیان سپهداران بزرگ اسقلال خراسان از سلسله بابری هند بود و در هنگام انقلابات انگلیسی به دهها هزار از مردم این ولایت اعم از تاجیک و پشتون اشتراک کرده بودند.

منابع طبیعی مس دارد، مشهور بنام مس عینک لوگر میباشد که یکی از بهترین مس‌های جهان شناخته شده‌است. منابع تولیداتی این ولایت می توان به سیب، انگور، زردآلو، شفتالو و در زراعت گندم ،جواری، کچالو، لوبیا ،بیاز و غیره نام برد.

 

معدن مس عینک

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/13:: 8:46 صبح     |     () نظر

سلیمان "نورستانی" در مورد فرهنگ و اوضاع جغرافیایی ولایت نورستان به من چنین معلومات داد: 

"سرزمین زیبا و افسانوی نورستان در ساحه شمال شرقی کشور در قلب دره های شاداب ،عمیق و تنگ پر از صخره و سنگ د رجنوب سلسلبه بزرگ هندوکش  مرکزی شامل وادی های قشنگ و دلفریب کم عرض، سیستم آبی رود کابل و د رنهایت در فسمت راست حوزه آبی رود بار سند موقعیت دارد،این سرزمین در نیم کره شرقی ا زنقطه 69 درجه و 50 دقیقه طول شرقی شروع و به نقطه 71 درجه و 55 دقیقه و 10 ثانیه طول شمالی  و از نقطه 34 درجه و 52 ثانیه عرض شمالی و به نقطه 36 درجه و 10 دقیقه و ده ثانیه عرض شمالی خاتمه میابد .حدود جغرافیایی ولایت نورستان در جنوب هندوکش  مرکزی اراضی وسعی رادر بر گرفته است. حصص شرقی آن توسط خط مرکزی دیورن از وادی چترال و منقطه دیر جدا شده و یک منقطه فوق العاده حساس سرحدی کشور را بوجود آورده است .ولایت نورستان از سمت غرب به وادی های ولایت پنچشیر  و ولسوالی های تگاب و نجراب ولایت کاپیسا و قسمت شمال آن به منطقه انجمن ،کران و منجان ولایت بدخشان پیوسته و از سمت جنوب به وادی های ولایت کنر و لغمان و طرف شرق چترال و دیر و شمال آن به کوههای شامیخ هندوکش خاتمه یافته است. با استفاده از نقشه های جغرافیایی ارقامی که اندازه و سعت سرزمین موجوده ولایت نورستان ارایه میکند به 17 هزار کیلومتر مربع بالغ میگردد و بعضی از دانشمندان وسعت آنرا به اندازه پنج هزار میل مربع نیز ذکر کرده اند  . این سرزمین با داشتن فرهنگ دست نخورده و اصیل آرایی ، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته اکثر مستشرقین و انتربالوژستها به آن علاقه میگیرند . سرزمین واحد ما افغانستان سرزمین همه گروه های انتیکی کشور بوده ،در طول تاریخ در کنار هم زیسته اند. بناً فرهنگ مشترک و آمیخته دارند نورستان چون تا اوایل سده اخیر مستقل و دارای نظام خود گردان بوده وهمین علت باعث شده تا داشته های اصیل فرهنگی را نسبت به دیگر باشنده گان این منطقه با ممیزات خاص با خود داشته باشد .

رسم و رواج ها در نورستان بعضاً با دیگر اقوام و قبایل کشور فرق دارد .ما در این جا صرف موضوع نامزدی و عروسی مردم نورستان را به معرفی میگیریم : نامزدی در نورستان به چند قسم صورت میگیرد .

1. نامزدی که بعد از تکمیل سن قانونی دختر و پسر، یعنی بعد از سنین 18 و 20 صورت میگیرد .

2. نامزدی که در طفولیت صورت میگیرد و علاقمندی دختر و پسر درآن مطرح نیست .

3. نامزدی که قبل از تولد صورت میگیرد و یا هم یکی از طرفین تولد شده باشد .

نامزدی اولی : وقتی صورت میگیرد که هر دو طرف سن قانونی را تکمیل کرده ونامزدان یکدیگر را دیده و قسماً رضایت جانبین نیز حاصل میگردد  . کلمه قسماً بخاطری استعمال شد که رضایت صد در صد هنوز در صلاحیت  دختر و پسر نبوده و بیشتر رضایت هر دو فامیل ، بویژه از پدران و مادران شان مطرح است و فیصدی محدود در تصمیم دختر و پسر قرار دارد. در این قسم نامزدی طلبگاران از طرف فامیل پسر میروند که بنام "لدر "یاد میشود ،این رفت و آمد طلبگاران شاید به روز ها و ماه ها وبعضاً به سالها طول بکشد. بعد از رضایت حانبین مراسم نامزدی آغاز میگردد؛ ناگفته نباید گذاشت که طلبگاران عموماً مردها میباشند ، مراسم نامزدی عموماً ازطرف شب صورت میگیرد. گروپ طلبگاران و چند نفر از بزرگان قوم به همراهی پدر ،برادر و خود داماد چند راس بز نر یا گوسفند فربی را گرفته به خانه فامیل دختر میروند ،پدر دختر در این مراسم قوم و خویش خود را خبر میکند و برای عقد نکاح ملا نیز خواسته میشود. در همین مراسم نکاح شرعی عقد میگردد، ولی داماد حق دید و باز دید با نامزدش را ندارد تا اینکه مراسم عروسی برگذار شود . در این مراسم بغیر از خوردنی ها  دیگر هیچ چیز از طرف فامیل پسر برده نمی شود ولی مهر شرعی تعیین میگردد،نصف آن در دوره نامزدی اخذ گردیده و متباقی آنرا در وقت عروسی از نزد پسر میگیرند ،مهر از 12 راس گاو شروع تا 50 ،الی 60 گاو نظر به جور آمد دو فایمل تعیین میشود و پرداخت آن حتمی است .

بعد از یک سال یا شش ماه نظر به لزوم دید جانبین وقت عروسی تعیین میشود و مهر تعیین شده مکمل از نزد داماد گرفته میشود ،عموماً عروسی ها در فصل خزان صورت میگیرد. در عروسی داماد مکلفیت خریداری اجناس و زیوارت و دیگر چیز های مربوط به عروسی  را ندارد وخرید و برید عروس  بدوش پدر دختر میباشد .فامیل دختر تمام مصارف عروسی را آماده کرده به فامیل داماد خبر میدهند تا تاریخ دقیق برگذاری مراسم عروسی را تعین کنند .مراسم عروسی دو روز دوام میکند. روز اول ازطرف فامیل دختر مراسم آغازمیگردد .قابل ذکر است که نظر به موقف و روابط اجتماعی فامیل ها مراسم برگذار میگردد. از پنح نر گاو تا 15 نر گاو کشته میشود وبه  اشتراک کننده گان نان بدهند.مصارف  روز اول عروسی بدوش فامیل  دختر است وفامیل داماد درآن نقشی ندارد. فردای همان روز عروس برای بردن به منزل شوهر آماده میشود و تمام ضروریات خانه از فرش گرفته تا ظرف و دیگر اثاثیه های منزل از طرف پدر دختر گرفته شده و یک راس گاو شیری نیز برابر میشود و عروس بالای اسپی که برای وی از قبل  آماده  شده ، سوار میشود و جلو اسپ توسط برادر دختر گرفته شده و پیشاپیش حرکت میکند ، در عقب آن اجناس و وسایل تهیه شده پدر و گاو شیری برده میشود. با بیرون شدن عروس از خانه پدر به رسم احترام چند فیر تفنگ شلیک شده ؛عروس د رحالیکه با لباس و زیورات آراسته است و روی آن هنوز دیده نمی شود ؛ بر اسپ سوار شده به منزل شوهرش حرکت میکند و هزاران مرد وزن و اطفال یکجا با عروس در حرکت میشوند و قدم بقدم با فیر شادیانه و پاش دادن چارمغز استقبال میگردد و ساز و سرود از منزل پدر تا منزل شوهر ،عروس را همراهی مینماید. در این وقت کاکا ها ، ماما ها ،عمه ها و خاله های عروس با عروس در خانه داماد میروند و بنام پونوی بوله یا پونوی بولی یاد میگردند و همچنان از طرف فامیل دختر نیز دو نفر بنام داری اسلا یادمیشود . پدر دختر لباس سر تا پای برای داماد نیز تهیه میکند .د رنزدیکی منزل داماد ساز و سرود آنقدر گرم و دلنشین میشود که  فامیل داماد هر قدر که سالمند و ضعیف هم باشد ؛در میدان ساز شریک شده و خوشحالی میکنند و صدای تفنگ نیزآنقدرمی پیچد که صدای دیگران شنیده نمی شود. در این وقت در خانه داماد مراسم بزرگی بر پا شده تفنگ بازان پهلوانان ، اسپ دوانان ، چاپ اندازان و انواع بازی کنان  از طرف داماد دعوت شده بازی ها اجرا میشود وبه بهترین آنان حایزه میدهند و آن چند نفر کاکا ، ماما ،خاله وعمه دختر که با عروس آمده اند برای اینها و داماد از سر تا پای لباس تهیه میکنند. زمانیکه در خانه داماد عروس رسید؛ همه خوراکه های که با خود آورده است خورده میشود؛ در خوردنی ها مالیده و پنیر نیز شامل میباشد . و وقتی که عروس بخانه شوهر رسید، بعد از ختم مراسم فامیل دختر دوباره به خانه شان میروند  و دیگر بنام تخت جمعی و یا کدام نام دیگر مراسمی وجود ندارد. برای چند روز عروس بخانه پدر نمی رود و داماد هر وقت میتواند بخانه خسر برود و بعد ازگذشت چند وقت عروس هم بخانه پدر میرود و بنام پایوازی عروس و دامادکدام دعوتی تریتب نمی شود وهر وقتی که عروس و داماد  خواسته باشند به خانه پدر عروس میروند ومراسم خاتمه میابد و زند گی عادی زن و شوهر آغاز میگردد .

نامزدی قسم دوم که در سنین خوردی از طرف پدران صورت میگیرد ؛در این نوع نامزدی تصمیم گیرنده پدران استند. خوشبختانه در این اواخر اینوع نامزدی کم شده است . در این مراسم دو پدر که دوست یکدیگر استند ؛برای اضافه شدن دوستی شان دست به این کار میزنند و دختر و پسر شانرا نامزد میکنند و کدام مراسم خاصی گرفته نمی شود، صرف پدر پسر تقاضا میکند و پدر دختر تقاضای دوست خود را قبول کرده و اینها در همین حالت میمانند تا بزرگ شوند موضوع عروسی در نورستان تا سن قانونی را تکمیل نکنند؛ صورت نمی گیرد. دختری که عروسی میشود اقلا از سن پانزده سالگی باید بلند باشد .

عروسی نوع سوم عروسی حالبی است که نه دختر تولده شده و نه هم پسر . در غیاب هر دوی شان پدران تصمیم میگیرند. پدران در لابلای صحبت ها یکی از آنها صدا میکند؛ اگر د رخانه تو دختر شد به پسرم بده و یا هم بر عکس آن. این نوع عروسی به ندرت اتفاق افتاده و رواج عام نیست ولی عروسی در همه حالا یک قسم میباشد .

 

رسم عروسی در نورستان

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/11:: 10:24 صبح     |     () نظر

 

ولایت نورستان در زمانه های گذشته و امروز

          ولایت نورستان یکی از جمله ولایات مشهور و تاریخی افغانستان بشمار می رود . ولایت نورستان دردوره های مختلف تاریخ افغانستان به نام های مخلتف  یاد گردیده است ودردوره های مختلف تاریخ رول مهم را دارابو ده است .ولایت نورستان از لحاظ موقعیت یک ولایت کوهستانی است به همین لحاظ درزمانه های مختلف تاریخ زیادتر اوقات از حملات بیگانگان درامان مانده بود.دراین مقاله کوتاه درمورگذشته های تاریخی نورستان ودرمورد وضعیت وموقعیت فعلی آن معلومات همه جانبه ارائه خواهد گردید .

           نورستان درزمانه های باستان به نام بلور یا بلورستان یادمی گردید.بلوریابلورستان باستانی ساحه کنونی نورستان رادربر نمی گرفت ، قسمت های زیاددره های کنر ،چترال وکاپیساشامل ولایت بلورستان می گردید. درسمت شمال شرقی بلورستان ولا یت بد خشان از واخان وزیباک گرفته تامنجان موقعیت داشت. به سمت جنوب آن سوات باجوروننگرهار موقعیت داشت . درقسمت شرقی آن ولاِیت کشمیر ودرقسمت غربی آن دره نجراو وپنجشیر موقعیت داشت . واز گوشه شمال شرق به سلسله وسطح پامیر متصل بود. بلورستان رایک سلسله کوتل هابه دو حصه شرقی دغربی تقسیم می کند که درقسمت شرقی آن چترال امروزى وقسمت غربی آن نورستان امروز ی موقعیت دارد واین کوتل هاعبارت اوکوتل های زیدیک ،شویی ،شوال وپرت است. بلورستان یک ولایت کوهستانی وصعب المرورترین دامنه های هندوکش است .درسرتاسرآن تقریباهیچ یک قطعه زمینی وجودندارد که بتوان آنرا میدان نامید.وادی های بزرگ اما غیرمرتب وعمیق وتنگ بلورستان که چندین وادی هاودره های عمیق تروتنگ تروکج وپیچ ترازآن منشعب گردیده به واسطه کوه های مرتفع که نشیب وفرازهای دشوارگذاری دارد، ازهمدیگرجداوازآن هارود های خوردتقسیم می شود. این رود هاپرآب وسریع السیر،که دره های ولایت راتقاطع می کند،غالبابالای آن هاپل های چوبی اعمارشده است .درهنگام سرماوبرف باری این ولایت به چندین وادی هاومناطقی  تقسیم می شودکه باهم رفت وآمدی نمیتوانندنمود. وازهمین جااست که بین طوایف بلورستان اختلافات چهره ،زبان وعادات وغیره موجوداست .

           آب وهوای بلورستان نظربه اختلاف ارتفاعات اقلیم متفاوت است .ولی تابستان درتمام ارتفاعات هوا گرم می باشد.ودرزمستان دروادی های بلند،سردی شدید حکمفرماست . عمومابرجاهای که از سطح بحرچهار هزارفت بلندى دارند برفباری زیادی میشود.بعضی وادی ها،مثلا مستوج وشهرچترال به علاوه زمستان شدید . باد سختی نیزدارد .درحالیکه درچندین وادی های نورستان هیچ شمالی نمی وزد.به همین دلیل هوای نورستان منحیث المجموع صحت بخش وآب صفاوشیرین دارد.

(1)

   مردم بلورستان یا نورستان در زمانه هاى باستان به نام (الیناها ) یاد میگردیدند . النیاها از مردم اصلى آریایى بشمار مى روند که از زمانه هاى بسیار قدیم در همین سرزمین زنده گى میکردند .  احمد على کهزاد در مورد اقوام الینا تحقیقاتى را انجام داده است و چنین مینویسد : (( الیناها یا نورستانى ها در گوشه شمال شرق آریانا در دره هاى صعب العبور و مرتفع هندوکش جنوبى را اشغال کرده و از همان زمانه هاى عصر ویدى که قبایل بیشتر بجا هاى خود مستقر شده اند تا حال بجاى خویش باقى مانده اند . الینا ها چون در دره هاى خیلى دشوار گذار زندگانى داشته و دارند و قطعه مسکونه آنها از راه هاى بزرگ رفت و آمد کناره افتاده در مرور زمان تماس شان با سایر قبایل بیش از پیش کم شده و از همین جهت است که ممیزات عرق و زبان و کولتور و عرف و عادات قدیم آریایى در میان آنها خوبتر محفوظ مانده و از این جهت بعضى از مدققین ایشان و باشندگان شغنان و روشان و بعضى حصص دیگر بدخشان و پامیر را از روى عرق به صفت
(( هوموالپیتوس )) یعنى (( آریایی هاى کوهى )) یاد میکنند ، بعضى هاى دیگر ایشان را در قطار (( دارد ها )) مى آرند و دارد ها از اقوام خیلى قدیم کشو ما بوده و در حاشیه شمال شرقى آریانا سکونت داشتند و هنوز هم در علاقه هاى دشوار گذار نورستان و چترال زندگانى دارند .

          بهر حال ، الیناها خون و ممیزات آریائى را بوجه احسن محافظه کرده و مطالعه حیات و عرف و عادات و زبان آنها روشنى هاى بزرگى در تاریخ قدیم کشور ما مى اندازد و جا دارد که براى معرفى آنها و کولتور و مدنیت قدیم شان آثار جداگاه و مستقلى نوشته و نشر شود ))

(2)

   بعداز سقوط دولت یونان وباختری وبوجودآمدن دولت هخامنشی درافغانستان بلورستان با استقلال داخلی زنده گی کرده است .دردوره تسلط یونانیان ،واقعاتاحال علایمی به دست نیامده که بتوان گفت ،یونانیان دربلورستان به تشکیل دولت ومدنیتی پرداخته اند.ولی بعداز آنکه دولت های کوشانیان ویفتلی هاازقرن اول تاقرن ششم میلادی درافغانستان حکمفرما بوده ویونانیان برای ابد سقوط کردند یک تعداد از باختری های مدنی درهمان جنگ های اولی به دره های بلورستان پناه
بردند.

(3)

          بلورستان دردوره اسلا می تاظهورامیر تیمورمستقل زنده گی میکردندوبه دین ومذهب قدیمی خویش پابند بودند.امیر تیمور درسال 1398 میلادی زمانی که مناطق اندراب و تخارستان رااشغال نمودبه جانب بلورستان لشکرکشی نمود.اوازسمت شمال ازکوتل خاواک به وادی پنجشیرعبورکرده وبعداً  وارد بلورستان شد.تیموردراین مسافرت زمستانی درسبدی نشسته به واسطه یخمالک خوردن ازکوه سرازیر شد واو می گویدکه درسمت چپ خودیک گروپ ده هزارسواره گی روان کردم، معلوم میشودکه  آنهابه حصه شمالی نورستان رفته وتباه شده اند .

            اما تیمور دعوه میکندکه من غالب بودم .به هرحال تیموربه سرعت این ولایت صعب المرور وکوه های خطرناک آن راتخیله میکند واز راه خاواک بیرو ن می شودوضمناًدردره  ))کتور(( کتیبه یی به یادگاراین سفرخودگذاشت .درداخل نورستان برکناردریای
)) ناجل((  تاحال قلعه یی موجوداست که آنراقلعه تیمورمی نامندودرقلعه )) قلوم(( سنگی است که برآن آخرین نقطه پیشرفت تیمورمنقوش گردیده است

(4)

   بعداز حملات امیرتیمورگورگان ،ظهیرالدین محمدبابرومحمدحیدرنیزدرقرن شانزدهم میلادی به بلورستان حملاتی نموده اند.مگردسته های سواره آن هاعاجزبودازاینکه موفقیت محکمی درآنجااحرازنمایند.این حملات آن هافقط بخاطر چوروچپاول بود.

          در قرن شانزدهم میلادى این سرزمین را بنام کافرستان هم ذکر نموده اند . ظهیر الدین محمد بابر که در آغاز قرن شانزدهم از ماوراء النهر به جانب افغانستان و هندوستان لشکر کشى نمود ، به ولایت نورستان هم رسید . بابر در کتاب مشهور خود بنام بابر نامه یا توزک بابرى چندین جا در مورد نورستان تذکر داده است . او در مورد موقعیت جغرافیایی ، پیداوار و مردم نورستان در آنزمان چنین مینویسد :  (( دیگر تومان ( کابل ) نجر او است که بطرف شمال شرق کابل در کوهستان موقعیت دارد ، کوههاى عقب آن همه کافرستان است . گوشه واقع شده ، انگور و میوه اش بسیار و شرابش نیز خیلى زیاد است . ولى جوشیده مى سازند . در زمستان ها مرغ را بسیار پرورش میکنند . مردمش شرابخور و بى نماز و نا فهم و کافر اند در کوههایش درختان ناجو و جلغوزه و بلوط و خنجک بسیار مى روید . درخت ناجو و جلغوزه و بلوط در پائین بوده و بالاتر از نجراو هیچ دیده نمى شود . این ها از درختان هندوستان اند . چراغهاى مردم این کوهستان همه از چوپ جلغوزه است که مانند شمع مى سوزد و خیلى تعجب آور  است ))

(5)

   در آنزمان با این دلیل با این سرزمین کافرستان مى گفتند که در دیگر مناطق و ولایات افغانستان دین مقدس اسلام پخش گردیده بود و مردم این منطقه پیرو ادیان سابق خود بودند . به هرحال بعدازقرن شانزدهم به تدریج دین مقدس اسلام دربلورستان شرقی قدم  نهاد.

         ظهیر الدین محمد بابر در مورد میوه و شراب این سرزمین در بابر نامه چنین مى نویسد : (( روز چهارشنبه ، دهم ماه محرم سوار شده ، سیر کنان به قلع? بجور ( باجو? ) رفتم ، در خانه خواجه کلان مجلس شراب دایر گردید . کافران نواحى بجور چند خیک شراب آوردند . شراب و میوه بجور هم از نواى کافرستان (نورستان ) مى آید ))

(6)

   دروسط قرن هجدهم میلادی بلورستان شرقی یعنی چترال امروز زیر تسلط چینی هارفت وبعدها دوباره آزادگردید.درقرن نزدهم میلادی مطابق معاهده دیورندکه دردوازدهم نومبر سال 1893 میلادی بین دولت های افغانستان وانگلیس به امضاء رسید حقوق سیاسی افغانستان ازبلورستان شرقی یعنی چترال سلب گردیده ودرسال 1895 میلادی عساکرانگلیس تمام آن علاقه رااشغال نمودوعلاقه های بلورستان غربی یعنی نورستان امروزی ازحملات مستقیم انگلیس ها محفوظ ماندودرهمین سال یعنی درسال 1895 میلادی امیر عبدالرحمن خان داخل اقدامات عسکری شده وولایت مذکورراجزولاینفک افغانستان قرارداد وامروز اهالی ذکی وفعال نورستان درردیف متدین ترین ووطن پرست ترین طبقات افغانستان به شمارمی روند.باید متذکر شوم که تازمان امیرعبدالرحمن خان این مناطق به نام های بلورستان وکافر ستان شهرت داشت

(7)

   (( کوهسار بلورستان که به طرف شمال کنر افتاده و کافران سفید پوش و سیاه پوش در آن زندگانى داشتند ، و همواره از دسترس حکومت افغانستان خارج بودند ، در سال
 1891 م به حکم امیر عبدالرحمن خان مورد حمله جنرال غلام حیدر خان چرخى واقع گردید و مردم آنرا تماماً مطیع و مسلمان ساخت و آنرا نورستان نامید ))

(8)

  براى تصرف نورستان حکومت امیر عبدالرحمن خان مدت پنج سال کوشش هاى دوام دار نمود   تا اینکه تمام مناطق نورستان تحت تصرف دولت مرکزى قرار گرفت و تمام مردم آن به دین مقدس اسلام مشرف شدند میر غلام محمد غبار در مورد فعالیت هاى حکومت امیر عبدالرحمن خان در نورستان تحقیقات همه جانبه را انجام داده و چنین مى نویسد :
(( در سال 1896 سپهسالار غلام حیدر خان چرخى که جاده ئى تا اسمار و دهنه نورستان تمدید کرده بود ، بمردم نورستان ابلاغ کرد که هدف دولت فقط تمدید راهى از بین نورستان تا بدخشان است و بس و متعاقباً خود با قشونى داخل نورستان شد .

  قشون چهار هزار نفرى او با پانزده روز آذوقه در چهار ستون به استقامت کامدیش ، کوردیش ، بتى گل و بزگل مارش نمود و خودش پاى پیاده در محل رود کوردیش کوهى را عبور کرد . در اینجا مردم نورستان دو دسته شدند ، یک دسته اطاعت سهسالار را پذیرفت و دسته یی بدفاع پرداخت . از آنجمله مردم بزگل مساکن خود را گذاشته به کوه ها بر آمدند . سهسالار داخل دره کموشد و روساى دره با اهالى آن اظهار انقیاد کردند و دین اسلام را پذیرفتند ))

(9)

  نورستان اقلیم ملایم وارد . سالانه از 600 الى 800 ملى متر بارندگى دارد . در شمال نورستان سرد ترین درجه حرارت از منفى 10 درجه سانتى گیرد هم پائین میشود .

          در نورستان عرف و عادات مردم متفاوت است . آنها مردم مالدار بوده خانه هاى دو منزله از چوب و سنگ مى سازند ، یک کلکین آن به طرف شرق و دیگرى طرف غرب میباشد تا طلوع و غروب افتاد را بخوبى ملاحظه کنند . در چپرکت هاى چوبى میخوابند و در چوکى مى نشینند و طعام خود را روى میز طرف میکنند . از پوست حیوانات گاه گاه لباس مى سازند و کلاه نوع پکول میپوشند . در عروسى دختر از داماد یک تعداد حیوانات را طور تویانه مى گیرند .

   نورستان جنگلات سوزنى برگ ارچه ، جلغوزه ، نشتر ، بلوط ، شیشم ، سکسول ، گل بید ، بید ، چنار و پنجه چنار نیز وجود دارد . از جمله فلزات آهن ، مایکا ، لیتیوم ، بریلیوم نیز وجود دارد .

          در نورستان راه ها قناعت بخش نبوده ، در بعضى جاها پاى پیاده و یا توسط اسپ و قاطر رفت و آمد صورت مى گیرد .

(10)

     مساحت ولایت نورستان 3627 کیلو متر مربع است ، از سطح بحر حدود یک هزار متر ارتفاع دارد و داراى 47 قریه میباشد

(11)

   مردم نورستان به زراعت ، باغدارى و مالدارى مصروف هستند . یک تعداد مردم در جنگل هاى انبوه نورستان به شکار پلنگ ، شادى و گرگ مصروف هستند و پوست این حیوانات را به فروش میرسانند .

  مردم نورستان در صنعت دستى هم مهارت زیاد دارند . تکه هاى پشمی و نخى مى بافتد و از آنها لباس هالى محلى ترتیب مینمایند.

منابع و ماخذ:

          1. جغرافیاى تاریخى افغانستان ، میر غلام محمد غبار ، بنگاه انتشارات میوند ، کابل ، 1382هـ ش ( ص  131-132)

          2. تاریخ افغانستان ، جلد اول ، دوم و سوم مکمل ، احمد على کهزاد ، بنگاه انتشارات میوند ،
کابل ، 1387 هـ ش ، (ص 71)

          3. جغرافیایى تاریخى افغانستان ، میر غلام غبار ، ( ص 137)

          4. اثر فوق ، ( ص 45 ) .

          5. بابر نامه ، ظهیر الدین  محمد بابر شاه ، مترجم :  معاون سر محقق دوکتور شفیقه یارقین ، مرکز زبانها و ادبیات ، اکادمى علوم افغانستان ، 1386 هس ش کابل ، (ص 47 ) .

          6. اثر فوق ، ( ص 179) .

          7. جغرفیایى تاریخى افغانستان ، میر غلام محمد غبار ( ص 142 - 143 ).

          8. اریخ مختصر افغانستان ، پوهاند عبدالى حبیبى ، دانش خپرندویه ?ولنه ، پیشاور ، 1377 هـ ش ، (ص 298) .

          9. افغانستان در مسر تاریخ ، جلد اول و دوم مکمل ، میر غلام محمد غبار ، بنگاه انتشارات میوند ، کابل ، 1387هـ ش ( ص 672 )

          10. جغرافیاى ولایات افغانستان ، پوهاند غلام جیلانى عارض ، اداره کتابخانه  هاى سیار اریک ، پیشاور ، 379 هـ ش( ص 36-37

          11. اتلس قریه هاى افغانستان ، جلد دوم ، کابل ، حوت 1352 ، ( ص 653) .

          12. د افغانستان جغرافیایى قاموس ، شپ?م ?وک ، اکادمى افغانستان کابل ، 1350 هـ ش ،  ( 142 مخ) .

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/11:: 10:19 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >