سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

پشه یی ها باشنده گان بومی افغانستان اند

پشه یی ها یکی از اقوام باستانی افغانستان وباشندگان اصلی افغانستان اند که اکثراًدردامنه های جنوب سلسله کوه های هندوکوش ساکن می باشند. که در ولسوالی های اله سای ، کوهبند نجراب ، تگاب وکوهستان های ولایت کاپیسا ، در ولسوالی های الینگار، الیشنگ ، دولت شاه ، قرغه یی ومرکز ولایت لغمان ، در ولسوالی شیوه ، دره نور و مرکز ولایت ننگرهار، درولسوالی نورگــل ، ومناطق چلس ، کونگل وکوردر ولایت کنرها ، در ولسوالی های ننگراج ودوابه ولایت نورستان ، در منطقه اوزبین ولسوالی سروبی و دره پشه یی ولسوالی پغمـــــــــان ومرکزولایت کابل ، در ولسـوالی های جاغوری و مالستان ولایت غزنی ، در تگاب پشه یی ولسوالی خوست فرنگ ، در دره پشه یی قاصان ولسوالی اندراب ودر بغلان مــرکزی ولایت بغــــــلان ، در نار چمن ولایت تخار ، در شهر بزرگ ولایت بدخشان و در بعضی محلات ولایت کندز ، بلخ ، فــــــاریاب وهرات در پهلوی سایر اقوام باهم براردر کشور زیست نموده ونفوس تقریباً پنج فیصد کشور را تشکیل داده وبه زبان پشه یی تکلم مینمایند. ازاسناد تاریخی وبه خصوص ازسرود های ریگ وید برمی آید که قبیله ویدی آریایی های بلخ قدیم از طریق دره های هندوکش به مناطق شرقی و جنوب غربی پراگنده شده و برخی از این مردم از کنار دریای کوبها (کابل) ومعاونین آن از طریق نجراب، تگاب، سروبی، ولغمان به حوزه دریای کنر رسیده واز ان جا به مناطق سواستو یعنی به نواحی دریای سوات پراگنده شده ودر ین دور و نواحی سکونت اختیار کرده اند که پشه یی های امروز برخی از این مردم است. به استناد سرود های ریگ وید ( 1400ق م ) ودیگر اسناد و دلایل موثق پشه یی های امروز درآن زمان بنام الینا یاد شده و در جنگ ده قبیله آریایی آن زمان که مشهور است نام ومقام درخشنده داشته است. در نتیجه این جنگ که میان سوداس مربوط قبیله بهاراته و ویسو مترا به وقو پیوست سوداس و قبایل متخد آن پیروز گردیده وراه رفت و آمد ده قبیله آرایایی که به نام جبهه ویسو مترا نامیده میشد بطرف هند مسدود شده و در منطقه خود باقی ماندن. از این جمله الینایی ها که پشه یی های امروزی و دیگر اقوام داردی و نورستانی شامل آن میشود به طرف شمال دریای کوبها در دره های شاداب الینگار و الیشنگ سکونت اختیار کرده و بعد به مرور زمان تبا بر کثرت نفوس و عوامل دیگر در اطراف و نواحی آن دره ها و بخشهای وسیع شمال غرب کندهارا ( وادی بین کابل و پشاور ) پراگنده و مسکن گزین گردیدند. درنامهای الینگار و الیشنگ که جای بود و باش پشه یی ها بوده و حال نیز اکثر پشه یی ها در این مناطق و اطراف آن سکونت دارند و نیز د اله سای ریشه کلمه الینا موجود بوده و الینگاردرزبان پشه یی معنی جای و خانه الینا را میدهد. از بعضی شواهد برمی آید، قبایل سرکش و جنگ جوی را که در مناطق شمال دریای کابل توسط مورخین سکند بنام اسکینی، گوری و اسپاس نامیده شده که در مقابل قشون اسکندر مقاومت شدید از خود نشان داده و هر دو جانب متحمل خسارات جانی و مالی سنگین گردیده اند اکثراً اجداد و نیاکان همین پشه یی های امروزی می باشند. برعلاوه این که این منطقه مسکن قدیمی و ثابت این مردم بوده است نامهای قبایل متذکره با کمی تفاوت حالا نیز در بین آنها موجود است. اسکین یا اسکینی ها نام منطقه و قبیله است مربوط پشه یی های ولسوالی اله سای که بدون شک و تردید با نام اساکینی، بی ارتباط نیست. در ارتباط گوری باید گفت که پشه یی های ولسوالی دره نور و اطراف آن گوار را به مفهوم اصیل وصاف استعمال نموده و به این نام می بالند و نیز نام منطقه گوریک که مردم آن به بنام گوریکی یاد می شوند و پشه یی هستند و نیز طایفه بنام گوریک در کهوی کلمان و یا قبیله زبان گوارباتی و گهواری که در ناحیه علیای کنرها زندگی کرده و با پشه یی ها قرابت خیلی نزدیک دارند و همچنین اسپی ها و یا اشپی ها که بنام اشپی وال نامیده میشوند در دره اشپی ولسوالی اله سای زنده گی میکنند نامهایست که برای اثبات این حقایق مثال های خوبی به شمار می رود. پشه یی ها و زبان شان در طول ادوار گذشته بنام های بهاشه ، بهشه ، پیشاچه یا پایشا چی ، گندهاری ، دادیکا ، داردی ، کوهستانی ، لغمانی ، دهگان (دیگانو) و درین اواخر بعضاً به نامهای خاریگا و شاری نیز نامیده شده اند که همه آن ریشه پشه یی دارند. به عقیده مورخین در طول یک هزار سال قبل از میلاد در سرزمین های شرقی آریانا ملتها یا ملیتهای تشکیل شدند که به زبانهای داردی سخن میگفتند که از طرف گریرسن و دیگر محققین برای گروپی از زبانهای داردی اصطلاح پیشاچی قبول شده در منابع قدیم هندی نیز به همین نام به شمول زبان پشه یی امروز یاد شده است. پیشاچه مفهوم دیو را نیز می دهند و خود الینایی ها که قدهای بلند داشتند بنام دیوهای سیا نیز یاد شده اند. مرحوم دوست محمد دوست در کتاب ( دافغانستان ژبی او توکمونه ) می نویسند که به عقیده من کلمه پیشاچه یا پایشاچی با پشه یی امروزی خیلی وفق دارد. مرحوم عبدالحی حبیبی مینویسد: درین جا در مناطق جنوب شرق هندوکش بعضی زبانها مانند داردی و پیشاچه به حال سابق خود مانده واین زبان ها بقضی ذخایر آریایی قبل از تقسیم زبانها هندی و ایرانی دارد. بناً به طور یقینی گفته میتوانیم که پیشاچه همین زبان پشه یی است که در جنوب شرق هندوکش از طرف مردم استعمال شده و در میان همه زبانهای داردیکی افغانستان بسیار قوی مانده و میمیزات وخوصوصیات زیاد آریایی دارد. مونت ستورت النفنستن پشه یی ها را بنام دهگان یاد نموده و مینویسد :آن قوم و یا به عباره دیگر ملت دهگان که معلوم میشود در یک زمان در بخش اعظم قسمتهای شمال شرق افغانستان بوده و حالا در دره کنر و اطراف لغمان زندگی میکنند بحیث مردم جداگانه بودوباش دارند.... دهگان ها به چنین زبان تکلم میکنند که در بابر نامه آیین اکبری و دیگر منابع بنام لغمانی یاد شده ..در دایرة المعارف فارسی که به سرپرستی غلام محسن مصاحب نوشته شده آمده است : عمده ترین قبایل هند و آریایی افغانستان قبیله پاشایی است که نام محلی آن دهگان است و ساکن کوهستان کابل و دره سفلای کنر.... جورج مورگنسترن از جمله کسانی است که در مورد پشه یی هانسبت به دیگران بحقیقات و نوشته های زیاد نموده و جلد سوم کتاب (اندوایرانین فرنترلنگوجز) را که دارای 327 صفحه بوده و در سال 1969م در اوسلو بچاپ رسیده مختص به گرامر زبان پشه یی ساخته است. شرق شناس ومحقق موصوف مینویسد: زاده جدید زبان قدیمی که پیش از اسلام در کاپیسا و لمپاکه ( لغمان ) هند وبودایی گفته میشد عبارت از پشه یی می باشد. این زبان در کنر پایان و دره پیج شروع شده از بین لغمان و الینگار و الیشنگ گذشته تا به تگاب ، نجراب و گلبهار امتداد دارد. غالباً زبان پشه یی درین نزدنکی ها در بعضی مواضع پنجشیر پایان هم گفته میشد... البیرونی چند عدد هندسه را نوشته است که وضاحتاً از یک لهجه پشه یی می باشد و این اعداد از جمله زبانهای هندو آریایی افغانستان ، قدیمی ترین اشکالیست که ثبت و حفظ شده است. مارکوپولو سیاح و کاشف مشهور در قرن سیزدهم میلادی برای اولین بار ازپشه یی ها یاد آوری نموده و ولایت شان را به امتداد ده و نیم روز فاصله بنام ( پاشیای ) یاد کرده و گفته است که مردم این منطقه بت پرست و در اخلاق خویش کینه توز، هوشیار سخت دل و دلاور هستند. این ولایت دریک منطقه گرم سیر موقعیت دارد . گوشت ، برنج و بته های طبی از غذا های آنهاست. یک قرن بعد از این ابن بطوطه در یاداشتهای خویش از پشه یی ها در یک کوه ، نزدیک به پروان یاد آوری مینماید. در سال1554میلادی رئس مردم پشه یی و پراچی سید علی امیرالبحر ترکی را در راه کابل پروان و چاریکار همراهی و استقبال نموده است . ماسون نیزدر بسیاری جاها از پشه یی یاد آوری نموده و مینویسد: این زبان در کوهستانات شرقی نجراب مروج بوده و در شش قریه به آن تکلم می نمایند و همچنان آنعده باشنده گان نجراب به آن حرف میزنند که به زبان فارسی نیز آشنایی دارند. صافی های تگاب نیز به احتمال قوی از نژاد پشه یی اند. تاجکان لغمان به زبان تاجکی حرف می زنند. این زبان نیز به احتمال قوی به لهجه کوهستانی و کافران سیاه پوش قرابت دارند.( افغانستان ژبی او توکمونه ) فیض محمد کاتب هزاره در جلد سوم سراج التواریخ چندین بار از قوم پشه یی در شینوار ننگرهار و نیز ازقوم پشه یی در جاغوری هزاره جات یاد آوری کرده که در مقابل امیر عبدالرحمن خان مقاومت نموده اند. قراریک که گفته آمدیم و از بعضی شواهد و روایات برمی آید که پشه یی ها در گذشته از جمله مردمان مسلط و زبان حاکم و مروج منطقه بود. چنانچه سنگ نوشته دونیم هزار ساله بغستان ایران ( نی اریکه آهم ، نی دروجن آهم ، نی زوره کره آهم ) که در زمان داریوش شاه مقتدر خانواده هخامنشیان بوجود آمده و یکی از لهجه های آریایی وقت می باشد این گفته مارا به اثبات می رساند. در این سه فرد (مصرع) بر عالوه اصلاحات مشترک ، آهم یک کلمه سچه پشه یی آریایی است که حال نیز به همین گونه مورد استعمال دارد. همچنان کتاب ملندا پینه که در سیلون موجود است و قرنها قبل از قسمت شمال غرب هندوستان ( منطقه شرقی افغانستان ) به آنجا برده شده و بعد به چندین زبان دیگر ترجمه گردیده بنابر نظریات علمای بدهی به زبان پشه یی است . ( شماره سوم سال دوم مجله ورح ) ظهیرالدین محمد بابر پنج قرن پیشتر از امروز حتـــی در کابل ونواحی آن در میان سایر اقوام و زبان ها از پشه یی ها هم یاد آوری نموده است و در اکثر جاهایی کشور ومناطق ، دره ها وقریه های بنــــــام پشه یی وجود داشته ونام های مناطق به زبان پشه یی میباشد. که فعلاً نیز قریه ها ، دره ها و مناطق بنام پشه یی و پشیگر و پشیان در ولسوالی ننگراج نورستان ، مرکز ولایت لغمان ، ولسوالی های نجراب و کوهستان کاپیسا ، چاریکار پروان ، ولسوالی های پغمان و فرزه ( مسجد جامع پشه یی ها ) ولایت کابل ، ولسوالی های خوست ، فرنگ و اندراب ولایت بغلان ، اشکمش ولایت تخار و کندهار موجود است و نیز نامهای بخصوص در مناطق شرقی کشور وجود دارد که به زبان پشه یی بوده و ریشه پشه یی دارد. از قبیل لغمان ( گرفته شده از لامگان دهنشین و صاحبان قریه ) کاپیسا ( گرفته شده از کلمه کاپیشی و پیشی کا پشه یی زبان و پشه یی نشین ) گندهارا ( خوشبویی آورنده ) نورگل ، دیوگل ، کونگل ، شیگل ( شش دره ) ویگل ( دختر دره ) سایگل ( خواهر دره ) با گل ( پدر دره ) که گل به فتح اول و سکون دوم دره را می گویند . نورلام لوگر لام ، ننگلام ( ده پایین ) نجلام ، بیک لام ، و امسال آن که لا م به پشه یی قریه و ده را میگوید که بعضاً رام نیز گفته شده مثل بسرام ریال شمرام ، گلارام ، درونته ( که کوه بریده شده ) معنی دارد. که دریا دار به معنی( کوه) اونته یا اونتا ( بریده شده ) گمبیری ( دشت ) چوره گلی ( گردنه دزدان ) کله گوش ( اصلاً گله گوش است که به معنی دره صوف است ) که در اینجا صوف های زیاد موجود است . سر کندو بابا ( بابا سر لوچ ) اونچی باغبانان ( چشمه باغبانان ) وغیره که این مناطق به همین نام ها یاد میشوند. احصائیه نفوس پشه یی ها به صورت دقیق موجود نیست در احصائیه های خیلی قبلی یکصد هزارو یکصد وبیست هزار و در بعضی نوشته ها بیشتراز ششصد هزار نشان داده شده به صورت وافعی د حدود یک ملیون تخمین شده می تواند . محمد زمان کلمانی

سوابق تاریخی قوم پشه یی در افغانستان

گفت وشنود خبرنگار مجله غرجستان با محمد زمان کلمانی پیرامون سوابق تاریخی قوم پشه یی در افغانستان :
پرسش: چگونه روی این قوم کلمه پشه یی را گذاشته و اصولاً وجه تسمیه پشه یی چه می باشد؟
پاسخ: در مورد وجه تسمیه پشه یی باید گفت که چون کلمه پشه یی شکل تحول یافته یک نام خیلی قدیمی یعنی حدود دو هزار ساله است که در ادوار مختلف به نام های بها شه یا بهشه پیشه چه یا پیشاچی ، پشاوی، پاشایی، پشه یی، پشیی، پشئی و پشه ای ثبت گردیده، بنا بر این مشکل است بصورت دقیق در مورد وجه تسمیه آن چیزی گفته شود، ولی با آن هم نظریه های که قریب به واقعیت به نظر میرسد قرار ذیل است:
1- پشه یی از کلمه بهاشه گرفته شده که پانینی از آن نام برده و زبان سنسگرت را به وجود آورده است، وبهاشه، بهاش ویا باش در زبان پشه یی لفظ را میگویند.
2- برخی پشه یی را ماخوذ از پشاثه یا پشاچه میدانند که دیو و نیز گوشت خوار معنا میدهد. زیرا پشه یی ها مردمان پرنیروه و جسیم بوده و برخی از عقاید و رسوم ویدی ها را قبلاً برک گفته و برخلاف آنها از گوشت حیوانات استفاده مینمودند.
3- عده یی به این نظر اند که پشه یی از پشی گرفته شده که مستحکم و قوی معنی دارد، زیرا در زبان پشه یی دیوار و نیز قبرقه را میگوید که هردوی آن مستحکم و قویست.
4- برخی میگویند که در زمان های خیلی قدیم شاهی از این مردم بود که بعد ها همه این مردم و زبان آن بنا بر ارتباط قومی و لسانی به آن شاه بنام پاشایی نامیده شده اند. زیرا در گذشته ها شاه را (پاشا) میگفتند و به مرور زمان بنابر همین ارتباط پاشایی، پشایی و پشه یی نامیده شده اند.
پرسش: پشه یی ها از کدام نژاد و تبار بوده و چگونه این قوم در افغانستان مسکن گزین شدند و از عرصه چند سال است که در افغانستان زیست دارند؟
پاسخ: پشه یی ها آریایی نژاد اند و زمانی که قبیله ویدی مردم آریایی بنا بر عواملی از بلخ مهاجرت آغاز نمود پشه یی ها نیز بخشی از این مردم بوده که بعد از عبور از کوه های هندوکش در دامنه های شاداب و سرسبز جنوبی آن سکونت اختیار کردند که به استناد سرود های ریگ ویدی (1400 ق م) در آن هنگام بنام الینا نامیده شده که تا کنون در نامهای الینگار و الیشنگ و اله سای که نام های پشه یی و مناطق پشه یی نشین است ریشه آن موجود میباشد. در مورد مدت سکونت پشه یی ها در افغانستان باید گفت که چون پشه یی ها بخشی از آریایی ها میباشند از مدت بیشتر از چهار هزار سال به این سو در افغانستان زیست مینمایند.
پرسش: پشه یی های افغانستان دارای چگونه رسم الخط اند و اگر در مورد پیدایش این رسم الخط وضاحت دهید ممنون ام؟
پاسخ: طوریکه حالا برای نوشتن زبان پشه یی مانند زبان های دری و پشتو و دیگر زبان های افغانستان با ایزاد برخی از حروف ویژه از رسم الخط مروج عربی استفاده مینمائیم در گذشته نیز در نوشتن زبان پشه یی از رسم الخط های معمول و مروج منطقه کار گرفته شده که بنابر برخی نوشته ها کتاب های مشهور تاریخی به نام های (بدهت کهنا) و (ملندا پنه) به زبان پشه یی نوشته شده اند(هیواد با ایزاد برخی از حروف ویژه از رسم الخط مروج عربی استفاده مینمائیم در گذشته نیز در نوشتن زبان پشه یی از رسم الخط های معمول و مروج منطقه کار گرفته شده که بنابر برخی نوشته ها کتاب های مشهور تاریخی به نام های (بدهت کهنا) و (ملندا پنه) به زبان پشه یی نوشته شده اند(هیواد 1388/3/10).
پرسش: گفتار زبان پشه یی متاثر از کدام لهجه و زبانهاست؟
پاسخ: چون زبان پشه یی یک زبان آریایی است اگر با زبانهای دری، پشتو و غیره برخی از کلمات مشترک یا لغت های با ریشه مشترک داشته باشد به این مفهوم نیست که یکی از دیگری گرفته و یا متاثرگردیده، بلکه در اصل از یک زبان آریایی منشعب شده و از نیاکان مشترک خویش به ارث برده اند. مانند: سامیک، شامیک پشه یی که در گذشته در زبان فارسی قدیم سیامک گفته شده و یا شام فقلی که معنی سیاهی و تاریکی را میرساند و نیز کلمات سرخ ، سور و سونیک و یا ستودن ، ستایل و استویک زبانهای دری ، پشتو و پشه یی از یک ریشه اند ولی با آن هم زبان پشه یی در برخی از موارد از زبان دری و عربی که آن هم از طریق زبان دریست و پشتو کم و بیش متاثر گردیده و زبان پشه یی نیز به نئیه خویش به خصوص در محلات هم جوار بالای زبانهای در و پشتو تا خدود اثر گذار بوده است. بطور مثال: مردم دری زبان لغمان و ننگرهار مادر را (آیی) ، سالم را (سسته) کاه را (توش) و خیشنه را (سیانی ) و در پنجشیر و کاپیسا خوردن توت را (پکیک) میگویند که این کلمات و کلمات دیگری که از همه آنها نام نگرفته ام کلمات پشه یی اند. پرسش: پشه یی های افغانستان در کدام جا مرکزیت داشته و در کدام ساحات بطور پراگنده زندگی مینمایند؟ پاسخ: پشه یی ها یکی از اقوام بومی او اصیل افغانستان اند که از زمانه های خیلی قدیم به این سو به طور عموم در قسمت های شرقی کشور بخصوص در ولایات کاپیسا، لغمان، ننگرهار، کنر و نورستان در کنار برادران پشتون، تاجک و نورستانی زیست نموده و به صورت پراگنده در ولایات مرکزی (در چل باغتوی جاغوری ، حصه دوی مالستان و پییک خاص ارزگان)، در شمال و شمال غرب کشور زنده گی مینمایند که در قرون متمادی بنابر عوامل گوناگون از مناطق اصلی خویش که تنام گندهارا نیز نامیده شده نقل مکان نموده اند که اکثراً زبان پشه یی را از دست داده اند، و نیز عده از پشه یی ها قبلاً در پاکستان و ایران نیز رفته اند. قابل یار آوری میدانم که به اساس نوشته مرخوم میر غلام محمد غبار پشه یی ها از منطقه گندهارا خدود هفت و نیم قرن قبل از امروز به قسمت های غور و غرجستان رفته اند و مرخوم فیض محمد کاتب هزاره در جاغوری از منطقه پشه یی و پشه یی ها یاد آوری کرده است. پرسش: آیا در مناطق که مردم پشه یی در اکثریت زندگی مینمایند کتب درسی به زبان خود مردم تدریس میگردد؟ پاسخ: در این اواخر صرف در ولسوالی دره نور ولایت ننگرهار از طرف یک موسسه خیریه کورس های سواد آموزی به زبان پشه یی ایجاد گردیده و کتب درسی به زبان پشه یی ایجاد گردیده و کتب درسی به زبان پشه یی در آن تدریس میگردد. گرچه از طرف ریاست تالیف و ترجمه وزارت معارف نیز کتاب های درسی پشه یی برای مکاتب پشه یی زبان تالیف و چاپ گردیده ولی تا جای که معلومات دارم متاسفانه تا حال تدریس آن آغاز نه گردیده است. پرسش: در ولسوالی پغمان منطقه وجود دارد بنام دره پشه یی آیا شما با مردمان این دره کدام ارتباط قومی دارید؟ پاسخ: بلی در ولسوالی پغمان قریه و دره بنام پشه یی موجود است و میشناسم از پشه یی های که با آنها در تماس و ارتباط هستند. آنها مردمی خیلی با غیرت و مهمان نواز و وطندوست بوده ولی زبان پشه یی خویش را از دست داده اند. در حالیکه در یکی از مضامین سالنامه 1313 مجله کابل آمده است که: "در پنج یا ششطد خانه در بیگ توت پغمان در قریه پشه یی به زبان پشه یی تکلم میکنند. پرسش: از شخصیت های معروف علمی فرهنگی و اجتماعی قوم پشه یی نام ببرید؟ پاسخ: از شخصیت های معروف علمی، فرهنگی و اجتماعی عصر حاضرمیتوانیم از مرحوم پوهندوی نورمحمد غمجن تمیل ، مرحوم عبدالقدوس پرهیز، شهید عبدالعزیز مراد، مرحوم ملک سونمیر، مرحوم ملک محمد نبی خان پشه یی وال، مرحوم شیرعلی خان الیشنگی ، مرخوم ملک بابا و مرحوم عبدالقادر افضل زاده که فعلاً در میان ما نیستند و نیز از آقایان چون انجنیر محمد عالم قرار، حاجی حضرت علی، سید هاشم فولاد و عبدالهادی صافی نماینده گان مردم در شورای ملی فعلی و همچنان محترم عبدالخالق حسینی ، محترم نورمحمد کفیل و محترمه کبرا امان سناتوران برحال و بسیاری از استادان پوهنتون ننگرهار یاد آوری کرد. سوال: آیا از شما در حکومات قبلى و فعلی در کابینه کسى حضور داشت یا دارد؟ جواب: در حکومت هاى قبلى داشتیم ازکسانیکه از محیط پشه یی زبان بودند ولی کسانیکه خودش خود را از قوم پشه یى معرفى نماید وجود نداشت. صرف از محترم مولوى محمد قاسم خان دوست که عضو شوراى عالى ستره محکمه است یاده آوری کرده میتوانم که با احساس سربلندى خود را افغان پشه یى میداند. سوال: در نظام فعلى کشور چه سهولت هاى براى قوم پشه یى در زمینه هاى مختلف به وجود آمده است؟ جواب: در نظام فعلى کشور ، پشه یى ها مانند سایر اقوام باهم برادر کشور از برخى حقوق و سهولت هاى بهرمند گردیده اند که به دیگران نیز مهیاست. در قانون اساسى افغانستان از آن نام برده شده و با وجود مشکلات و نداشتن امکانات که از گذشته ها به ارث مانده در شوراى ملى و شورا هاى ولایتى صاحب نمایندگان خویش بوده و به زبان پشه یى نشرات رادیویى ، تلویزیونى و چاپى داشته و به ده ها عنوان کتاب به زبان پشه یی تالیف و چاپ گردیده است. سوال: مردم پشه یى با کدام یک از مشکلات به سر میبرند؟ جواب: پشه یى ها به تناسب نفوس که دارند تا هنوز در مقامات دولتی ، خود را مشاهده نمى نمایند. آنها اکثراً در کوهستانات بسر برده و سطح اقتصادى شان خیلى پائین است. دولتهای گذشته هیچ وقت به فکر این نشده که براى آنها زمین زراعتى و یا لا اقل نمره زمین به منظور اعمار سرپناه برایشان تهیه نماید ، در حالیکه دیگران به نسبت داشتن افراد و اشخاص در مقامات بلند دولتى از آن بهره مند گردیده اند. به نسبت موقعیت جغرافیایى که دارند پشه یى ها همیشه در مبارزه و مقابله با دشمنان دین و میهن در صف مقدم قرار داشته و مشکلات زیاد را متقبل مى شوند. ولى در زمان امتیاز از همه در عقب قرار داده میشوند و چون تا حال کدام دلسوزى ندارند حت?ى خواست ها و مشکلات خویش را نیز به مقامات رسانده نمى توانند. سوال: در مورد تاریخچه قوم پشه یی اگر چیزى روشنی به اندازید؟ جواب: پشه یى ها صاحب تاریخ درخشان اند که از قرون متمادى به این سو در همین قسمت شرقى افغانستان و یا در جنوب هندوکش تا سواحل دریاى کابل سکونت داشته و در جنگ ده قبیله آریایى که هنگام عبور از دریاى سند به وقوع پیوسته و به نام جنگ ده قبیله و یا سران آریایی مشهور است، سهم بارز داشته و از همه مقدم از آن یاد آوری شده که در آن هنگام بنام الینا نامیده میشد و همچنان اکثر نامهاى این منطقه به همین زبان است از قبیل گندهارا (خوشبویى آورنده) لغمان که در اصل لمگان است (صاحب قریه یا دهنشین) درونته (کوه بریده شده) کاپیسا که اصلاً پیشى کا است (پشه یى کننده) اله ساى که از طایف? اله شاه خیل گرفته شده (خیل شاه الینا) الینگار (جاى الینا) پشیگر (جاى پشه یى ها) الیشنگ (خان? الینا) گمبیرى (دشت) شیگل (شش دره) کله گوش که در اصل گله گوش است (دره صوف) نورگل به فتح گ (در? نور) و غیره. پشه یى ها در طول تاریخ به نامهاى الینا (سمسور، شاداب و سبز) داردی (از کوه و کوهى) ، کوهستانی ، دیگان و لغمانی که معنى دهنشین را میدهد و همچنان در این اواخر بعضاً بنام نورستانی و شارى (شارى یک کلمه پشه یی ومعنای آن است برویم) نامیده شده اند. بنا بر اظهارات برخى از محققین منجمله داکتر سید چراغ حسین شاه (شماره 36 مجله پشتو یونیورستى پشاور) ، زبان پشه یى مادر بسیارى از زبان هاى منطقه است. ظهیرالدین محمد بابر حدود پنجصد سال قبل از موجودیت زبان پشه یى حتى در کابل و نواحى آن یاد آوری کرده است. سوال: آیا شما در پارلمان نماینده دارید؟ جواب: بلى هفت نماینده در پارلمان افغانستان داریم که قبلاً از آن نام برده شده است. سوال: بطور تخمینى چه تعداد مردم پشه یى در افغانستان زندگانى دارند؟ جواب: در مورد نفوس پشه یى ها باید گفت ، در یکى از کتابهاى که از طرف پوهاند دکتور مجاور احمد زیار تدوین گردیده نفوس پشه یى ها را بیشتر از ششصد هزار وانمود کرده است ، ولى به نظر من تا جاییکه بررسى و تحقیق نموده ام بدون مبالغه نفوس پشه یى ها به بیشتر از یک ملیون میرسد. و علتى آن که چرا نفوس پشه یى ها در احصائیه ها بسیار ناچیز نشان داده شده این است که آنها بخصوص با اقوام پشتون و تاجک کشور آنقدر نزدیک ، آمیخته و صمیمى اند که در اسناد پشتون و یا تاجک معرفى گردیده اند. بطور مثال: در ولسوالى شیوه ولایت ننگرهار که اکثریت آن پشه یى و پشه یى زبان اند در اسناد احصائیه نفوس به کلى از زبان پشه یى و پشه یى ها نامبرده نشده و همچنان در ولسوالى هاى دره نور ننگرهار و اله ساى و کوهبند کاپیسا که تقریباً همه پشه یى و پشه یى زبان اند و نیز در ولسوالى هاى الینگار ، الیشنگ ، دولت شاه ، قرغه یى ، ننگراج یا نورگرام ، دوآبه ، نورگل ، تگاب ، نجراب ، کوهستان و دیگر جاها فیصدى بسیار کم آنرا پشه یى زبان معرفى کرده اند ، به خاطر که آنها علاوه از زبان پشه یى خویش به لسان هاى پشتو و یا درى نیز آشنایى دارند. سوال: در مورد سطح فرهنگى مردم پشه یى کمى وضاحت دهید؟ جواب: پشه یى ها صاحب فرهنگ عالى بوده اکثر امور زندگى از قبیل اعمار خانه ها ، کشت و جمع آورى حاصلات زراعتى و غیره کار هاى خویش را بطور دسته جمعى و حشر گونه انجام میدهند ، در غم و خوشى باهم همکار و شریک بوده و تمام مشکلات و معضله هاى خویش را از طریق جرگه ها حل و فصل مینمایند. بطور مثال قبلاً پشه یى ها بطور دسته جمعى که تعداد آنها به صدها تن میرسید بنام لشکر از یک منطقه به منطقه دیگر رفته و علاوه بر اینکه تفریح و خوش گزرانی مینمودند و از طرف میزبانان از آنها استقبال گرم صورت میگرفت ومارات ها (کشتن حیوانات از قبیل بز، گوسفندو گاو را بمنظور استقبال و گرامی داشت هرچه بیشتر مهمان و یا مهمانان و باهم خوردن آنرا مارات میگوید) تهیه میشد و برخى مشکلات را که در بین مردم مى بود حل و فصل مینمودند. سوال: مردم پشه یى به کدام شغل و پیشه شهرت بیشتر دارند؟ جواب: مردم پشه یى اکثراً به شغل مالدارى و کشت زراعت مصروف بوده که امور مالداری را تنها مردان بعهده داشته و در قسمت زراعت زنان نیز با مردان خانواد? خویش همکاری مینمایند. پشه یى ها چون اکثراً در کوهستانات و دورتر از مراکزو شهر ها زندگى میکنند همیشه در تلاش و فکر این بوده که از همه اولتر براى حفظ عزت و آبرو ، خانه و منطقه خویش بطور عنعنوى یک اسلحه را در اختیار خویش داشته باشند. آنها براى خوراک ، پوشاک و دیگر ضروریات خانه آنقدر توجه ندارند، ولى به این موضوع اولویت خاص قایل اند. در بین پشه یى ها قبلاً تکه ، لباس و پوشاک براى رفع احتیاجات خویش تهیه میشد ، از قبیل ویج (نوع از برزو) پولنگ (نوع از کرتی) پکول ، پمبپلا (نوع از پاپوش ) گریک (نوع از پوستین) و غیره که نامهاى انواع لباس و پوشاک است. و هم تهیه انواع چوکى ها که یک نوع آنرا (آیتک) مینامند ، چار پایى ، میز ، دروازه و کلکین و همچنان سامان آلات فلزى مورد ضرورت خانواده ها که آن هم صرف براى رفع احتیاجات خودشان تهیه میشوند. ولى فعلاً به جز صنعت تولید انواع پنیر که اقسام مختلف دارد و شور پنیر آن خیلى شهرت داشته و در بازار هاى منطقه نیز عرضه میگردد ، دیگر صنایع خاص که قابل یاد آوری بوده و به بازار عرضه نمایند فعلاً چیزى به نظر نمیرسد. سوال: از مشخصات یک زن و یا مرد پشه یى (طرز لباس و غیره) چیست؟ جواب: زنان پشه یى مردانه وار در اکثر امور زندگى سهیم استند و چون در محلات همه از یک طایفه و قبیله میباشند رسم روى گیرى در اکثر مناطق آن موجود نیست، حت?ى در برخى از مناطق زنان پشه یى بدون آنکه بشناسد هر کسیکه از مقابل شان بگذرد (مو?کی) و خوش آمدید میگویند. زنان و مردان پشه یى قبلاً از این اکثراً لباس هاى سیاه و یا سفید میپوشیدند. پیراهن زنان نسبتاً فراخ و طویل و تنبان آن کمى کم عرض و از مردان برخلاف آن پیراهن شان کوتا و تنبان آن نسبتاً کلان و عریض میبود. قبلاً اکثر زنان پشه یى یک تکه کم عرض سیاه را که طول آن یک ونیم تا دو متر میرسید مانند دستار به سر میپیچانیدند و گوشه هاى آنرا که توسط ابریشم آراسته شده میبود به دو طرف روى خویش پایین آویخته و به این ترتیب قسمتى از گوشها و گیسوانش را میپوشانید. سوال: در روز نو روز چه برنامه هاى دارید و چه نوع سرگرمیها در بین مردم پشه یى رایج است؟ جواب: در روز نوروزبه شمول زن و مرد اکثراً از خانه های خویش بر آمده ، گروه گروه و جوخه جوخه بطرف کشت زار ها ، باغ ها و دامنه ها میروند، از هواى تازه و زیباییهاى طبعیت لذت میبرند و خوش گذرانی میکنند ، زیرا در این وقت همه مناطق آن که هواى نسبتاً گرم دارد سرسبز و شاداب میباشد .پشه یی ها اکثراً در این روز کار نمى کنند. یک شخص مسن برایم قصه کرد که یک روز یک نفر که نهال را با خود داشت و میخواست در جایى غرس نمایند، ولى چون فهمید که روز نو روز است آنرا نه نشاند و واپس به خانه برد. علاوه بر آن در این روز جوانان به برخى از بازیهاى محلى از قبیل سنگ اندازى ، کوشتی گیرى ، خیز زدن ، این? بازى که نوع از ورزش مردم پشه یى است ، نشان زنی ، گاز خوردن ، آواز خوانی و غیره میپردازند و سعى مینمایند که درین روز لباس نو و یا پاک را به تن داشته باشند و در دیگر اوقات نیز اکثراً همین سرگرمی های آنان است. سوال: مراسم ازدواج شما چگونه میباشد؟ جواب: مراسم ازدواج در بین پشه یى ها نسبتاً ساده و کم مصرف است ولى در انتخاب همسر خیلى دقت میکنند. علاوه بر اینکه زیبایى ، اخلاق و رویه خود او و والدین و اقارب شان را در نظر میگیرند کوشش میکنند همسرى باشد هوشیار ، باصحت ، نیرو مند و پر تحرک و نیز سعى می ورزند از فامیلهاى انتخاب نمایند که قوم وخویش و مردان و جوانان زیاد داشته باشند تا در میان اجتماع دست بالا داشته و کسى بالاى شان فشار آورده نتوانند. به همین منظور متاسفانه اکثراً به سن خورد سالگى اطفال خویش را نامزد کرده خویشی و دوستی می کنند. با وجود اینکه مسئله مهر در میان آنها آنقدر زیاد نیست بلکه در بعضى مناطق پدر دختر براى اقارب و دوستان خویش خودش نان و غذا تهیه نموده و مصرف میکند. در وقت عروسى بعد از مراسم نشان زنى یعنى زدن هدف که به همین منظور در جاى دورتر و بلند نصب گردیده ، عروس توسط برادر و یا ماماى آن از خانه پدر کشیده شده تا نصف را توام با نواختن دهل و سرنا ، آواز خوانى ، رقص و پاى کوبیها و فیر هاى هوایى توسط اقارب و نزدیکان عروس رسانده میشود. و بعد از آن به شاه خیلى ها سپرده شده و به خانه داماد میبرند که گاهى در این هنگام در بین جوانان هر دو جانب برخورد هاى خفیف نیز صورت میگیرد که به شاه و عروس به هیچ وجه صدمه و آسیبى رسانده نمى شود.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/13:: 12:6 عصر     |     () نظر

الفبای زبان پشه یی


قبل از همه قابل یادآوری میدانم که الفبای زبان پشه یی به شکل کتاب در 22 صفحه وبه تیراژ 2000 نسخه در سال 1367 از طرف انستیتوت زبان وادب دری مرکز زبانها وادبیات اکا دمی علوم ج010 درمطبعه دولتی وقت اقبال چاپ یافته است. چون اکنون نسخه های آن نایاب بوده وبه دسترس قرارا نه دارد بناً بنابر تقاضای علاقمندان گرامی ازین طریق پیشکش میگردد. (محمد زمان کلمانی) زبان پشه یی ازجمله زبانهای اندو آریانی افغانستان است که قبل ازاین هیچگونه توجهی درجهت انکشاف آن به عمل نیامده بوده . اگر از یاد داشتهای شخصی وکارهای تحقیقی عده یی ارمحققان داخلی وخارجی بخصوص مارگنسترن که درحصه زبانهای افغانستان نموده وتعدادی ازکلمات وچند متن محدود پشه یی راثبت نموده و قسمتی از آن به چاپ رسیده است بگذریم نخستین با ردرشروع نیمه قرن چهاردهم خورشیدی با آغاز نشرات پشه یی در رادیوافغانستان که آنهم بیشتر از یکسال (سه سال) واندی دوام نکرد وتلاش پیگیر نورمحمد غمجن تمیل که بصفت استاد در پوهنتون کابل تقرر حاصل کرد. کار نوشتن به زبان پشه یی آغاز و از سال 1357 به بعد توسعه یافت واولین بار الفبای زبان پشه یی باشکل فونیمیک در اخیر سال 1360 ارطریق مجله کابل چاپ ونشر گردید. علاوه برنشرات رادیو افغانستان ورادیوی محلی ننگرهار که زمینه نوشتن را به زبان پشه یی مهیاساخت , چاپ ونشرمقاله ها و مطالب درمجله های ملیتهای برادر وژوندون به صورت منظم وگه گاهی درمجله ها وروز نامه های دیگر کشور به زبان پشه یی آغاز یافت وتاحال پنج اثرمستقل به زبان پشه یی به نامهای « انقلابی ار » ،« پشه یی پشتومتلونه » ، « دارأی گلینا » ، « پشه یی ادب » و « تاراینالوشه » نوشته شده است و با تالیف، آفریدن وچاپ آثار به این زبان روز به روز افزوده میشود. که البته درهمه آنها از الفبای معمول پشتوودری که اساس آن رسم الخط عربی تشکیل میدهد استفاده به عمل آمده است . هر چنداین استفاده نمودن از الفبای مروجه پشتوودری خواندن ونوشتن را به زبان پشه یی بامشکلات مواجه میسازد ولی این کارعملی ومورد پذیرش مردم است ، زیرا ازیکسو تمام مردم باسواد کشورما ومنطقه با این رسم الخط ازقدیم وبه طور سنتی آشنایی دارند واز سوی دی?ر دربین این زبانها صداهای مشترک وجود دارند. پس به سهولت میتوان درنوشتن زبان پشه یی ازهمین نظام الفبایی استفاده نمود. به منظور اینکه الفبای پشه یی به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار ب?یردوشکل پذیرفته شده یی را در سطح جهانی اتخاذ کند از طریق مرکز زبان وادبیات اکادمی علوم افغانستان تصمیم ?رفته شدتا گروهی از اهل نظرومجرب تحت نظر وبه رهنمایی پروفیسور گریونبرگ زبانشناس کشور اتحاد شوروی که به همین منظور به افغانستان دعوت شده بود الفبای پشه یی راطرح وتثبیت نمایند ، این هیئت که اعضای آن را محمدزمان کلمانی ، سیدا غظم الینایی ومعاون سرمحقق دکتور عبدالحکیم هلالی تشکیل میدادند پس از غور وبررسی همه جانبه وطی جلسات علمی که از 6 دلوسال 1365 آغاز وتاتاریخ 6 حمل 1366 دوام یافت ومدت دوماه را دربر گرفت الفبای پشه یی را باشکل فونیمیکی آن طرح وتثبیت نمود . در ترتیب وتنظیم این الفبا تمام لهجه های پشه یی که درصفحه 411 جلد سوم آریانا دایره ا لمعارف افغانستان نیز به شرح ذیل تذکریافته : 1- لهجه شمال غربی ( شتل وگلبهار ) 2- لهجه دره اوز بین ( غرب لغمان والیشنگ علیا ) 3- لهجه تگاب ونجراب 4- لهجه لغمان، الینگار، کنر ودره پیچ در نظر گرفته شده وبعداً این طرح پیشنهادی از نظرمحترم کاندید اکادمیسن پوهاند محمد رحیم الهام رئیس مرکز زبان وادبیات اکادمی علوم افغانستان گزارش یافت ومنظور گردید. برای فونیمهای زبان پشه یی گرافیمهای ( حروف ) ذیل تثبیت گردیده است : { آ ا أ ب پ ت ت ث ج چ ح ح ح خ د د ذ ر ر ز ژ س ش ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل لهـ م ن ن  و هـ ی ی ووّ ( وو) یّ (یی) .} فونیمهای زبان پشه یی جمعاً توسط 47 حرف الفبایی به ترتیبی که در بالا آمده منعکس گردیده است . عجالتاً از شرح فونیمی مدلولهای صوتی حروف صرف نظر نموده صرف به صورت الفبایی محل استعمال وشکلی را که به صورت منفرد در آغاز, میانه وانجام هر کلمه اتخاذ مینمایند علی الرتیب ارا یه میداریم . یقین داریم که پشه یی زبانان با در نظرگرفتن مثالهای که از زبان خودشان است هر یک را به صورت درست , چنانکه خود هنگام سخن گفتن تلفظ میکنند. ادا مینمایند وارزش صوتی آنها را براساس زبان خود , نه براساس زبان پشتو، دری یا عربی در نظر میگرند . الفبای مطروحه پشه یی الفبای دری یا پشتو یاعربی نیست بلکه الفبای زبان پشه ییست ، تنها در ین الفبا حروف عربی که با تعدیلاتی در الفباهای پ?تو ودری وسایرزبانهای افغانستان از آنها استفاده شده است ، به کار رفته اند . { آ }:الف ممدوده، در آغاز واژه می آید ،ونمودار دوصوت است : 1- نمودار صوت /?/،مانند : آنجوک /?njawek/«آغاز کردن ،پیل کول». آن /?n/«استند ،دی». آیی/?yi/« مادر،مور». آملوک /?mluk/«آملوک». آری/?ri/«شفتالو» آسک /?sik/«خاکستر ،ایره » این صوت در کلمه های پشتو ودری نیز توسط هرف {آ}افاده میگردد: آفتاب ،آسمان . 2- نمودار صوت /?/ ،این صوت انفیست ،طورکه به هنگام تلفظ آن هوا از مجراهای بینی و دهن همزمان خارج میشود،مانند: آ?ا /?n?/«تخم ، هگی ». آشنا/?san?/«آبشار». آشیک /?sik/«خیز زدن،?وپ وهل ». آشا?/?s?r/«تابستان ،او?ى». آش?ک/?sek/«گرفتن،اخیستل». این حرف درمیانه و انجام واژه نمی آید . {ا}:الف در آغاز واژه : 1- نمودار /a/«الف مفتوح »است مانند : انیک/anik/«زدن ،وهل ». اندا/and?/«کور ،?وند ». انگار/ang?r/«آتش،اور». انچ/anc/«جشم ،سترگه». امبلا/ambala/«دوش، ?غاسته ». این حرف مانند حرف {ا}درکلمه های پشتو و دریست :اندام،اسپ،ا?ه،اخیستل. 2- نمودار/i/«الف مکسور»است ،مانند : اکلا /ikal?/«تنها ، یوازی ». اکالا /ik?l?/«آینده،راتلونکی». اج?ک/ijêk/«مشک». اوا/iw?/«آمده،راغلی ». اک?و/ikato/«باهم،یو?اى». امضا/imz?/«امضا». 3- نمودار /u/«الف مضموم » است ،مانند : ال /ul/ «عادت». انچ /unc/«چشمه،چینه». اچیم /ucim/«گژدم ،ل?م». ابارا /ub?r?/«بلند،لو?». ان?ر/undar/«پشک،پشکه». (از لحاظ املایی بنابر اثر گزاری رسم الخط پ?تو بعضاً بشکل اون?ر ،اوبارا ،اوچیم و اونچ هم مینویسند) این حرف مانند حرف {ا} در کلمه های دری و پشتو است :اردو ،استاد ،اصول . درمیان و انجام واژه: 1- نمودار صوت /?/ است مانند : پارال /p?r?l/«سیب،م?ه». گال /g?l/«دشنام،?کن?ل». اشپا?/ašp?r/«برنج،وری??». ممبا/mamb?/«کاکا،تره». گو?ا/gur?/«اسپ،آس». بگ?ا/bagut?/لک،?بل،چاق». این حرف مانند حرف «الف»در کلمه های پشتو ودریست : نادار،ناکام،غوا،هوا. 2- نمودار صوت انفی /?/است ،مانند : ما?/m?n/ «پلک،ج?نگ». کا? /k?n/«تیر یااشعه،غشی یاو?انگه». اها/ah?/« بلی ،هو ». چا/c?/«نفس ». {أ}:الف همزه دار ، این حرف که در میان ،انجام و همچنان به ندرت به صورت مستقل و هم در آغاز واژه میاید نمودار واول /ä/ است ،مانند : أ /ä/«بخور،وخوره». أکن /akin/خورده بود ،خو?لی وو». تیأن /tyan/ «باشد، وی». سیأگن/syagan/ انباق، بنه». ودأی / waday/ «از، ?خه». شرأیلی/ sarayli/ «خزان، منی». هر وانیأ / harwanya/ «هرکدام، هریو». ?یأ / dya/ «فیر، ?زه». این حرف از الف همزه دار معمول پشتو و دری فرق میکند و صوتی به گون? دیگر را افاده میکند. {و}: در آغاز واژه: نمودار / wa/ «واو مفتوح» است، مانند: وچولا / wacula/ «گوساله، خوسی». ورگ / warig/ «آب، اوبه». ورنج / warinj/ «مورچه، می?ی». ویند / wayind/ «بهار، پسرلی». وسنی / wasani/ «عروسی، واده». وونا / wawana/ «رسم و رواج، دود». این حرف مانند حرف {و} در واژه های پشتو و دریست : وی، ولد، وخت، ورزش نمودار / wi/ «واومکسور» است، مانند: و?یک/ witik/ «تیرشدن، ت?ر?دل». ورگ / wirig/ «مرد، نارینه». ور?ک / wirek/ «گریه کردن، ژ?ل». وشام / wisam/ «راحت، دمه». ورمبو / wirimbu/ «چارمغز، جوز». این حرف مانند {و} در واژه های پشتو و دریست : ولایت، وفق، ورد نمودار / wu/ «واو مضموم» است مانند: وشا / wusa/ «خارپشتک، شکو?». ورچ / wurac/ «خواب، خوب». وی / wuy/ «دختر، لور». ولس / wulis/ «ولس». که مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : وصول، ورود، و?ان?ه و خو?. در میان واژه: نمودار / wa/ است، مانند: کول / kawal / «تاوه، تبی». ک?ولا / kewala/ «تنها، یوازی». اوتیأری/ awatyari/ «گرسنه گی، لو?ه». سونا / siwana/ «تار». اون / awan/ «چپه». کورا / kawara/ «زاغ، کارغه». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : اول ، روند، میوند، پیوند. نمودار / wi/ است مانند: اویأن / awiyan/ «سرپوش، برغولی». لکویأ / lakiwiya/ «لیسیده، ??لی». لاووا / lawiwa/ «افگار شده، ژوبل شوی». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : مشاور، مجاورت. نمودار / wu/ است، مانند: نور / nawur/ «ناخون، نوک». نومالی / nawumali/ «نوعی از گل». لوچ / lawuc/ «سبک، سپکه». ماولم / mawulam/ «مامایم، مامام?». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است، تحول، تعاون، کول . در انجام واژه: نمودار / w/ است مانند: کاو / kaw/ «چقدر، ?ومره». یاو / yaw/ «اینقدر، دومره». {و} همچنان نمودار و اول های / u، o، u / است: در میان واژه : / u / «واو معروف». چور / cur/ « دزد، غل». گوناچ / gunac/ «مار». لون / lun/ «نمک، مال?ه». دور / dur/ «روی، مخ». اوچ / uc/ «راست، سم». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : توت، انگور، ان?ور. /o/ «واو مجهول». لو?ا / lora/ «دستک، لر?ی». اول / ol/ «احتیاط». لوهان / lohan/ «آسان». ژوتی / zoti/ «یوغ». کوش?ا / kosara/ «پیزار، پ?ه». این حرف مانند حرف {و} در واژه های دری و پشتو است : کور، اور، گور. /u/ «پیش یا ضمه». شو?ین? / suring/ «سگ، سپی». خوشال / xusal/ «خوش، خو?». سور / sur/ «آفتاب، لمر». در انجام واژه : / u/ : بو /bu/ «بسیار، ?یره». چو / cu/ «کجا، چیرته». اندو / andu/ «مفت، و?یا». با?و / baru/ «سیل، سیلاب». این حرف مانند حرف {و} در واژه های {آلو، بازو، سالو} است. / o / : بو / bo/ «بهی». ل?و / laro/ «خمیر». پو / po/ «خاک، خاوره». مو / mo/ «شراب، می». درو / daro/ «نوعی از گل». شو / so/ «خوشه، و?ی». که مانند حرف {و} در واژه های : آرزو، آبرو، ورو است. / u/ : دو / du/ « دو، دوه». کو / ku/ «چه، ?ه». ا?لو / elu/ «این، دغه». تو / tu/ «تو، ته». او / u/ «و، او». ?اهی نمودار /u / (واو انفی) است . مانند: شو / su / «شپلاق» . بو /bu / «بن?س . غورس ، غوره هار » . [ی ] : نمودارکانسوننت / y/ است. در آغاز واژه : یار / yar / «یار» یبل / yabal / «اینطرف ، دی خواته » یملا / yamala / «قلبه ، یوی » . یخل / yaxal / «اینطور ، داس? » . یه / ya / «بیا ، راشه » . یت?ک / yatek / « استعمال کردن ، استعمال کول . یتیم / yatim / «یتیم » . درمیان واژه : کایوا / kaywa / « پنهان ، پ? » . زییپ / zayip / « زن ، ??ه » . ?اییک / gayik / « متحمل شدن ، ?غمل » . ب?أیک / barayik / «شوپرک » . امیکه / amayka / برای ما ، مو ?ته » . درانجام واژه : مای / may / «مهتاب ، سپو?می » . دوای / duway / «دروازده ، دولس » . پتأی / patay / «بعد ، وروسته » . مندأی / manday / «?ردنت ، غا?ه د? ». ایلای / ilay / « بعضی ، ?ین? ». [?] : نمودار واول / e / (یای مجهول ) است : درمیان واژه : شام?ک / samek / «سیاه ، تور » . م?نا / mena / از من ، زما » . پ?لا / pela / «زرد ، زی? » . ا?لا / ela / « آب پنیر شور » . تن?ک / tanek / « نازک ، تنکی » . چم?? / camer / « چتل ، چ?ل » . درانجام واژه : په / pe / « انتقاد » . چده / cade / « چهارده ، ?وارلس » . ل? / le / « برادر ، ورور » . ور? / ware / « دی?ران ، نورو » . است? / aste / « دستت ، لاس د? » . [ی ] : نمودار واول / i / ( یای معروف ) است : درمیان واژه : ایر / ir / « آسمان صاف ، شین آسمان » . ملین / malin / « چرک ، خیره » . وی? / wir / « جان ، وجود ، ?ان » . منیک / manik / « پزیرفتن ،منل » . شیر / sir / « شیر ، شید? ، سر » . درانجام واژه : ان?ی / anti /« استخوان ، ه?وکی » .، وری / wari / « دی?ر ، بل » . ش?ی / suri / « زینه » . پتنی / patani / « آشتی ، پخلاینه » . ه?نی / hatani / « زراعت ، کرنه » . وهم به ندرت نمودار / i / ( یای انفی ) است ، مانند : شی / si / ( ) [وّ ] (وو) : این حرف نمودار دفتان? / au / است وبه ندرت دراخیر واژه می آید ، مانند : اوو / au /« نان ، ?و?ی » . لوو / lau / « آهسته ، ورو » . [ یّ ] ( یی) : این حرف نمودار دفتان? / ai / است : درمیان واژه : کییکن / kaikin / « کرده است ، ک?ی دی » . لییچین / laicin / « دیده اند ، لیدلی دی » . ورییکن / wiraikin / « ?ریه کرده است ، ژ?لی دی » . انوییکن /anawaikin / « به واسطه کسی دی?ر زده است ، حالت متعدی » . آ لییچین / alaicin / « بالا کرده اند ، پورته ک?ی دی » . در اخیر واژه : ایی / ai / « نان ، ?و?ی » . بیی / bai / « خوب ، ?ه » . مینیی / minai / « محبتش ، مینه ی? » . ا?ویی / ewai / « خورده ، خو?لی » . م?ویی / mewai / « میوه اش ، م?وی ی? یا ?فته ، ویلی » . در الفبای زبان پشه یی مانند الفبای زبان دری هر صوت صامت غالباً به چهار ?ونه مفتوح ، مکسور ، مضموم و ساکن [ تَ ، تِ ،تُ ، تٌ ] خوانده میشود . به ?ونه مثال : مفتوح : درواژه های تلن / talan / « طرف ، خوا » ، تمباکو / tambaku / « تمباکو » استرا / astra /« بستره » ، وستل / wastal / « جای نشیمن مرد ها مانند دیره پ?تونها » و ا?ته / eta /« آنجا ، هلته » حرف [ت ] مفتوح است . مکسور : در واژه های تنا / tina / « تشنه ، ت?ی » پتلا / pitila / « پهن ، پلن » ، جتوا / jutiwa / سوخته، سوی » و ا?ته / eti / « آنها ، هغوی » حرف [ ت] مکسور است . مضموم : در واژه های تلا / tula / « داس ، لور » ، تموا / tumiwa /« تر ، لوند » اتنا / atuna / « بی ستون ، بی ستنه » و تو / tu / « تو ، ته » حرف [ ت ] مضموم است . ساکن : در واژه های تیان / tyan / « باشد ، وی » ، پترا / putra / « پسر ، ?وی » اغت / agat / « سخن ، خبره » و ?نات / ganat / « تعداد ، شمیر » حرف [ ت ] ساکن است : از اینکه در مورد ، کدام دستور ویژه ، به جز از نوشتن علامات [ زیر ، زبر ، پیش ، سکون ] وجود ندارد ، خواندن کلمات حتی برای اهل زبان خالی از دشواریها نبوده ودر نوشتن آن نیز تفاوتهایی دیده میشود . به ?ونه مثال بعضاً واولهای کوتاه راهم به واولهای دراز مینویسند . که این کار علاوه از اینکه مشکلات را آسان نمیسازد ، غلطیها را نیز بار می آورد که امید است بتوانیم با پیروی ازین الفبای پشه یی که پس از غور و مداقه فراوان تنظیم ?ردیده وبه دسترس خواننده ?ان قرار می?یرد آثار وفراورد های زبان نوش?فته پشه یی را چنان ارایه بداریم که در خواندن و نوشتن آن سهولتهای بسیاری پدید آید . تشریح جدول الفبای پشه یی : - در جدول مثالهایی که برای کار برد حرف در کلمه بخصوص برای کار برد واولها داده شده اعتباراز رسم الخط عربی آن است . نه رسم الخط فو نیمیکی آن . زیرا در غیر آن برای هر کدام به آوردن مثالهای جدا?انه ضرورت احساس می?ردید . - واولهای / u، i ، a / در رسم الخط معمول عربی اصلاً نوشته نمیشوند ، م?ر در اخیر کلمه واولهای / i ، a / را توسط علامه [ه] ، واول / u / را توسط [و ] نشان میدهند . در صورت لزوم به عوض واولهای / u ، i ،a / علامه های « زبر ، زیر و پیش » نوشته میشود . - واول / آ = a / در شروع کلمه به شکل الف ممدوده ودر وسط واخیر کلمه به شکل [ ا] نوشته میشود . - همزه ( ء ) در شروع کلمه به شکل الف ودر وسط کلمه به شکل [ء] نوشته میشود ، این حرف در اخیر کلمه های پشه یی به ندرت می آید . - واول / و = u / در وسط و اخیر کلمه می آید وبه شکل ( و ) نوشته میشود - واول / و = o / در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط ( و ) نوشته میشود . - واول / ی = i / در وسط و اخیر کلمه می آید و توسط ( ی ) نوشته میشود . - واول ( ? = e ، e ) که در پشه یی به دو شکل تلفظ میشود ، در وسط واخیر کلمه آمده ودر حال حاضر هردوی آن توسط ( ? ) نوشته میشود . - واول انفی ( آ = a ) در صورت موجودیت امکانات تخنیکی در شروع . وسط و اخیر کلمه به شکل ( آ ) می آید ، ولی در حال حاضر در شروع کلمه توسط الف ممدوده ( آ ) و دروسط و اخیر کلمه توسط الف وهم بعضآ در زمانی که در شروع کلمه ، آن هم به صورت غیر مستقل بیاید توسط ( آنـ ) مانند : آنش?ک / / asek آنشا? / asar / آنشنا / asana / وغیره نوسته میشود . - واول انفی ( ی = i) که کمتر مورد استعمال دارد در اخیر کلمه آمده ودر حال حاضر توسط ( ی ) نوشته میشود . - واول انفی ( و = u ) در وسط و اخیر کلمه به ندرت می آید ودر حال حاضر توسط ( و ) و بعضآ در وسط کلمه توسط ( ون ) [مانند : اونشر (usar )] نوشته میشود . - دفتان? / وو = au / که مورد استعمال کم دارد ، در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط دو واو (وو ) ودر صورت امکانات طباعتی توسط واو شد دار ( وّ ) نوشته میشود . - دفتان? / یی = ai/ که مورد استعمال زیاد دارد در وسط و اخیر کلمه می آید در حال حاضر توسط دو یا ( یی ) و در صورت امکانات تخنیکی توسط یای شد دار ( یّ ) نوشته میشود . - در رسم الخط معمول عربی به جز از( آ = a ، a ) دی?ر تمام واولهای زبان پشه یی به شمول واولهای انفی ودفتان?ها بر خلاف اشکال فو نیمیکی آن به طور جدا?انه و درشروع کلمات نمی آیند . در صورتی که واولهای فونمیکی به رسم الخط عربی نوشته شوند قبل از همه الف نیز نوشته میشود . مثلآ : ایلای / ilay / ، اکالا / ikala / ، ال / ul / ، ا?ک / ek / ایی / ai / ، اون / un / ، اول / ul / ، ا? / e / ، ای / i / ، اونشر / usar / وغیره . - کانسوننتهای ( ب ، پ ، ت ، ? ، ج ، چ ، د ، ? ، ر ، ز ، س ، ش ، ک ، ? ، ل ، م ، ن ، و ، ی ) در شروع ، وسط و اخیر کلمات پشه یی می آیند که در دی?ر زبانهای افغانستان نیز مورد استعمال دارند . - کانسوننت / هـ = / که فونیم مخصوص زبان پشه ییست در شروع ووسط کلمه می آید ودر اخیر کلمه به شکل ( ل ) در می آید . این فونیم به نسبت عدم امکانات تخنیکی در مطبوعات به شکل ( لهـ ) نوشته میشود . - کانسوننت ( ن? = y ) که در زبان پشه یی به شکل اصلی آن در اخیر کلمات ( مانند : ?وشین? / gusiy / ، ب?ین? / bariy / و شو?ین? / suriy / وغیره ) می آید در صورت که کلمه در جمله استعمال شود ویا در وسط کلمه بیاید ( ? ) نیز به وضاحت تلفظ میشود وچون مثالهای آن در پ?تو و دری هم دیده شده ، بدین ملحوظ درین جا به شکل فونیم مستقل آورده نشده است . - کانسوننتهای دخیل عربی ( ث ، ح ، ذ ، ص ، ض ، ط ، ظ ، ع ، ف ، ق ، ) در کلمات دخیل عربی به شکل اصلیش نوشته میشود . ا?ر چه پشه ییها غالباً حروف ( ث ) و ( ص ) را به شکل ( س ) ، حروف ( ذ ) ، ( ض ) ، و ( ظ ) را به شکل ( ز ) ، حروف (چ ) و (ع )به شکل (الف ) ، حرف ( ط ) به شکل ( ت ) ، حرف ( ف ) را به شکل ( پ ) ، حرف ( ق ) را به شکل ( ک ) وبعضآ به شکل ( هـ ) و ( خ ) تلفظ میکنند ، م?ر عده یی از اشخاص تحصیل کرده حروف ( ع ) ، ( ف ) و ( ح ) را دیب به شکل اصلی آن تلفظ میکنند - کانسوننتهای ( ? ) ، ( ? ) و ( ? ) پ?تو به خا طر اینکه در بعضی اصطلاحات سیاسی و اجتماعی کشور مامورد استعمال است به صورت احتیاطی آورده شده اند . - کانسوننتهای ( خ ) و ( غ ) در اکثر یت لهجه های زبان پشه یی وجود ندارند حتی در کلمات دخیل وغیر پشه یی هم آن را ( ه ) و ( ک ) تلفظ میکنند . ولی چون بعضی از پشه ییها این حرف ها : را تلفظ میکنند درین جا آورده شده است . - کانسوننت ( ژ ) تا حال در اخیر کلمات پشه یی به مشاهده نرسیده است . - کانسوننت ( ? ) تا حال در شروع کلمات مشاهده نشده است . تبصره : فونیم ( هـ = ) که در لهجه اکثریت پشه ییها به شکل اصلی آن تلفظ میشود در لهجه او زبین به ( تر ) ویا ( ش ) . در لهجه ت?اب و نجراب به ( تر ) ویا ( ل ) ، ودر لهجه شتل و ?لبهار به ( ک ) تلفظ میشود . مثلآ : لهوند / lund / به شوند / sund / لوند / lund / ، کوندر / kundir / لهن?الی / lingali / به شن?الی / singali / لن?الی / lingali / .کن?الی / kingali / 0 ل?له?ک / le lek / به ل?تر?ک / letrek / وغیره . واول ( ا = a ) بعضآ در لهجه اوزبین و کوهستان ( شتل و ?لبهار ) به ( و = o ) تلفظ میشود . مثلآ ?و?ا / gura / به ?و?و / guro / ?ورأ وال / gorawal / به ?ورأ وول / gorawol / ، نون?ا / nunga / به نون?و / nungo / وغیره . کانسوننت ( هـ = h ) در بعضی مناطق به ( ک ) و ( خ ) وحتی به شکل ( ن ) تلفظ میشود . مثلاً : آهم / ahim / به آکم / akim / ویا آنم / anim / هوی / hoy / به خوی / xoy / ویاکوی / koy / ویا اهلا / ahla /به اخلا / axala / ویا اکلا / akala / وغیره . در زبان پشه یی بعضآ واول ( و = u ) را به ( ی = i ) ویا ( ی = i) رابه ( و = u ) تلفظ میکنند مثلآ : اش?ی / asti / رابه اش?و / astu /آری / ari / رابه آرو / aru / بالکیل / balikil / رابه بالکول / balikul / ویا نور / nur / رابه / nir / ، هور / hur / رابه هیر /hir / وغیره0

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/13:: 12:4 عصر     |     () نظر

 ولایت لغمان

 لغمان یکى از ولایات شرقى افغانستان است که درسال 1343 هجرى شمسى تاسیس شده و مرکز آن   مهترلام میباشد .
مساحت این ولایت 3،843کیلومتر مربع و نفوس آن  به اساس سرشمارى سال 2009 میلادى 435 هزار تن تخمین شده و در ارتفاع 772 متر از سطح بهر موقعیت دارد .
 باشندگان این ولایت از اقوام پشتون، تاجک و پشه یى تشکیل شده و به اساس شمارى اخیر 58 درصد آن پشتون ، 21 تاجک و پشه یى نیز  21 درصد است .
پشتون هاى این ولایت از قبیله هاى ساپى، سهاک، هوت خیل ، خروتى، الکوزى ، تره خیل ، رستم خیل ، میچن خیل ، اکاخیل ، نیازى  و وردک تشکیل شده است .
 ولایت لغمان در دامنه هاى کوهاى هندوکش درپهلوى دریاى کابل موقعیت دارد که دریاى هاى الینگار و الیشنگ به زیبایى این ولایت افزایش داده است .
 تعداد تمامى قریه هاى لغمان به (640) میرسد و یک زمان ازمربوطات الینایان بود و همچنان این منطقه مرکزیت مدنیت بودایى خوانده شده و علاوه برسنگ نوشته هاى اشوکا( شاه خانواده یوریایى ها هندى) و اثار درونته یک تعداد اثاربودایى در آن وجود دارد که مورد توجه محققان و دانشمندان قرار گرفته است ، حدودالعالم به بت خانه هاى آن اشاره کرده و روایات مختلفت تاریخى درمورد کالام (مرکز) یا مهترلام و مهترلمک وجود دارد .
 موقعیت :
ولایت لغمان در شرق و جنوب با ولایت ننگرهار، در شمال شرق با کنر، در شمال با نورستان، درشمال غرب با پنجشیر و در غرب با کابل و کاپیسا همسرحد است .


 واحدهاى ادارى :
ولایت لغمان به شمول مرکز ( مهترلام ) شش واحد ادارى دارد که عبارت است از: مهترلام ( مرکز ) ، الیشنگ، الینگار، دولت شاه ، قرغه یى و بادپش .


 مشاهیر :
محمدنور بابا، گل باچا الفت ، محمد شاه خان بابکرخیل، عبدالله لغمانى، اسحاق ننگیال،  شهید مولوی حبیب الرحمن، قیام الدین کشاف، رییس محمد قاسم خان، انجنیر محمد عالم قرار، اسماعیل یون ، محمد حنیف اتمر، زلمى هیوادمل، داکیر عبدالظاهر (صدر اعظم اسبق)، زلمى خلیلزاد، داکتر محمد حسن کاکر، احمد ظاهر (آواز خوان) شفیق مرید (آوازخوان) من?ل (آوزار خوان)، سعید افغانى، حبیب الرحمن مهدى،خانم سایره،غلام حسن خان ساپی، صدیق کاوون توپانى، عبدالحق ورنتاوال و اسدالله دانش .
زراعت :
 علاوه بر دریاى کابل دریاهاى الینگار و الیشنگ از این ولایت مى گذرد و با داشتن آب هاى زیاد کاریزها و ذخیره ها ، برخى بیشتر مردم این ولایت مصروف زراعت میباشند .
 سبزیجات و محصولات دیگر نباتى این ولایت علاوه بر نیاز مردم لغمان نیازهاى ولایت مشرقى و کابل نیز مرفوع مى سازد، در این ولایت علاوه بر برنج ، لوبیا  و ترکارى هاى مختلف و میوه ها، چون نارنج ، مالته ، لیمو، کینو، سیب، زردالو، چهارمغز و دیگر پیدا میشود . جنگل هاى جلغوزه نیز در مناطق کوهى این ولایت وجود دارد و علاوه بر آن جنگل هاى ولایت لغمان از درخت هاى ارچه ، صبر ،بلوط ، چنار و درخت هاى دیگر تشکیل شده است .
 
بندهاى آب  و دریاها :
 دو دریاى بزرگ الینگار و الیشنگ در این ولایت جریان دارد که بعداً در ولسوالى قرغه یى با دریاى کابل یکجا میشود . بند آب برق درونته که ولایت ننگرهار از آن استفاده مى نماید، در منطقه درونته مربوطات ولسوالى قرغه یى موقعیت دارد .
یک پروژه بزرگ ماهى نیز بر لب دریا در ولسوالى قرغه یى این ولایت وجود داشت ؛اما با تاسف که اکنون از بین رفته است .
 
ورزش :
 بازى هاى والیبال و فوتبال علاوه به بازى هاى دیگر در این ولایت وجود دارد؛ اما اخیراً بازى کرکت در این ولایت بسیار رشد کرده ، تیم منتخب ولایتى دارد و بازى کنان این ولایت به تیم ملى کشور نیز راه یافته است .کرکت علاوه بر مرکز ولایت در ولسوالى ها بسیار رشده کرده است و همچنان ورزش هاى رزمى ، تکواندو ، بوکسنگ ، کاراته و دیگر در این ولایت مروج است .
 
معارف :
 ولایت لغمان نیز از ولایات است که برخى بیشتر نسل جوان آن مصروف فراگیرى تعلیم هستند ، در این ولایت در حدود  291 مکتب وجود دارد که از جمع آن 119 باب لیسه و متباقى ابتدایه و متوسطه میباشد .
 به اساس معلومات مسوولین ریاست معارف، تعداد مجموعى شاگردان در این ولایت به 178171تن میرسد که از جمع آنان 80618 دختر و متباقى پسر است و درحدود 4098 معلم امور تدریسى آن را  پیش میبرند که 311 تن آن معلم زن است .چهار باب لیسه زراعت ، یک تخنیکم ، یک دارالعلوم، دو انستیتیوت ، یک دارالمعلمین مرکزى با چهار الحاقیه و 14 باب مدرسه در این ولایت فعالیت دارد .
 در این ولایت چهار مکاتب خصوصى فعالیت دارد که براى ده ها تن استاد و شاگرد زمینه تعلیم مساعد کرده و پوهنتون لغمان نیز سال گذاشته با داشتن چهار پوهن?ى آغاز به فعالیت کرده است .
صنعت :
 ولایت لغمان با درنظر داشت موقعیت ستراتیژیک خود ، محیط مساعد براى صنعت دارد؛ اما طوریکه لازم بود به آن اندازه رشد نکرده است .
 آب و هواى این ولایت بسیار خوب است و شرایط خوب براى کار کردن دارد ،فابریکات صنعتى در لغمان بسیار کم دیده میشود و اگر موجود هم باشد ، پس بسیار کوچک است .در این ولایت یک فابریکه کوچک چپلک سازى ، چند فابریکات کوچک نجارى ، روب و کاکولا فعالیت دارد؛ اما فابریکات دیگر کوچک و بزرگ وجود ندارد و نه هم کدام کسى در این بخش سرمایه گذارى کرده است .
 نهادهاى مدنى :
در این ولایت تعدادى زیادى نهادهاى مدنى وجود دارد که بعضى از آنها عبارت است از : الینگارفرهنگى یون ، لغمان ادبى بهیر ،انجمن مستقل خبرنگاران ونوسیندگان زون شرق ، اتحادیه حمایت حقوق زنان ، اتحادیه جوانان و همچو دیگر ...
رسانه ها :
 در این ولایت رسانه هاى زیاد نشرات دارد .
صوتى : رادیوملى لغمان و  رادیوى کاوون غز
رادیوهاى که ستدیوهاى آن در ننگرهار و در لغمان نیز شینده میشود : رادیو ملى ننگرهار، شرق ، نرگس ، اصلاح ، مرام ، کلید ، اباسین ، صفا ، نن ، همیشه بهار ، انعکاس ، مینه و رادیو وطندار .
رادیوهاى که در مرکز کشور (کابل )موقعیت دارد و در این ولایت شنیده میشود :
آرمان ، اریانا، اراکوزیا، بى بى سى ، آزادى ،آشنا صداى امریکا، مشال ، ستا ، گوربت ، نوا ، رادیو ملى کابل ، سلام وطندار ، شمشاد و همچو رادیوهاى دیگر ...
 رسانه هاى تصویرى:
یگانه رسانه تصویرى لغمان  تلویزیون ملى لغمان میباشد .
تلویزیون هاى که در کابل موقعیت دارد و برنامه هاى آن در این ولایت دیده میشود ، عبارت است از :
تلویزیون ملى کابل ، آشنا ، لمر ، طوع نیوز ، آریانا، تمدن ، خورشید، ژوندون ، نور و تلویزیون یک .
 رسانه هاى چاپى :
شمارى از رسانه هاى چاپى نیز در این ولایت فعالیت دارد که عبارت است از :
مجله لغمان ، مجله شینکى لغمان ، روشان ، نورلام ، لغمان حوانان ، بورا و همچو دیگر ...
 کلتور :
 طوریکه ولایت لغمان با ولایت ننگرهار همسرحد است، امور فرهنگى و کلتورى در این ولایت بسیار به خوبى به پیش میرود و تعدادى زیاد از انجمن هاى فرهنگى در آن فعالیت دارد که به گونه مثال از لغمان فرهنگى یون ، انجمن مستقل خبرنگاران ونوسیندگان زون شرق، لغمان ادبى بهیر و لمپاکا فرهنگى بنست ، انجمن نخستین فرهنگى  لغمان درسال 1377 هجرى خورشیدى به نام لغمان فرهنگى یون در این ولایت تاسیس شده است و بعد از آن همچو انجمن هاى دیگر نیز به وجود آمد .
مشاعره بهارى وععنوى سمسورلغمان نیز همه ساله در ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت برگزار میشود که علاوه برفرهنگیان این ولایت، شعرا و فرهنگیان ولایت کابل و سایر ولایت نیز در آن اشتراک مى نمایند . سنگ نوشته هاى به رسم الخط ارمنى نوشته شده بود در درسال 1384 ه ش دریک کوه موسوم به شله تک دریافت شده و هنوز هم در این کوه وجود دارد و از آن نگهدارى میشود .
  ده ها شاعر زبان پشه یى نیز در این ولایت وجود دارد و تاکنون چهار تذکره چاپ گردیده است .ولایت لغمان نیز مثل ولایات دیگر موسیقى ویژه دارد که از آلات موسیقى هارموینه ، تبله ، نغاره ، سورنى و دیگر ... یاد آورى کرده میتوانیم ، فورم هاى اشعار فوکلوریک پشتو ( سروکى ، مقام ،لوبه و بگتى ) توسط هنرمندان محلى این ولایت خوانده  میشود .

دره پنجشیر

جاده دارلامان کابل


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/13:: 10:28 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >