سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

ولایت سمنگان، بین ولایات بلخ و بغلان در شمال کشور موقعیت دارد؛ این ولایت، با کشورهاى تاجکستان و ازبکستان همسرحد است؛ همچنان در جنوب این ولایت، کوتل چنغور هندوکش و زمین هاى زراعتى منطقه ایبک قرار دارد؛ و از سمت شمال، دشت ریگزار آبدان میرعلم و دریاى آمو، آن را احتوا کرده است.
 
باشندگان این ولایت، به بزکشى و شکار آهو علاقه مندى خاص دارند.
 
این ولایت؛ باغات شفتالو، پسته، آلو، زردالو و بادام نیز دارد و باشندگان این ولایت، در صنعت قالین بافى مهارت خاص دارند.
 
هواى این ولایت، در فصل تابستان گرم و از 25 تا 30 درجه سانتى گرید میباشد و در فصل زمستان ، از5 الى10 میرسد و میزان متوسط سالانه بارندگى در آن، 300 الى 400 ملى متر تخمین شده است.
 
نفوس ولایت سمنگان، به اساس آخرین آمار؛ حدود 312524 تن و مساحت آن 16200 کیلومتر مربع تخمین گردیده است.
 
باشندگان سمنگان؛ از اقوام ازبک، پشتون، ترکمن، ایماق، عرب و...، تشکیل شده و مالچرهاى کوچى نیز در این ولایت وجود دارد.
 
تاریخ  این ولایت، روشن و باستانى میباشد؛ حضرت سلطان، مغاره هاى بزرگ سبک بودیزم، مجسمه هاى خاکى سرخرنگ و تخت رستم، از اماکن تاریخى این ولایت میباشند.
 
اکثر مغاره هاى باستانى، به اساس کشفیات تثبیت شده و این را به اثبات میرساند که ریشه هاى ازبکى و تاریخى دارد؛ زیراکه در ازبکى (سومونگ، ایان) یاد میشود، که مفهوم باشندگان مغاره ها را افاده مى کند.
 
تخت رستم پنج قرن قبل، از یک تخته سنگ تراشیده شده است.
 
واحدهاى ادارى:
ولایت سمنگان، علاوه بر شهر ایبک مرکز این ولایت؛ از شش واحد ادارى تشکیل شده که عبارت است از شهر ایبک، روى دوآب، حضرت سلطان، فیروزنخچیر، دره صوف بالا و دره صوف پایین.

اقتصاد و تجارت:
 
اقتصاد ولایت سمنگان، علاوه بر زراعت و مالدارى، بر سنگ زغال موجود در این ولسوالى استوار است.
استخراج سنگ زغال ولسوالى هاى دره صوف بالا و پائین و روى دو آب، زمینه کارى را براى مردم این ولایت مساعد کرده است. همچنان اقتصاد باشندگان این ولایت، با تولید قالین و همچو صنایع دیگر دستى، استوار است و مصروف تجارت میوه هاى خشک و محصولات حیوانى نیز میباشند.
 
دریاها و بندها:
 
دریاى تاشقرغان- سمنگان، از منابع بزرگ زراعتى این ولایت شمرده میشود؛ اما علاوه بر آن؛ آب کلى، مغل، و قچن دره نیز سه بند بزرگ آب دارد که کاملاً محتاج بازسازى میباشد.
 
بند آب کلى؛ بین ولسوالى هاى روى دوآب و حضرت سلطان موقعیت دارد که تحت کار است.
 
همچنان یک بند آب در ولسوالى فیروز نخچیر موقعیت دارد و اگر اعمار شود، مشکلات آب مزارع این ولسوالى، کاملاً از بین خواهد رفت.
 
بندآب قچن دره؛ بین ولسوالى هاى خرم و سارباغ و شهر ایبک، موقعیت دارد که با اعمار آن، مشکل آب زراعتى این مناطق حل خواهد شد.
 
زراعت:
 
وضعیت زراعتى سمنگان، بخاطر کمبود آب، با رکود مواجه است؛ اما باشندگان آن با داشتن دشت ها و تپه هاى وسیع خاکى، مصروف باغدارى میباشند.
 
آلوبخارا، آلو، پسته، چارمغز، زردالو و زیره از محصولات مهم این ولایت میباشند؛ همچنان گندم، جو و جوارى، حاصلات خوب در این ولایت دارد؛ همچنان تربوز و اسپ هاى بزکشى این ولایت از شهرت زیاد برخوردار است.
 
دریاى تاشقرغان – سمنگان، از منبع بزرگ آب این ولایت میباشد.
به اساس معلومات ریاست زراعت؛ زمین هاى سمنگان از  222000هکتار زمین آبى، 73000هکتار زمین للمى و همچنان 688500 جریب زمین آن از درخت هاى چنار، پنجه چنار، توت، زردالو، آلو، آلوبخارا و شفتالو پوشیده است.
 
فرهنگ
 
فعالیت هاى فرهنگى نیز مثل سایر ولایات، در این ولایت وجود دارد که علاوه بر ریاست اطلاعات و فرهنگ؛ انجمن شعرا و نوسیندگان، انجمن خطاطان و نقاشان، انجمن سینما و تیآتر نیز مصروف فعالیت هاى مستقل فرهنگى، ادبى و هنرى میباشند.
 
علاوه بر تلویزیون ملى، نشرات تلویزیون شخصى موسوم به رستم، به زودى آغاز میشود و رادیوهاى خصوصى شهروند، رستم و صداى حقیقت نیز فعالیت دارد؛ همچنان نشرات رادیوى خصوصى موسوم به سحر، عنقریب آغاز میشود.
 
ولایت سمنگان روزنامه ندارد؛ اما هفته نامه هایى به نام ایبک و تخت رستم، در این ولایت نشرات دارند؛ علاوه بر نشریه هاى سمنگان (ماهنامه- اطلاعات و فرهنگ)، حکومت و مردم (مقام ولایت) مجله پیام (شوراى ولایتى) و ماهنام? سهراب (مستقل)، در این ولایت به چاپ میرسد.
 
 
معارف:
در ولایت سمنگان؛ به شمول مدارس دینى و مکاتب خصوصى مرکز و شش ولسوالى، 299 اداره تعلیمى وجود دارد.
 
در دوایر مذکور، حدود 110 شاگرد مصروف فراگیرى تعلیم میباشند که 35 درصد شان، دختر است و امور تعلیمى آن، توسط 2430 تن معلم پیش برده میشود.
 
در تمامى ولسوالى هاى این ولایت، یک باب مدرسه دینى فعال است که صدها جوان، مصروف فراگیرى تعلیمات دینى در آن میباشند.
 
در این ولایت همچنان یک پوهنتون دولتى، با داشتن سه پوهنحى فعال وجود دارد.
 
مشاهیر:
عبدالواحد صریر، میرزا عبدالقادر بهدلچه، خادم خرمى، ابویعقوب سمنگانى، ابوجعفر سمنگنى، عبدالخالق وفایى خرمى، میرزا نیازی، میرزاحسین خان خرمى، عبدالغفور رمزى، حفیظ الله قطره، دشتى سمنگانى، عبدالهادى هادى، و میرزا عصمت الله شرقى، از مشاهیر این ولایت میباشند.
 
  بازى ها:
بازى بزکشى در این ولایت، علاقه مندان زیاد دارد و علاوه بر آن، بازى هاى دیگر نیز در حال رشد در این ولایت میباشد.
 
میدان هاى فوتبال، والیبال، وزن بردارى، تکواندو، کانگفو، کاراته و بازیکنان فوتسال، در این ولایت وجود دارد.

"تخت رستم"با قدمت 3500 ساله یا 5000ساله

تهمینه: دختر پادشاه سمنگان و همسر رستم و مادر سهراب بود. در پس زمینه ازدواج تهمینه و رستم و برخی ازدواج های دیگر شاهنامه مساله بسیار مهمی وجود دارد.

وی معتقد است که کشاندن رستم به خوابگاه کاخ سمنگان و آمدن تهمینه به خوابگاه نقشه ای کاملا سیاسی بوده است .

سهراب پسر رستم از تهمینه است که در سمنگان که بخشی از توران محسوب می‌شد به دنیا آمد. روزی رستم برای شکار به نزدیک شهر سمنگان می‌رود و پس از صرف و

عواید معادن ذغال سنگ ولسوالی دره صوف بالای ولایت سمنگان، بیش از سه برابر افزایش یافته است.

 دره صوف

 دره صوف

دهانه غار سمنگان

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/27:: 11:21 صبح     |     () نظر

کندز، از جمله ولایات کهن و تاریخى بوده و در شمالشرق افغانستان واقع است. این ولایت در ادوار مختلف تاریخ به نام هایى مانند اپاسکا، کهندژ و کندز یاد شده است.
کندز از جهتى موقعیت مهم جغرافیایی دارد، که وقتى اسکندرکبیر درسالهای 330 قبل از میلاد، در مقابل بیسوس که خویش را پادشاه خوانده بود لشکرکشی میکرد، اپاسکا یعنی کندز امروزی را پایگاه نظامی خویش قرارداده بود. 
کهندژ که طی نسل ها و  گذشت زمان به  کندز تغییر نام یافته است، در گذشته ها  پایتخت تخارستان بود، در روزگار دولت یفتلی 2000 سال قبل، از مهمترین راه تجارتی بود که صفحات جنوب هندوکش را از راه کوهدامن و کوهستان، به صفحات شمال وصل میکرد.
در صفحات شمال هندوکوه کندز، بین تخارستان و باختریان ایستگاه مهمی بود که از آن راه تجارتی سه شاخه شده؛ یکی به طرف بلخ، دیگری به طرف تخارستان و سومی مستقیماً بطرف دریاى آمو میرفت.
 کندز، دارای زمین های حاصلخیز، دو دریای بزرگ، یک میدان هوایی و یک بندرتجارتی به نام شیرخان بندر میباشد. این ولایت 270 کیلومتر با تاجکستان سرحد داشته و دریاى آمو بین تاجکستان و کندز قرار گرفته است.
نفوس کندز، حدود یک میلیون تن تخمین زده شده است و با مساحت 7668.7 کیلومتر مربع، ازسطح بحر405 متر ارتفاع دارد. این ولایت در 36,22 درجه، 58,12 دقیقه و30 ثانیه عرض البلد شمالی ودر 68,6 درجه، 52,5 دقیقه و16 ثانیه طول البلد شرقی واقع است.
کندز در زبان ازبکی، روز معنی میدهد و در زبان دری قلعه کهنه میباشد.
این ولایت، درحدود337 کیلومتری شمال شهرکابل موقعیت دارد. این ولایت در جنوب دریای آمو واقع بوده که در شرق آن ولایت تخار، در جنوب آن ولایت بغلان و در غرب آن ولایت سمنگان واقع است.
کندز، در بهار آب و هواى گوارا؛ اما در تابستان گرماى شدید و در زمستان سرماى خشک دارد. ولى آب و هوا در تابستان، در برخى ولسوالى هایى که داراى درختان و جنگلات است، نسبتاً خوب مى باشد.
ولسوالى ها:
مرکز کندز به نام شهر کندز یاد مى شود و شش ولسوالى دارد که شامل، امام صاحب، دشت ارچی، قلعه زال، چهاردره، علی آباد و خان آباد است.


باشندگان آنرا اقوام تاجک، پشتون، ازبیک، هزاره، ایماق، بلوچ، ترکمن و کوچی ها تشکیل میدهد. در این ولایت هندو و سیک نیزمسکن گزین هستند که ازاین رو، کندز را به نام افغانستان کوچک نیز مى نامند.
آب بندها:
درکندز، پنج بند بزرگ براى منابع آبى وجود دارد؛ اما همه ساله بخشهایى از آن، به اثر آبخیزى   وسیلاب موسمى تخریب میشود.
 
این بندها شامل بندبرق خان آباد، بند نهرنقى، بند ایرگنک، بند شاهروان ارچى و بندآب ملاکریم بوده، که تلاشها براى بازسازى این بندها ازسوى حوزه دریاى آمو، درحوزه شمالشرق آغاز شده است.
 
فرهنگ:
به منظور رشد فرهنگ و کلتورمردم کندز، ازسوى ریاست اطلاعات وفرهنگ، تلاشهایى  صورت گرفته است. این ولایت ده هاشاعر و نویسنده و قلم به دست چون: عبدالخالق شادان، محمدصابریوسفى، احمدالله داغ، گلرحیم نیازمند، ولى محمدسایل، نور رحیم عاطف، مجیدپردیس، غلام حیدرحیدر، محمدناصرشیرزى، سیدمحمدنعیم عسکر، قاضى یحیى، نورالعین نوین، سالم بختیار، استاد داکترنجیب که دردایره المعارف 74 صفحه را در اکادمى علوم افغانستان به رشته تحریردرآورده است، سبحان قُل نامول، محمداسماعیل ملزم، عطاوالرحمن بابر، پشتون رحمانى وغیره را در دامان خویش پرورانده است.
درکندز؛ حدود 60 نهاد مدنى، انجمن ها و بسترهاى ادبى وجود دارند که از جمله آن میتوان از  پسرلى، پردیس، جهان نما، میدیوتیک، روزنه صلح، مشارکت جوانان خان آباد نام بُرد.
این انجمن ها گاهگاهى جلساتى دارند و یا هم راه را براى چاپ آثار شعرا و نویسندگان نو فراهم میسازند؛ اما اخیراً چند محفل مشاعره و نشست هاى فرهنگى، از سوى ریاست اطلاعات و فرهنگ باهمکارى قلم به دستان، شعرا و نویسندگان دایر گردیده و این روند، اکنون نیز جریان دارد.
همه ساله در این ولایت محفل مشاعره به نام ریدى گل دایر میشود و شعرا از مناطق مختلف کشور به هدف تبادل نظر و فرهنگ و تحکیم روابط،  گردهم مى آیند و شعرهاى خودرا مى سرایند.
با ایجاد فصل جدید (دورة حاکمیت رییس جمهورکرزى)، جوانان نیز به مطالعه رو آورده اند. درکندز علاوه بر کتابخانه عامه ریاست اطلاعات و فرهنگ، برخى کتابخانه ها در مکاتب، مکانهاى تحصیلى و دکان هاى شهر نیز وجود دارد که مردم میتوانند از آنها، کتاب براى مطالعه بگیرند.
تعداد زیادى از کورس ها به ویژه کورس هاى خطاطى، سواد آموزى و مضامین دیگر وجود دارد، که صدها شاگرد اکنون در آن آموزش مى بینند.  کورس هاى انگلیسى نیز در چند سال اخیر در این ولایت فعال گردیده است.
با آنکه مردم، با به میان آمدن سامان آلات موسیقى مدرن و جدید؛ از موسیقى محلى تاحدى فاصله گرفته اند؛ اما موسیقى محلى هنوزهم در کندز جاى خاص خود را دارد. سروده هاى فیروز کندزى محلى خوان این ولایت شهرت دارد. در کنار آن، موسیقى رپ (غربى) را بیژن کندزى که از سالهاى متمادى در خارج از کشور به سر مى برد، نیز در کشور رایج ساخته است.
موزیم:
ریاست اطلاعات وفرهنگ کندز درچوکات خود، موزیم براى حفظ ونگهداشت آثار و آبدات تاریخى ندارد و روى همین ملحوظ، آثار تاریخى که به دست مى آید، براى نگهدارى به موزیم ملى مرکز(کابل) فرستاده میشود؛ اخیراً سه اثر تاریخی به دست آمده از این ولایت، به موزیم ملی تحویل گردید.
دو اثر آن، سرهای مجسمه بوده که از گل و گچ ساخته شده و مربوط قرن های چهار و پنجم میلادی و آثار هنرى دوره هنری یونان باخترى میباشد. و اثر دیگر، یک مجسمه کوچک مربوط به قبل از میلاد بوده که از سنگ شست ساخته شده و متعلق به دور? یونان باختری میشود و به قول باستان شناسان، این اثر به نام الهه باران یاد میگردد. بعد از اعزام هیئت باستانشناسى از مرکز، این آثار تثبیت شده و توسط قطعه 012 پولیس به مرکز منتقل گردیدند.
 
آبدات تاریخى:
اینکه فردوسی طوسی درشاهنامه، پنج مورد از کندز یاد کرده، دلیلی برسابق? تاریخی این شهر شده میتواند.
شهرتاریخی کندز در ادوار مختلف تاریخ، به حصه هایی از این حدود وسیع نقل مکان نموده و چندین بار خراب شده است؛ این شهر در قرن هفتم هجری، یکبار دیگر آباد و مرکز تخارستان قرار گرفته و بار دیگر ویران گردیده است.
از اوراق تاریخ برمی آید که چندین خاندان از قبیل سواران بخدی، خاندان کندز، رایت های گلگون و پهلوانان رویین تن، دراین شهر تاریخی حکومت کرده اند.
هیوان تسنگ زایر چینایى، کندز را به شکل هویچ HOWACH ثبت کرده و به قول او صدها روحانی بودایی درآنجا سکونت داشتند. وى از 10 معبد بودایی دراین شهر نیز نام برده است.
درعهد اسکندر مقدونی و بعداز آن، تا آخرین سلال? آنها مناطق کندز یا (اپاسکا) جزئى از مناطق باختربوده، مرکز مهم و تقاطع راه ابریشم میان دامنه های پارا پامیزد و بلخ، مقر فرماندهی اتیوتیدموس به شمار میرفت.
  19 ساحه تاریخى در کندز ثبت شده است، که شامل بالاحصارکوچک و بزرگ، کله مناره، تپه چهل دختران، مسجدحاجی شهید، مسجدساقی بای، زیارت خواجه مشهد، روضه امام صاحب، قلعه مهرنگار امام صاحب، تپه متصل دوره کندز، تپه جرگذر، گل تپه، زیارت حضرت سلطان بابا، تپه ژوبین در ولسوالی علی آباد، تپه مرچ، مگس تپه، کهنه قلعه خان آباد، قلعه زال وغیره مى باشد.
کهنه قلعه یا بالاحصار کندز: نظر به تاریخ طبری، بالاحصار سه هزار و پنجصد سال قبل، ذریعه یکی از پادشاهان فارسی که منوچهر از نبیه فریدون بوده، آباد شد. این قلعه دارای چهار دروازه، دو حصار بزرگ و کوچک و عمارات بوده و دربین یک خندق عظیم آب قرار دارد، که با دیوار احاطه شده است.
بالاحصار کندز، با 174 جریب زمین مساحت، درسه کیلومتری شمال شهر موقعــیت داشته و سجل شده میباشد. روایات مختلف در زمینه وجود دارد. در زمان پادشاهی سلطان حسـین بایقرا بالاحصار کندز، توسط والی آن امیر خسرو شاه، مجدداً اعمار شد و به حیث مرکز تخارستان تعیین گردید.
 بالاحصـار کندز، در زمان امیر شیرعلی وامیر عبـدالرحمان مرکز میران ازبکی اداره میشد و درآنجا سلـطان مرادخان، امیر اطالغ بیـگ و امیر شاه مرادخان حکومـت کردنـد. تازمان سلطنت غازی امیرامان الله خان حکومت میران دوام داشت و بعداً سقوط کرد و کندز، به حیث حاکم نشینی تبدیل شـد  ومرکز آن به خان آباد انتقا ل یافت.
در زمان کی خسرو پادشاه آریانا، "بلخ" امروزی چندین خاندان دیگر مانند "رعیتهای گلـگون سواران بخدی، خاندان کندزی روین تــنان، شاه مقاتل کندزی و خاندان خزان یاغزان دربالاحصار حکومت کردند و درقرن هفتم هجری قمری، توسط عساکر چنگیز آتش زده شد.
 ساحه باستانی کله مناره: این ساحه در نیم کیلومتری غرب بالاحصارعقب مارکــیت میوه قرار دارد که در وسط آن، سرکى ازجنوب به شمال احداث شده درغرب آن قبرستان دوره اسلامی و زمین های زراعتی، از طرف شرق به مارکیت میوه، از شمال به سرک و از جنوب به منازل مسکونی وصل میباشد.
تپه وزیارت چهل دختران: این زیارت در یک کیلومتری جنوبغرب کله مناره موقعیت دارد. از طرف شمال به زمینهای زراعتی و منازل رهایشی، از جنوب و از شرق نیز به منازل مسکونی و از غرب به قلارتپه محاط است. آبده مذ کور نظر به هدایت و گزارش هیئت باستانشناسی، ارزش فرهنگی دارد  که باید حفظ ونگهداری شود.
 تپه زیر دوره یا میدان بزکشی: این تپه، از ادوار مختلف تاریخی باقی مانده و در پنج کیلومتری جنوبشرق ولا یت کندز واقع است که در وسط آن، میدان بزکشی قرار دارد. سلسله این تپه ها  تاولـسوالی خان آباد و دشت کندهاری امــتداد یافته است. در تپه های یادشـــده، خشـت های 40×40×10 سا نتی متر از دوره کوشانی به ملا حظه میرسد.
تپه ژوبین علی آباد: این ساحه تاریخى، تقریباً در 30 کیلومتری جنوبغرب مرکز کندز و دریای بغلان قرار داشته و ازآنجا پارچه های سفالی دوره های اسلامی چون تیموری، غزنوی و قبل از اسلام یعنی دوره کوشانی ها به دست آمده است.
کهنه قلعه خان آباد: این قلعه تاریخى در فاصله تقریباً پنج کیلومتری شمالشرق ولسوالی موقعیت دارد و حدود سه جریب زمین را احتوا میکند. کهنه قلعه، دوره های مختلف تاریخی و فرهنگی را در سینه خود داشته و از جمله نابترین ساحه تاریخی در سطح کندز تثبیت شده است و متعلق به دوره باختری میباشد.
تپه جرگذر، گل تپه، تپه مرچ ومگس تپه نیز از ساحات باستانى کندز بوده؛ اما درمورد قدامت آن معلوماتى در دست نیست. تپه های متعدد تاریخی در ولسوالی چهار دره نیز موقعیت دارد که بنابر ملاحظا ت امنیتی، تا هنوز در ثبت آن از سوى ریاست اطلاعات و فرهنگ اقدام نشده است.
قلعه زال و تپه های تاریخی آن درحدود 45 کیلومترى جنوبغرب ولسوالی امام صاحب موقعیت دارد  و تا حال مدیریت آبدات، موفق به دریافت معلومات مزید در مورد آن نگردیده است.
 بالاحصار و کهنه قلعه ولسوالی امام صاحب؛ در پنجصد متری مرکز ولسوالى واقع است، که زمانه سکندریه و یا باختری را بازگو میکند.  
 ساحه رباط نیز در نیم کیلومتری بالاحصار امام صاحب موقعیت دارد، که حدود پنج جریب زمین را احتوا میکند. در اطراف آن منازل رهایشی قراردارد و حتی خود رباط نیز در معرض خطر جدی از ناحیه تصرف اشخاص و افراد نامعلوم، جهت نمرات رهایشی میباشد.  
روضه و مسجد امام صاحب: نظر به تاریخ زبان ترکی، نام سابقه امام صاحــب  (ارهنگ) یا گنج درسینه خاک میباشد. براساس سروی هیئت فنی ریاست آبدات تاریخی، روضه حضرت امام صاحب بیش از29 جریب را احتوا میکند.
جهنده حضرت امام صاحب، همه ساله با شرکت هزاران تن به شمول فرهنگیان، مقامات دولتى و مردم از نقاط مختلف کشور، با شور و هلهله برافراشته میشود.
در مورد تاریخچه این زیارت گفته شده است: زمانیکه اسلام تازه به افغانستان آمد و مسلمانان با حکومت آن زمان دربلخ جهاد میکردند؛ حضرت یحیی سرلشکر مسلمانان شهید شد.
سپس مسلمانان تصمیم گرفتند که سرامام را که ازتنش درجنگ جدا شده بود، غرض دفن کردن به بغداد ببرند؛ اما شخصی که میخواست آنرا به بغداد ببرد، درهمین منطقه (ولسوالی حضرت امام صاحب) توسط دشمنان به قتل رسید. بعداً که مسلمانان آمدند؛ سرحضرت یحیی و جسد شخص شهید را درهمینجا دفن کردند که بعد از آن همه ساله، همین مراسم صورت میگیرد.
روایت دیگری هم وجود دارد: زمانیکه سرحضرت امام حسین (رض) نواس? حضرت محمد (ص) درکربلاى عراق ازتنش جدا شد؛ غرض دفن کردن، به همین منطقه آورده شده است؛ اما این روایت قوی نمیباشد.
 مسجد حاجی شهید، ساقی بایی، زیارت و مسجد خواجه مشهد و مسجد جامع تخارستان نیز از جمله ساحات تاریخى و مذهبى کندز محسوب میگردد.
مشاهیر:
ولایت باستانى کندز؛ از گذشته هاى دور تاکنون، شخصیت هاى مهم و مشهور اجتماعى و رجال برجسته علمى و سیاسى را در خود پرورش داده و خاستگاه علم و هنر و ادب بوده است.
هرچند که نام بردن و یادکردن همه مشاهیر، در این مجال نمى گنجد؛ اما مشت نمون? خروار، میتوان از شخصیت هاى مشهورى همچون غلام سرور ناشرخان، وکیل عبدالرسول، شیرخان، که بندرتجارتى به نام وى مسمى است، عرض بیگى، سالم بختیار، عارف خان، فقیرزاده، میرزامحمد ناصرى، امیرمحمد شهید، سیدجان شهید، و... نام برد.
رسانه ها:
فعالیت هاى رسانه یى نیز در  کندز نسبت به سالهاى قبل انکشاف و گسترش یافته و اکنون تعداد رسانه هاى تصویرى، صوتى و چاپى که در چوکات دولتى و غیردولتى فعالیت دارند، به بیش از30  میرسد.
نخستین نشریه که در کندز آغازبه نشرات کرد، هفته نامه سپین زر بود که با اهتمام اداره تصدى سپین زر کندز، زیورچاپ مى یافت و زمان آغاز نشرات آن درسال 1352 هجرى شمسى بود.
بعد از سقوط حکومت طالبان، هفته نامه هاى صداى وطن و کهندژ آغازبه نشرات نمود؛ اما بنا بر مشکلات اقتصادى، این نشریه ها سقوط کرد.
رسانه هاى چاپى به تناسب ولایات دیگر، درین ولایت کمرنگ بوده و آنگونه که انتظار میرود، توجه به این بخش کمتر صورت گرفته است.
درحال حاضر، دو روزنامه موسوم به رسانه یى و بوستان، همه روزه به چاپ میرسد؛ هفته نامه هاى کندز، آینده، المهدى و ماهنامه نماى کندز، زن، پولیس، جوانان و غیره نیز به شکل عادى زیورچاپ مى یابند.
رسانه هاى تصویرى نیز روبه توسعه بوده و تلویزیون ملى و تلویزیون خصوصى خاور و رادیوهاى محلى خصوصى چراغ، روشنى، کیهان، زهره، خاور، جیحون و رادیومحلى دولتى نیز در موج اف ام، درکندز نشرات دارند که علاوه برمرکزشهر، ساکنین ولسوالى هاى على آباد، خان آباد و چهاردره نیز از نشرات آن بهره مندهستند.
در پهلوى آن، نشرات رادیوهاى آرمان اف ام، آریانا، بى بى سى، بیان، وطندار، نوا، نورین، خاور و تلویزیون هاى شمشاد، طلوع، آریانا، آرزو، تمدن، نور، نورین، یک، راه فردا، آیینه و ملى نیز از کابل در این ولایت ادامه دارد.
معارف:
درکندز بیش از310 هزار شاگرد به شمول 118هزار دختر، توسط 6400 معلم در 470 مکتب تدریس میشوند.
کندز، یک پوهنتون و شش دارالمعلمین نیز دارد. در پوهنتون بیش از3700 محصل به شمول دختران در 8 پوهنحی تحصیل میکنند.
قراراست که در آینده، کار تعمیر جدید پوهنتون کندز در مساحت دو هزار جریب زمین دولتی، در ساحه دشت آبدان مرکز کندز نیز اعمار گردد.
مدرسه عالی دینی تخارستان، انستیتیوت تربیه معلم و لیسه شیرخان، از جمله مکاتب پرقدامت کندز شمرده میشوند، که تا حال صدها تن را به حیث عالم و معلم به جامعه تقدیم نموده است.
صنعت:
در ولایت کندز؛ در پهلوى کلالى و پوستین دوزى؛ مسگرى، زرگرى، پشمینه بافى و خامکدوزى، از صنایعى است که یکتعداد مردم در آن اشتغال دارند. درکنار آن ساختن بوت، دف و دایره، ظروف گلى، کاغذتشناب، دستمال کاغذى و تولید برنج، فابریک? آهن، سمنت، یخ سازى، تولید کودکیمیاوى و تولیدآرد نیز از صنایع این ولایت محسوب میشود.
گلیم، دستکش، جاکت، لیف، دستمال، چادر، لباس، شال سر، کلاه، پیراهن هاى مردانه و زنانه که توسط زنان بافته میشود، نه تنها در خانواده ها مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه به خارج از ولایت وحتى خارج از کشور نیز صادر میشود. هرچند هنوز بازار مناسب خارجى براى این صنایع دستى ایجاد نشده؛ اما  در بازارهاى منطقه، از رونق فراوان برخوردار است.
پوستین دوزى نیز یکى از صنایع مشهور کندز است، که توسط افراد مخصوص مسلکى از پوست هاى مواشى و حیوانات دیگر که داراى پشم ثابت باشد دوخته میشود؛ این لباس به خاطرى که گرم است، در فصل زمستان مورد استفاده مردم قرار میگیرد.
مسگران این ولایت نیز از شهرت خوب برخورداراند؛ مسگران و آهنگران، هم اکنون وسایل نجارى و سامان آلات دیگر مانند بیل، کلند، تیشه، رنده، مارتول، جبل، دیگ، کاسه، آفتابه، لگن و... میسازند و وضعیت قبلى خود را حفظ کرده؛ اماصنعت مسگرى درسالهاى پسین، به دلیل عدم توجه دولت، با رکود مواجه شده است.
با این وجود، وضعیت صنایع دستى که در گذشته، آهسته آهسته کمرنگ شده و ارزش خود را از دست داده بود؛ در دو سال اخیر، تا حدى مورد توجه قرار گرفته و اکنون خانم ها در شهر کندز مصروف کار صنایع دستى بوده که آنرا به بازار عرضه مى نمایند.
چندین فابریکه مانند فابریکات پنبه، صابون و روغن سپین زر، فابریک? پروسس لبنیات، فابریکه پروسس برنج، آرد ترمیده، جوس میوه و فابریکه بادنجان رومی و صنعت حکاکی و دست دوزی و غیره نیز در کندز موجود بود؛ که از این میان، صرف فابریکه لبنیات، آرد ترمیده، بادنجان رومى، و دست دوزى فعالیت دارند؛ اما متباقى باگذشت هرسال بنا برعوامل اقتصادى با رکود مواجه شده اند.
 
فابریکه تصدى سپین زر، در زمان سردار محمدداوود اعمار شده بود؛ درآن آوان سالهاى 1350 هجرى شمسى تا 1357 فعالیت داشت و کنجاره، روغن، صابون، ظروف چینى تولید میکرد، تولید تکه را با فابریکه نساجى گلبهار نیز قرارداد نموده بود و حدود 2700 کارگر داشت.
 
اما این فابریکه، بعد از تنش ها وجنگهایى سال 1370 باگذشت هرروز، با رکود مواجه شد و درحال حاضر، درآن حدود 300 کارگرمصروف کاربوده و تنها این فابریکه؛ روغن، کنجاره پوستک، و صابون تولید میکند و پنبه را بسته بندى مینماید و این تولیدات، به داخل و خارج ازکشور صادر میشود.
 
فابریکه تصدى سپین زر، ازسال 1381 و سقوط حکومت طالبان، توسط کمپنى فرانسوى نپکود به قرارداد گرفته شده، که تاحال تحت اثراین کمپنى فعالیت دارد.
موجودیت شیرخان بندر نیز بر اهمیت اقتصادى کندز دلالت میکند. این ولایت از طریق پل دریاى آمو به تاجکستان و آسیای میانه وصل است. شیرخان بندر، یکی از بنادر مهم کشور بوده و در ولسوالی امام صاحب، در جوار سرحد تاجکستان موقعیت دارد.
درحال حاضر، شاهراه شیرخان بندر- بغلان، از جمله شاهراه امن کشور به شمار میرود که علاوه برنقش تاثیرگذار برای تقویت تجارت ازاین بندر و بلندبردن عوایدملی، راه امن و خوب برای انتقال محموله های اکمالاتی ناتو در افغانستان نیز شمرده میشود.
 از جانب افغانستان؛ میوه تازه، سمنت، قالین و سایر صنایع دستی به تاجکستان صادر میگردد و از آنطرف مواد نفتى، ساختمانی، صنایع دستی و مواد خوراکه وارد میگردد.
شیرخان بندر، ازطریق پل بزرگ که حدود 672 متر طول و 11 متر عرض دارد، با تاجکستان وصل شده است.
این پل، به مصرف حدود 38 میلیون دالر کمک امریکا و ناروى توسط رؤساى جمهور افغانستان و تاجکستان، بر فراز دریاى آمو(پُل دوستى) در ماه عقرب سال1386 رسماً افتتاح شد.
زراعت:
کندز، یک ولایت زراعتى بوده و بیشتر مردم آن، به زراعت و مالدارى اشتغال دارند؛ این ولایت داراى جنگلات انبوه نیز است.
پسته، بادام و خربوزه به خصوص خربوزه عسقلانى و امام صاحب (مشهور به قندک)، از شهرت به سزایى برخورداراست که به کابل و سایر ولایات و خارج از کشور نیز صادر میگردد و دهاقین، عواید خوبى از این درک به دست مى آورند.
در کندز، بیش از282 هزار هکتار زمین قابل زرع وجود دارد که از جمله، اضافه از 233 هزار آن آبى و بقیه به شکل للمى کشت میشود. فعلاً اضافه از230 هزار هکتار زمین آبى و 48هزار هکتار زمین للمى، تحت کشت قرار دارد.
88 درصد این ولایت را، اراضى هموار و12 درصد را کوهستانی و نیمه کوهستانی تشکیل داده است.
پیداوار عمده زراعتی این ولایت، در قدم اول گندم و برنج(شالى) بوده و سایر غله جات، حبوبات، میوه ها و سبزى ها  نیز در این ولایت به پیمان? وسیع کشت میشود. گندم و برنج کندز شهرت دارد و علاوه بر مصارف داخلی به دیگر ولایات نیز صادر میشود. زمانى کندز بخاطر محصولات گندم، به نام کندوى افغانستان شهرت داشت.
 
ساحه کشت گندم در سال 1390بیش از 160 هزار هکتار و مجموع حاصل آن، اضافه از  418  هزار تُن تخمین گردیده بود؛ اما ساحه کشت گندم در سال 1391 به بیش از 168 هزار هکتار تخمین گردیده که افزایش را نسبت به سال گذشته آن نشان میدهد.
 
 در سـال جاری1392 نسبت مساعد بودن شرایط جوی، اقلیم مناسب، بارندگی به موقع و توزیع تخم بذرى اصلاح شده گندم، توقع میرود که میزان سطـح حاصلات (15 الی 20) درصد افزایش یابد که این امر، سبب تقویه اقتصاد دهاقین خواهد شد.
 
صحت:
درحال حاضر در ولایت کندز، دربخش صحت و تغذی 72 تسهیل صحی وجود دارد. درسطح این ولایت، یک شفاخانه به سطح زون با ظرفیت 250 بستر موجود است و همچنان درسطح ولسوالی امام صاحب نیز یک شفاخانه باظرفیت 50 بستر فعالیت میکند.
15 کلینیک CHC)) یا مرکز صحی جامع،  32 BHC)) یا مرکزصحی اساسی و 14 HSC  یا مرکز سیار و شش تیم سیار در کندز نیز مصروف ارائ? خدمات صحى مى باشند.
  299 پوسته صحی یا HP درسطح قرا و قصبات کندز و ولسوالی ها وجود دارد. 143 داکتر، 145  نرس، 90 نرس قابله، 103 واکسیناتور، 48 تکنیشن لابراتوار، 574 کارمند صحی جامعه و 226  پرسونل خدماتی، رسماً در چوکات ریاست صحت عام? این ولایت کارمى کنند.
اما با آنهم مردم ساحات دوردست از کمبود مراکز صحى، ادویه و داکتران متخصص شکایت داشته و خواستار رسیدگى به آن مى باشند.
 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/27:: 10:40 صبح     |     () نظر

تخار ازجمله ولایات زراعتى و سرسبزبوده،درحدود 400 کیلومتری کابل واقع است و از جمله ولایات درجه دوم محسوب میشود.
به طرف شمالشرق تخار، ولایت بدخشان، به طرف غرب آن ولایت کندز،به طرف جنوب آن ولایت  بغلان و به طرف شمال آن تاجکستان موقعیت دارد.
مساحت تخاربیش از124 هزارکیلومتر تخمین زده شده است. بر اساس سرشماری که از طرف احصاییه مرکزی در سال 1388 صورت گرفته  نفوس آن در هر کیلومتر  71 نفر تخمین زده شده است.
اقلیم  این ولایت در تابستان  نسبتاً گرم  ودر زمستان  سرد است . حرارت در فصل زمستان تا منفی 21الی 29 درجه و گرماى آن در فصل تابستان از 35 الی 40 درجه میرسد.
روز آن در جریان تابستان نسبتاً گرم و هوای آن از تاریخ اول عقرب  الی ماه ثور سرد و توام با  بارش برف و باران مى باشد. سطح بارندگی سالانه اضافه از (2290  ) ملی متر برآورد شده است.


ولسوالی ها:
تخار  بر اساس  توزیع واحد های  اداری (16) ولسوالى دارد.
شهرتالقان مرکزتخاراست وولسوالى هاى آن شامل ورسج،فرخار، کلفگان،خواجه غار، خواجه بهاوالدین، بهارک،هزار سمچ ، دشت قلعه، ینگی قلعه، چاه آب، رستاق،بنگی، اشکمش، چال، نمک آب و درقد میباشد .


درین ولایت اقوام مختلف مانند ازبک ،تاجک، پشتون و هزاره زندگی میکنند . بیشترین ساکنین آنرا ازبکها و کمترین آنرا هزاره ها تشکیل میدهد.
آب بند ها:
تخار با وجودیکه  دارای آب فراوان است و دریای کوکچه  از آن عبور کرده و به دریاى آمو وصل میشود،اما این ولایت هیچ سربندى ندارد.. برق مردم تالقان دیزلی بوده و حتى در بدل یک کیلووات برق 60 افغانى مى پردازند. اکثر مردم در ولسوالی ها و قریه ها بند های کوچک آبی  ساخته اند واز آنطریق برق مورد ضرورت شانرا تامین میکنند.
یک بند برق که در زمان  حکومت محمد داوود در ده?1350 بر فراز دریای کوکچه  در مرکز تخار قرار بود اعمار شود،کار آن در آن زمان بیست درصد به پیش رفت، اما با کودتاى هفت ثور1357  تا اکنون هیچ  کاری در بخش سر بند ها درینولایت  صورت نگرفته است .
فرهنگ:
تلاشهاى فرهنگى بعد از سال (1357) با نشر هفته نامه (تخارستان) بیشتر شد، اما آنهم نسبت مشکلاتى که وجود داشت،هفته نامه در یکماه دو ویا سه بار  چاپ شده، بدسترس علاقمندان قرار میگرفت.نشریه تخارستان توسط ریاست اطلاعات و فرهنگ تخار نشر شده و اکنون در یکماه دوبار چاپ میشود.
مردم تخار به نشریه ها علاقه زیاد دارند  وبخصوص در 12 سال اخیر،انجمن های فرهنگى مانند انجمن کوکچه، بستردریاچه، و انجمن جوانان تخارستان، هفته نامه ها ،ماهنامه ها و مجلات بیشتر به دسترس مردم قرار میگیرد.
رسانه های زیادى مانند  نشریه تصویر، طلوع آفتاب ، آئینه ناب ، خورشید ،روز نامه جوان،هفته نامه لمر که درگذشته فعالیت داشتند و رسانه هاى صوتى وتصویرى نیز درینولایت فعالیت دارند.
علاوه براین کتابخانه هاو تعداد زیاد کورس های آموزشی مانند کمپیوتر،انگلیسی،نقاشی و خطاطی ایجاد گردیده که صدهاجوان و نوجوان به شمول دختران دراین کورس ها مصروف فراگیری درس میباشند.
موسیقى محلى از رسوم و کلتور دیرینه مردم تخار است.
علاقه مردم به سامان آلات موسیقى محلى بخصوص دنبوره،غیچک،طبله و رباب، بیشتر بوده و از آن در محافل  خوشى با دعوت نمودن هنرمندان محلى استفاده میشود.
اما در یکدهه اخیر صد ها تن  ازمردم تخار از کشور های خارج برگشته اند که علاقه  به موسیقی  شرقی و غربی دارند و ازهمینرو موسیقى عصرى تا حدى بر موسیقى محلى به ویژه در شهر تالقان اثر گذاشته است.
آبدات  تاریخی:
تخار یکی از ولایات تاریخی بوده و قدامت آن به زمان اسکندر مقدونى بر میگردد.
جغرافیه نگاران یونانی ( استرابو ) و ( بطلیموس ) در آثار شان در تقریباً 2300 سال قبل از امروز از اسکندریه آمودریا یا اسکندریه اوکسیانا خبر داده بودند. اما تا این اواخر معلوم نبود که این شهرافسانوی اسکندر مقدونی درخاک کدام یک ار کشور های آسیا مدفون و گمنام مانده است
سالها بود که باستانشناسان و مورخین جهان بخصوص اروپایان به جستجوی رد پای سپاهیان اسکندر در شرق برآمده بودند. تا اینکه راز بزرگی برملا شد و شهر معمایی اسکندر در شرق یا همان سکندری? امودریا در ناحیه شمالشرق افغانستان(تخار) امروزی از زیرگرد قرون متمادی نمایان گردید که با کشف آن معما های زیاد تاریخی و باستانشناسی حل و پرتو جدیدی بر زوایای تاریک تاریخ میهن معمر و مدنیت پرورما – افغانستان عزیز افگنده شد.
 
ساحه باستانی ( اسکندریه آمودریا ) در قریه کوچکی که بنام آی خانم شهرت دارد واقع گردیده که در ارتباط به آن باستانشناسان مربوط نام آن شهر یونان وباختری یا آن اسکندریه آمودریا را- آی خانم- یعنی ساحه باستانی آی خانم گذاشتند.
 
 مردم محل از قدیم بقایای ساختمانهای تاریخی برج و باره و اشکال دیگر هندسی معماری فرو رفته در خاک وگل را در رأس دلتای متشکله از تقاطع دو دریای آمو و کوکچه می شناختند که در ارتباط به آن افسانه ها و قصص جالبی نسل به نسل زبان به زبان در میان آنها انتقال یافته بود که همه و همه قدامت و اهمیت تاریخی این مخروبه متروک را حکایت می نمود .
ساحه تاریخى آی خانم در ولسوالی دشت قلعه در تقاطع دو دریای آمو وکوکچه موقعیت دارد . آى خانم ،ملکه دوران یونان باختر بود که در منطقه سلطنت میکرد.
اما این ساحه تاریخى در جنگ های داخلی دهه 1370 مورد دستبُرد قرار گرفته و دقیق معلوم نیست که چه آثارى از این تپه به یغما برده شده است.
چند سال قبل یک  بشقاب چارخانه اى سنگى و 195 سکه قدیمى که طى حفریات غیر قانونى از تپه آى خانم بدست آمده و قاچاقبران قصد انتقال آنرا بخارج از کشورداشت، بدست پولیس آمد و یکتن دستگیر شد.
این آثار به ریاست اطلاعات و فرهنگ تسلیم داده شد واز نشانه ها بر مى آمد که بشقاب و سکه ها مربوط دوره یونان باختر( قرن 2 قبل از میلاد) بوده باشد.
 مسوولان ریاست اطلاعات و فرهنگ تخار میگویند که این آثار میلیونها افغانى قیمت دارد وآى خانم در گذشته نیز شاهد حفریات خود سرانه مردم، قاچاقچیان و قوماندانهاى محلى بوده که  آنها آثار تاریخى را به ارزش میلیونها افغانى حفریات نموده و قاچاق کرده اند که قاچاق ترازوى طلایى و چند مجسمه   از تپه آى خانم شامل آن بوده است.
 تخار داراى مناطق زیاد تاریخى بوده که مى توان از مشهور ترین آن بنام هاى زیارت خواجه بهاوالدین، زیارت  خواجه خضر، زیارت  حضرت  ( واقف) ، زیارت خواجه (چنگال ) ، پیر فرخار و قلعه ذوبین  نام بُرد.
موزیم:
موزیم در ولایت تخار  وجود ندارد و  آثار و قطعات  تاریخی که تا اکنون از این ولایت بدست آمده به ریاست اطلاعات و فرهنگ تحویل داده شده و به موزیم کابل انتقال گردیده است.
مشاهیر:
در ولایت تخار از زمان های گذشته  و قدیم نویسندگان، علماء و شاعران چیره دست زندگی میکردند و اکنون هم  یکعده مشاهیر وجود دارند که بیانگر هویت فرهنگى این ولایت است.
به عنوان نمونه ازسرمعلم طارق ، داکترسیدحسین شهید ، ملا عبدالودود شهید ، حسین کلفگانى ، قارى امیر،وغیره رابه طورنمونه میتوان نام بُرد.
هکذا شخصیت ها و قوماندانان ارشدى که درسالهاى اخیردرین ولایت در حملات انتحارى وانفجارى، جان هاى شانرا ازدست داده اند ، شامل عبدالمطلب بیگ عضو ولسى جرگه ، جنرال داوود، شاه جهان نورى  و انجنیر محمدعمر والى سابق کندز بوده اند.
رسانه  ها:
فعالیت های رسانه یی در تخار نسبت به سالهای گذشته رشد قابل ملاحظه اى نموده و تعداد رسانه های  صوتی، تصویری و چاپی  که در چوکات دولتی و غیر دولتی فعالیت دارند به بیش از20   رسانه میرسد.
در زمان حکومت سردارمحمد داوود ده?1350 برای اولین بار هفته نامه تخارستان از سوى ریاست اطلاعات  وفرهنگ به چاپ رسید و تلویزیون ملی تخار در سال 1375  نشرات خود راآغاز نمود.
با روی کار آمدن حکومت  حامد کرزی،  تلویزیون مهر، تلویزیون ( برلیک)، رادیو مهر،رادیو همصدا ،رادیو  برلیک،  رادیو آی خانم ، رادیو  تخارستان و  رادیو ریحان به نشرات پرداخته اند.
روزنامه جوان ، هفته نامه آواى کوکچه ، نجوا ، ارشاد نور، حکومتدارى وانکشاف ، عصر، وتخارستان  از جمله رسانه های چاپى فعال ولایت تخار بوده، اما نشریه هاى طلوع آفتاب جدید، هدف،زبان، کوکچه، ناب،تخارستان،تصویر ومجله سیستا که درگذشته نشرات داشتند، بنابرمشکلات مالى به رکود مواجه گردیده اند.
معارف:
معارف درولایت تخار نیز رو به پیشرفت است. در تخار 600 باب مکتب وجود دارد که در آن بیش از340 هزار شاگرد به شمول 145 هزار دختر  تدریس میشوند.
یک  دارالعلوم ، پنج دارالحفاظ ، 15 باب الحاقیه تربیه معلم در ولسوالى ها و یک موسس? تربیه معلم در شهر تالقان و چندین مکتب خصوصی ومدارس دینى دخترانه درین ولایت فعالیت دارند.     
صنعت :
در ولایت تخار  شرکت ها وکمپنى تولیدات صنعتی وجودندارد ، اما مردم آن به صنایع دستى دسترسی خوبى دا ند  که از جمله میتوان از  چموس دوزی از پوست حیوانات ، پشمینه بافى از پشم حیوانات و  موره دوزی و خامک دوزی نام بُرد .
 مردم ولسوالی های دشت قلعه با استفاده از  پشم،بالا پوش ، واسکت و  کلاه می بافتد و اکثر اوقات  دستبافت های شانرا به بازار های داخلی آورده به فروش میرسانند. صنایع دستى شان را نیز به بازار مى آورند، اما این صنایع بازار قبلى خود را به علت نبود مارکیت از دست داده است.
اکثرمردم ولسوالی های خواجه  غار، دشت قلعه،  ینگی قلعه  و درقد  دسترسی به  چموس دوزی دارند و یکتعداد خانم  ها در منازل شان از تار سُند، جیلک ( الچه ) مى بافند و آنرا در بازار عرضه میکنند . صنعت الچه دوزی در این اوخر  روبه رشد بود است.
صنایع دستى زنان درین ولایت نیزدرخورستایش بوده وهمه ساله به منظورتشویق تاجران ملى براى بازاریابى این صنعت به نمایشگاه هاى صنایع دستى دعوت میشوند ودرقسمت بازاریابى آنان تلاش میکنند.
زراعت:
تخار یکی از ولایات  زراعتی بوده و اقتصاد اکثر مردم آن به زراعت ،مالدارى و باغدارى متکى است.
130 هزار هکتار زمین آبى و 300 هزار هکتار زمین للمى درینولایت، وجود دارد که اکثراً  در دو فصل کشت میشود. محصولات عمده آنرا برنج، گندم  جو  وجواری تشکیل میدهد.
این ولایت داراى باغ های مثمروزینتى زیاد بوده و حاصلات  این باغ ها  شامل سیب ، آلو گیلاس ، ناک ، شفتالو،  زرد آلو، انگور، بهى ، خربوزه، تربوزو... میباشد که  علاوه بر خود ولایت به  ولایات دیگر نیز صادر میشود .
  ودرحال حاضر24 دربند باغ درهفت ولسوالى وجوددارد که هردربند آن 50 جریب زمین رااحتوامیکند . روى این ملحوظ دهاقین وباغداران بنابروافربودن آب وهواى مساعد ازحاصلات سالانه شان خوشبین اند.
اکثر ولسوالی هاى تخار، سرشار از آب بوده  و مالدارى در ولسوالی  هاى  فرخار و اورسچ بیشتر به علت آب فراوان، رشد نموده است و مالداران اکثر اوقات مواشی شان رابه خارج کشور مانند پاکستان وتاجکستان  به فروش میرسانند.
ورزش:
ورزش مانند سایر ولایات در این اواخر در تخار نیز پیشرفت خوبى داشته است.در گذشته ها پهلوانی، ،سنگ اندازی  و یک ورزش محلی بنام (غُرسی) رواج داشت، اما دراین اواخر ورزشهای رزمى مانند  تکواندو،کاراته،جودو، کانگفو و والیبال و فوتبال،کرکت،سامبو، زورخانه یى ، کورش،پینگ پانگ وغیره  رشته ها نیز به وجود آمده و اکثر جوانان و نوجوان مصروف این ورزش ها میباشند
همچنان ورزش درمکاتب اناث و ذکور نیزرشد نموده واکثر شاگردان دراوقات فراغت،مصروف ورزش میباشند .
بیش از22 فدراسیون ورزشى درتخار فعالیت دارند  که ورزشکاران ازچندین سال بدینطرف قهرمانى هایى  رادرمسابقات داخل وخارج ازکشورنصیب شده ومدال هاى طلا  ،نقره و برونزرا ازآن خودساخته اند.
آمریت ورزشى تخار،نبود مکان منظم ورزشى رابراى جوانان ازجمله عمده ترین چالش براى تمرینات ورزشکاران میداند وخواهان ایجاد جمنازیوم واستدیوم هاى مجهزورزشى هستند.

 

فرخار


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 93/8/27:: 9:46 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >