یشرفته ترین سلاح های نظامی جهان
درست مانند گجت های هوشمند که خانه هایمان را مورد هجوم خود قرار دادند و زندگی هایمان را ظرف 15 سال گذشته متحول نمودند، نسل تازه ای از تسلیحات نیز به ارتش های دنیا راه پیدا کردند و آنها را دستخوش تغییراتی شگرف ساختند.
امروز ارتش های سراسر دنیا سعی در کنار زدن مرزهای تکنولوژیکی دارند و از آغاز هزاره جدید، تسلیحات مختلف همراه با طیف گسترده ای از پیچیدگی های تکنیکی ارائه گردید که به نوعی نقطه عطف در صنایع نظامی بدل شدند.
از بمب های پنهان کنار جاده ای (که ارزان قیمت، ابتدائی و مرگبار هستند) گرفته تا لیزرهای چند میلیارد دلاری، همه و همه روش های مرسوم مبارزه را تغییر داده و چشم انداز های تکنولوژیکی و سیاسی دنیا را متحول نمودند.
در ادامه قصد داریم در قالب یک مطلب دو قسمتی، شما را با 19 سلاح پیشرفته دنیا که ظرف 15 سال اخیر ساخته شده اند، آشنا نمایید.
بزرگ ترین بمب متعارف و هدایت شونده ایالات متحده آمریکا که 6?09 متر طول دارد وزنش به 13607 کیلوگرم می رسد، می تواند به داخل سنگرهای زیر زمینی نفوذ کرده و آنها را منفجر کند.
این بمب نفوذگر که اصطلاحا MOP هم خوانده می شود و توسط بوئینگ ساخته شده به گونه ای طراحی گردیده که می تواند تا 18 متر به داخل بتون نفوذ کرده و در عمق 60 متری زیر زمین منفجر شود و هیچ پناهگاهی را سالم نگذارد.
پس از نخستین تست موفقیت آمیز این بمب در سال 2007 میلادی، نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا انباری از آنها را به شرکت سازنده سفارش داد.
در ژانویه سال 2007 میلادی، چین، عصری تازه و البته وحشتناک را در جنگاوری رقم زد. ارتش آزادی خلق چین با استفاده از یک موشک بالستیک C-19 موفق شد که یک ماهواره هواشناسی خارج از ماموریت را در ارتفاع 500 مایلی از سطح زمین هدف بگیرد و نابود کند.
چین با این اقدام که به صورت گسترده نیز از سوی جامعه جهانی محکوم گردید فضای خارج از جو زمین را نیز نظامی کرد. شاید جلوگیری از این اقدام غیر ممکن بوده، اما به خاطر پیامدهای دراز مدت آن، بهتر بود که کشورها دنیا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این اقدام به عمل می آوردند.
اگر ماهواره ها در زمره اهداف نظامی مشروع در نظر گرفته شوند، حمله به آنها می تواند منجر به شکل گیری میادینی گردد که کل مدارها را تخریب نموده و واکنش هایی زنجیره وار را ایجاد کند که در نهایت می تواند منجر به تخریب ماهواره های کلیدی ارتباطی یا موقعیت یاب می شوند.
به همین نحو، با شکسته شدن تابوی جنگ فضایی، کشورها می توانند تسلیحاتی را در جو خارجی زمین به کار بگیرند که توانایی تخریب اهداف مستقر روی سیارات دیگر را نیز دارند.
اگر چنین سناریوی هشدار دهنده ای رنگ واقعیت به خود بگیرد، نسل های آینده احتمالا آزمایش موفقیت آمیز سال 2007 چین را به عنوان لحظه تبدیل شدن فضا به خط مقدم جنگ میان کشورها در حوزه فضایی به یاد می آورند.
این تست همچنین اشتیاق چین به توسعه و ساخت تسلیحاتی را نشان داد که مورد استفاده رقبایش نیستند و مشخص نمود که چگونه یک کشور می تواند برای از میان برداشتن اختلاف خود با حریفانش از ابزارها و تسلیحات نامتقارن بهره بگیرد.
تصویری که در بالا مشاهده می کنید به یک هواپیمای بدون سرنشین هم اندازه با جنگنده های تهاجی تعلق دارد که X-47B خوانده می شود و در اختیار نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا قرار دارد.
این هواپیما از پتانسیل کافی برای تغییر کارزار هوایی برخوردار است. پهپاد شرکت Northrop Grumman قادر است در حین پرواز و در زاویه چرخش 360 درجه سوخت گیری کند و مهمات خود را علیه اهداف مختلف به کار بگیرد.
این پرنده بدون سرنشین موفق شد که برای نخستین بار عمل سوخت گیری حین پروازی را به صورت کاملا خودمختار انجام دهد و نامش را در تاریخ هوانوردی دنیا به ثبت برساند. علاوه بر این، X-47B توانست از روی یک ناو هواپیمابر بلند شده و مجددا فرود بیاید.
این هواپیمای بدون سرنشین می تواند با سرعتی معادل نصف سرعت صوت در آسمان گشت زنی کند و فاصله راس یک بال آن تا بال دیگرش برابر با 18?89 متر است. برد این هواپیما بیش از 2400 مایل اعلام گردیده که بیشتر از دو برابر برد پهپاد ریپر است.
پهپاد ریپر M19 طریقه انجام عملیات های نظامی توسط ایالات متحده آمریکا را به میزان قابل توجهی تغییر داد. این هواپیمای بدون سرنشین که نخستین بار در سال 2001 میلادی رونمایی شد در عملیات های مراقبتی و حملات هوایی علیه شبه نظامیان در کشورهای مختلفی چون عراق، سومالی و پاکستان به کار گرفته شد.
پهپادهای ریپر برای استفاده در ماموریت های مراقبتی و پشتیبانی های هوایی طراحی شده اند و قادرند که یک پلاک خودرو را از مسافت بیش از 2 مایل آنطرف تر و در حالی که در ارتفاع 5200 پایی هستند تشخیص دهند.
این درون ها همچنین می توانند بمب های 226 کیلوگرمی را با خود حمل کنند که هم دربرگیرنده موشک های هوا به زمین می شود و هم انواع هوا به هوا. پهپاد ریپر همچنین می تواند تا 36 ساعت در هوا باقی بماند و بی آنکه جان نیروهای در حال ماموریت را به خطر بیاندازد، توانایی ارتش ایالات متحده آمریکا برای حمله به اهداف سریع و بی صدا را در سراسر دنیا بالا برده است.
V-22 Osprey نوعی هواپیمای چند منظوره است که از زمان ورودش به سازمان دریانوردی ایالات متحده، به یکی از بخش های اصلی این ارگان دولتی بدل گردیده. این هواپیما قادر است عملیات های بلند شدن و فرود را درست مانند یک هلی کوپتر به صورت عمودی انجام دهد و با سرعت هایی نزدیک به یک هواپیما حرکت کند.
در ابتدا، نگرانی های عدیده ای در رابطه با بروز حوادث مختلف برای Osprey وجود داشت که از آن جمله می توان به چندین مورد سانحه مرگبار پیش از معرفی رسمی این پرنده در سال 2007 اشاره نمود.
جدیدترین مدل های ارائه شده از این هواپیما فاقد هرگونه نقص یا خطایی هستند و از آنها برای انجام عملیات های نجات در سرزمین های دوری نظیر عراق، افغانستان و لیبی بهره گرفته شده است.
نیروی هوایی، دریایی و اداره دریانوردی ایالات متحده آمریکا از Osprey برای انجام هر ماموریت ممکنی بهره گرفته اند؛ از جابجایی نیروها، کمک به مجروحان و انتقال آذوقه گرفته تا تحویل هوایی محموله ها از جمله موارد کاربرد این هواپیماست.
علاوه بر این، هم اکنون این هواپیما در دست تست و بررسی است تا در صورت موفقیت از آن به عنوان نوعی پلتفرم سوخت گیری هوایی استفاده شود. همانطور که گفته شد Osprey قادر است به صورت عمودی فرود بیاید و به همین دلیل می توان از آن در انجام ماموریت هایی که خارج از توانمندی های هواپیماهای معمولی است و عمدتا به صدها متر فضای خالی برای فرود نیاز دارند، بهره گرفت.
این تسلیحات جدیدترین میدان رقابت چین و ایالات متحده آمریکا در حوزه نظامی را تشکیل می دهند و جالب است بدانید که هیچکدام از این کشورها تا به امروز موفق به ساخت نمونه اولیه واقعی از این سلاح که بتواند با موفقیت عمل کند، نشده اند، اما هر دویشان در اوت سال 2014، نسخه های تهیه شده خود را مورد آزمایش قرار دادند.
تسلیحات بوست گلاید می توانند اهداف خود را با سرعت و اثرگذاری بالا هدف قرار دهند و در صورتی که یک نمونه عملیاتی از آنها ساخته شود قادر خواهند بود که در حین حرکت با سرعت 5 برابر صوت به سوی اهداف مختلف شلیک کنند و با هر بار سوخت گیری هزاران مایل را طی نمایند.
این سلاح قادر است در مسیری حرکت کند که رهگیری آن برای سیستم های سپر موشکی بسیار دشوار است چراکه آن سیستم ها برای استفاده علیه موشک های بالستیک متعارف طراحی شده اند.
گلوله های بوست گلاید با سرعتی بسیار بالا و زاویه تخت (یا همان 180 درجه) حرکت می کنند که رهگیری آنها برای تکنولوژی های فعلی سپر موشکی امری است دشوار.
این تسلیحات می توانند کلاهک های هسته ای را بهتر و سریع تر از هر چیز دیگری که تابحال ساخته شده حمل کنند و همین مساله باعث شده که کارشناسان نسبت به راه افتادن یک نبرد تسلیحاتی تازه با استفاده از آن ابراز نگرانی کنند.
در 27 ژانویه 2015 میلادی، نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا نوعی موشک شلیک شده از دریا به نام Tomahawk را که قابلیت فرمان پذیری هم داشت با موفقیت مورد آزمایش قرار داد. این موشک که توسط یک هواپیمای F/A-18E/F Super Hornet هدایت می شد قادر بود در حین پرواز مسیر حرکت خود را تغییر دهد و اهداف متحرک در بستر دریا را نشانه بگیرد.
باب ورک معاون وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در کنفرانس WEST 2015 در این رابطه اظهار داشت، این دستاورد که ساخت آن کمترین هزینه را در بر داشته می تواند نقطه عطفی در صنابع نظامی باشد. او اضافه کرد که Tomahawk یک موشک کروز ضد کشتی با برد 1000 مایل است.
نوع جدیدتر این موشک بردی برابر با 1000 مایل دریایی خواهد داشت و توان نیروهای دریایی ایالات متحده آمریکا را در مقایسه با رقبای خود به میزان زیادی بالا می برد.
در آن سوی اقیانوس آرام، یکی از تهدید آمیز ترین پیشرفت های نظامی چین قرار دارد که در اقع به موشک های کروز ضد کشتی این کشور مرتبط می گردد. این موشک ها در عین حال که تهدیدی بالقوه علیه ناوگان دریایی آمریکا محسوب می گردند، بردشان کمتر از نصف انواع جدید Tomahawk است.
THAAD پیشرفته ترین سیستم موشکی دنیاست که روی یک کامیون سوار می شود و می تواند موشک های پرتاب شده از آسمان را شکار کرده و منفجر کند.
سیستم دفاع محدوده ارتفاع بالا پایانه ای (THAAD) با دقت مثال زدنی خود می تواند برای یکسان سازی درگیری ها و برابرسازی میدان های جنگی در سراسر دنیا به کار گرفته شود.
سیار بودن و جایگذاری استراتژیک باتری، THAAD را به گزینه ای ایده آل برای حذف نابرابری های نظامی نیروهای جنگی دنیا بدل کرده و از برتری هوایی دشمن نیز کاسته است.
جالب است بدانید که موشک های THAAD فاقد هرگونه کلاهک هستند و در عوض صرفا از انرژی جنبشی برای آزاد سازی نیروی مرگبار خود و هدف گرفتن موشک های بالستیک داخل یا خارج از جو زمین بهره می گیرند.
هر لانچر یا پرتاب کننده می تواند تا 8 عدد از این موشک ها را با خود حمل کند و بسته به نوع تهدید پیش روی، می توان شمار مختلفی از آنها را به کار گرفت.
لیزرهای تسلیحاتی احتمالا از جمله بخش های جداناشدنی میدان های مبارزه آینده هستند. با وجود آنکه تا به امروز تنها یک عدد از این تسلیحات ساخته شده است و برنامه تولیدشان متوقف گردیده، پلتفرم تست لیزر YAL را می توان نمونه بسیار مهمی از آنها قلمداد کرد.
این سلاح آمریکایی که نخستین بار در سال 2007 میلادی مورد آزمایش قرار گرفت داخل یک هواپیمای تغییر کاربری داده شده 747 قرار گرفت. این هواپیما بزرگ ترین برجک چرخان لیزری را داشت که روی دماغه آن نصب شده بود.
خود لیزر نیز قابلیت رهگیری موشک های بالستیک تاکتیکی را در حین پرواز داشت؛ در تستی که در سال 2010 انجام گرفت، YAL موفق شد که یک هدف آزمایشی را با موفقیت نشانه بگیرد.
اما ارتش آمریکا به این نتیجه رسید که این سلاح کارایی لازم را ندارد چراکه برای رهگیری یک موشک لازم بود که هواپیما در حال پرواز باشد و از طرفی ساخت، هدایت و نگهداری این سلاح نیز گران تمام می شد.
با این همه، YAL نشان داد که لیزرهای قدرتمند این قابلیت را دارند که اهداف بزرگ و در حال حرکت را به راحتی تخریب کنند و قادرند که این کار را در میانه های آسمان انجام دهند.
سیستم تسلیحات لیزری نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا که تحت عنوان LaWS از آن یاد می شود نوعی لیزر است که روی کشتی سوار می شود و می تواند ظرف کمتر از 30 ثانیه اهداف دشمن را نشانه بگیرد.
انرژی مورد نیاز برای یک بار شلیک این سلاح لیزری برابر با 1 دلار اعلام شده و در مقایسه با سلاح سنتی SM-2 که یک سیستم سطح به هوای مشابه محسوب می شود و هر موشک آن 400 هزار دلار آب می خورد بسیار مقرون به صرفه است.
اوایل امسال، بوئینگ قراردادی را با ایالات متحده آمریکا به امضا رساند تا به موجب آن، نرم افزار فعلی مورد استفاده در این سیستم لیزری را به روز رسانی کند.
در سال 2010 میلادی، یک برنامه مخرب کامپیوتری به تاسیسات هسته ای ایران راه پیدا کرد. برنامه مخرب یاد شده که استاکس نت نام داشت باعث بروز اختلال در سانتری فیوژهای غنی سازی اورانیوم کشورمان شد و حتی ظرفیت غنی سازی این تاسیسات را تا 20 درصد کاهش داد.
استاکس نت را می توان آغازگر تحولی عظیم در تاریخ جنگ های مدرن خواند. این کرم کامپیوتری که احتمالا توسط ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی ساخته شده بود و با حمایت این دو کشور به تاسیسات هسته ای ایران حمله کرد و آسیب های جدی را به آنها وارد نمود که خوشبختانه با تلاش کارشناسان کشورمان پس از مدتی کوتاه به کلی پاکسازی شد.
استاکس نت انجام حملاک هکی دولت ها علیه یکدیگر را باب کرد و باعث شد که دولت ها برای ابراز مخالفت های خود علیه یکدیگر به قلمرو سایبری روی بیاورند.
انجام حمله هکی کره شمالی علیه سونی، مهم ترین تهاجم سایبری است که پس از استاکس نت شاهدش بودیم و نشان داد که چگونه کنترل تسلیحات سایبری می تواند به قدری دشوار شود که به بحث روز محافل بین المللی بدل گردد.
هم چین و هم ایالات متحده آمریکا سلاحی غیر مرگبار به نام «پرتوهای حرارتی» را طراحی کرده اند که درد شدیدی را در فرد ایجاد کرده و برای کنترل جمعیت های انبوه مورد استفاده قرار می گیرد.
ایده کلی ساخت تسلیحات متصاعد کننده پرتوهای حرارتی این است که آب زیر سطح پوست فرد را به حدی داغ می کنند که باعث ایجاد درد می شود و در نهایت بدون آنکه مرگ یا وارد آمدن جراحات جدی به فرد را در پی داشته باشد، او را وادار می کند که از مخمصه بگریزد.
پرتوهای حرارتی ساخت چین می توانند افراد را تا فاصله 80 متری هدف قرار دهند و زمانی که دستگاه متصاعد کننده آن به یک منبع تغذیه خارجی متصل گردد، پرتوهای آن می توانند اهداف را تا فاصله 0?6 مایلی هدف بگیرند.
نسخه آمریکایی این دستگاه که تحت عنوان سیستم ممانعت فعال (ADS) از آن یاد می شود بردی برابر با 1000 متر دارد و می تواند دمای پوست انسان را تا 130 درجه بالا ببرد، با این همه، این سلاح، به خاطر ابهامات و پرسش هایی که در رابطه با اخلاقی بودن کاربردش مطرح می شد از سوی ارتش این کشور کنار گذاشته شد.
مهمات ویژه انجام ماموریت های با دقت بالا (EXACTO) گلوله هایی هستند که می توانند در حین حرکت مسیر خود را تغییر دهند و از این طریق یا حرکات هدف را اصلاح کرده یا دیگر فاکتورهایی که باعث خارج شدن گلوله از مسیر شده اند را تغییر دهند.
این گلوله ها دارای راس های اپتیکال هستند و می توانند لیزرهای هدایت کننده معطوف شده روی یک هدف را تشخیص دهند. در مرحله بعد، تیغه های باریکی که روی گلوله ها قرار دارند آنها را به سمت آن لیزر هدایت می کنند.
ناگفته نماند که پنتاگون اخیرا این گلوله ها را با موفقیت آزمایش کرده است. نکته پایانی در رابطه با این مهمات اینکه، اگر به صورت درستی به کار گرفته شوند می توانند دقت سربازان ایالات متحده آمریکا را بالا ببرند. این تسلیحات همچنین می توانند خطرات ناشی از شلیک گلوله به سمت نیروهای خودی یا وارد آمدن آسیب به غیرنظامیان را به میزان زیادی کاهش دهند.
این بسته یک سلاح نیست، با این حال می تواند نقشی بسیار مهم در پیروزی یا شکست یک ارتش ایفا کند.
ساعت طلایی (یا Golden Hour) در سال 2003 میلادی توسط دانشمندان ارتش ایالات متحده آمریکا ساخته شد و به سربازان این کشور کمک می کند که پس از جراحت برداشتن در میادین جنگ، زنده بمانند.
این بسته حرارتیِ جعبه مانند دمای خون های اهدایی را در سطح مناسبی نگه می دارد و از آن در شرایط نامساعد جوی در جنگ هایی نظیر افعانستان و عراق استفاده شد. جعبه مورد بحث برای متعادل نگه داشتن دمای خون نیازی به الکتریسیته، باتری یا یخ ندارد.
به این ترتیب، در مواردی که سربازان در میدان های جنگی دچار جراحت و آسیب دیدگی می شوند، خون اهدایی در بسته های کوچک و قابل حمل فراهم خواهد بود و نیروهای امدادی می توانند فرایند تزریق خون را در کوتاه ترین زمان ممکن برای مجروحان انجام دهند.
ساخت این بسته نشان می دهد که هرگونه پیشرفت در میادین جنگ صرفا به تولید تسلیحات جدید مربوط نمی شود و گاهی اوقات می توان تکنولوژی را در راستای نجات جان انسان ها مورد استفاده قرار داد.
در هر دوره ای از جنگ های مدرن، شاهد عرضه تسلیحاتی بوده ایم که فاصله میان ارتش های قدرتمند دنیا و گروه های شبه نظامی غیر دولتی را کم کرده اند.
در جریان جنگ سرد، گروه های شورشی سرتاسر دنیا از نوعی سلاح ارزان قیمت و در دسترس به نام AK-47 برای مبارزه با ارتش های عظیم مقابل به خود استفاده کردند.
بمب های کنار جاده ای همان ابزارهایی هستند که شورشیان عراق و افغانستان برای به زانو در آوردن آمریکای قدرتمند از آن بهره می گیرند. این تسلیحات که تحت عنوان «دستگاه های منفجره دست ساز» از آنها یاد می گردد اغلب در داخل ماشین ها یا چاله ها کار گذاشته می شوند و می توان با استفاده از تلفن های همراه آنها را منفجر نمود.
ساخت این بمب ها همچنین به زمان زیادی نیاز ندارد و بدون نیاز به دانش بالای مهندسی می توان آنها را تولید کرد.
این بمب ها تا کنون جان 3100 سرباز آمریکایی را در جنگ های عراق و افغانستان گرفته اند که دو سوم مجموع تلفات نظامیان این کشور را در جریان جنگ های یاد شده در بر می گیرد.
استفاده شورشیان عراق و افغانستان از این بمب ها، ایالات متحده آمریکا را بر آن داشت تا به دنبال ساخت وسایل تکنولوژیکی جدیدی مانند MRAP باشد و استراتژی مقابله با شورشیان را در هر دوی این کشورها در پیش بگیرد.
تاثیر این سلاح ها بر ارتش ایالات متحده آمریکا و نحوه انجام ماموریت های آن با هیچ سلاح مدرنی قابل مقایسه نیست. بمب های کنار جاده ای نشان دادند که چگونه در قرن 21، یک ارتش کوچک و ابتدائی (به لحاظ تکنولوژی) می تواند ارتشی عظیم تر و مجهزتر مانند ایالات متحده آمریکا را از پای در آورد.
سال 2005 میلادی، سالی دشوار برای ایالات متحده آمریکا در خاک عراق بود. جنگی که به سرپرستی آمریکایی ها در حال انجام بود به خاطر بیشتر شدن قدرت شورشیان عراق به سرکردگی القاعده مرتبا دشوارتر می شد.
از سوی دیگر آمار تلفات نظامیان این کشور هم به خاطر استفاده شورشیان از بمب های کنار جاده ای مرتبا بیشتر و بیشتر می شد و این بمب ها حتی ماشین های زرهی آمریکا را نیز در امان نمی گذاشتند.
شورشیان بمب هایی را کار می گذاشتند که درست زیر ماشین های حمل نیروی آمریکا منفجر می شدند؛ ماشین هایی که توان مقاومت در برابر تسلیحات منحصربفرد القاعده را نداشتند.
به همین دلیل ماشین زرهی و فوق محکم MRAP طراحی گردید و فرایند ساخت آن ظرف مدت تنها چند ماه به اتمام رسید تا با بزرگ ترین چالش عملیاتی پیش روی ایالات متحده آمریکا در عراق مقابله کند و تا سال 2009 میلادی، 21000 عدد از آن در خاک عراق به خدمت گرفته شد.
مت بیسونت یکی از اعضای تیم شش نفره SEAL Team Six در کتاب خود تحت عنوان «روز آسانی نبود» می گوید: به هر کدام از اعضای این تیم نیروی دریایی یک عینک 65000 دلاری داده شد که برای دید در شب مورد استفاده قرار می گرفت و چهار لوله داشت.
برخلاف عینک های معمولی که هر کدام تنها دو لوله دارند، مدل چهار لوله میدان دید بسیار وسیعی به سربازان می دهد.
طبق گزارش Defense One این عینک ها که دیدی پانورامیک را به فرد می دهند توسط واحد Insight شرکت L-3 Warrior Systems ساخته می شوند که دفتر اصلی آن نیز در New Hampshire قرار دارد.
به گزارش سایت Defense One، از سال 2010 تاکنون، پنتاگون دست کم 12?5 میلیون دلار را صرف ساخت این عینک های نظامی پیشرفته کرده است.
این هاورکرافت که توسط شرکتی به نام سیستم های دریایی جولیت ساخته شد می تواند نامش را به عنوان یکی از کشتی های نظامی آینده به ثبت برساند. طراحی این قایق به گونه ایست که اصطکاک آن با سطح آب را کاسته و ثباتش را افزایش می دهد.
این قایق خاصیت استتاری بسیار بالایی دارد و فاقد خاصیت آهنربایی است و نمی توان آن را از طریق سونار رهگیری کرد؛ به همین دلیل، گزینه ای ایده آل برای نفوذ به آب های دشمن و انجام ماموریت های مراقبتی در آنهاست.
هاور کرافت گوست می تواند طیف گسترده ای از تسلیحات تهاجمی مانند آنچه توسط هلی کوپترهای هجومی مورد استفاده قرار می گیرند را با خود حمل کند و می توان آن را به انواع مسلسل، موشک های گریفینو و انواع راکت مجهز نمود.د
کلمات کلیدی:
ارتش کشورهای مختلف در سراسر دنیا این روزها مشغول ساخت و بررسی سلاح هایی هستند که تا پیش از این تصور می شد صرفا در فیلم های علمی و تخیلی می توان شاهدشان بود.
در این مطلب قصد داریم شما را با پیشرفته ترین تفنگ های ساخته شده تا به امروز آشنا نماییم و نگاهی داشته باشیم به سلاح هایی که می توانند در زیر آب شلیک کنند تا مواردی که برای عملکرد به اثر انگشت نیاز دارند، با دیجیاتو همراه باشید.
تفنگ های CornerShot بیشتر به خاطر توانمندی بی نظیرشان در شلیک به کنج ها شناخته می شوند. این سلاح ها هم می توانند به عنوان یک تفنگ نیمه خودکار به کار گرفته شوند و هم به عنوان دستگاهی برای پرتاب نارنجک.
ADS نوعی سلاح تهاجمی است که برای استفاده در زیر آب طراحی شده. این تفنگ توسط نیروهای ویژه روس مورد استفاده قرار می گیرد و در هر دقیقه 700 گلوله را با برد 25 متری شلیک می کند.
Magpul FMG-9 نوعی تفنگ دستی است که می تواند تا شود و به شکل یک جسم مستطیلی به اندازه باتری لپ تاپ در بیاید. بخش اعظمی از بدنه این سلاح به جای فلز از پلیمر سبک ساخته شده است.
Armatix iP1 تفنگی است که تنها در حضور صاحبش عمل می کند؛ به بیان دیگر این سلاح دارای یک ساعت همراه است که با استفاده از اثر انگشت دارنده قفل گشایی می شود و برای فعال شدن لازم است که ساعت در برد 25 سانتی متری آن قرار داشته باشد.
TrackingPoint یک شرکت آمریکایی است که تفنگ هایی با فناوری هدف گیری دقیق می سازد. این فناوری قادر است که مسافت میان تفنگ با هدف را اندازه گرفته و بر اساس آن سلاح را بهینه سازی کند. در این تصویر تفنگ 50 هزار دلاری Bolt-Action .338 TP را می بینید.
هفت تیری که در تصویر می بینید Chiappa Rhino نام دارد که نیروی حاصل از شلیک، به جای بالا، آن را به سمت کف دست فرد فشار می دهد و به همین دلیل هدف گیری با آن به مراتب دقیق تر است.
کریس وکتور نام یک تفنگ دستی است که به خاطر طراحی خاصش، از حرکت لوله آن تا 95 درصد کاسته شده و جهش آن به سمت عقب هم که پس از شلیک رخ می دهد تا 60 درصد پایین آمده.
تفنگ FN Five-Seven به خاطر توانمندی اش برای نفوذ به انواع زره ها و پوشش های بدنی مشهور است. این تفنگ به قدری قدرتمند است که آمریکایی ها صرفا به همراه مهمات ورزشی اجازه خرید و استفاده از آن را دارند.
نام این سلاح تفنگ شخصی واکنش وقفه دار و برانگیخته شده (PHARS) است که توسط وزرات دفاع آمریکا ساخته شده. این سلاح مرگبار نیست و برای نشانه گیری اهداف کور طراحی شده.
Accuracy International یک شرکت بریتانیایی است که تفنگ هایی با قابلیت نشانه گیری بسیار دقیق برای ارتش ها و نیروهای پلیس می سازد. این سلاح ها از انواع معمولی دقیق ترند زیرا عملکردشان کاملا جدا از سایر بخش هایشان انجام می گیرد.
ZiP نوع جدیدی از تفنگ است که به خاطر استفاده از پلاستیک در ساخت آن، طراحی کاملا متفاوتی دارد و فضای کافی برای بهینه سازی آن از طریق افزودن تجهیزات جانبی بزرگ تر و بیشتر روی بدنه اش در نظر گرفته شده.
XM25 CDTE نوعی پرتابگر یا لانچر است که نارنجک را به صورت مارپیچ به هوا می فرستد و سپس مسافت طی شده توسط آن را دنبال می کند تا در بهترین زمان ممکن منفجر شود.
این تفنگ AA12 Atchisson Assault Shotgun نام دارد که در واقع نوعی سلاحی کاملا خودکار محسوب می گردد و در هر دقیقه می تواند 300 گلوله را شلیک کند. علاوه بر این، باید بگوییم که عقبگرد این تفنگ پس از شلیک نیز به مراتب پایین تر از سلاح های دیگر است.
این تفنگ بسیار مدرن توسط ارتش کانادا در حال ساخت است و به طور همزمان می توانند یک رایفل و تفنگ ساچمه ای یا حتی لانچر نارنجک را در خود جای دهد.
Liberator نوعی تفنگ پرینت شده با چابگرهای سه بعدی است که از پلاستیک ساخته شده. طرح های مربوط به ساخت این تفنگ چندی پیش در فضای آنلاین قرار گرفت و هنوز هم از طریق Pirate Bay قابل دسترسی است.
کلمات کلیدی:
الکترونیک .رباتیکالکترونیک
نقش مدیریت جنگ الکترونیک در اتوان رزمی نیروهای مسلح از منظر بایدها و نبایدها
در این مقاله ابتدا نقش و اهمیت جنگهای الکترونیکی ـ در انواع عملیات آفندی و پدافندی نیروهای مسلح ـ و تأثیر قابلیت های تجهیزاتی و عملیاتی جنگ های الکترونیکی بر افزایش برد، کشندگی و شتاب نیروی مسلح به عنوان توان رزمی آنها بیان می شود. در ادامه عوامل و اجزاء تشکیل دهنده جنگ های امروزی و نظریه هایی در این باره ارایه می شود. مدیریت راهبردی در جنگال، فناوری و دانایی و فناوری های نوین سخت کشنده جنگ الکترونیکی، مأموریت و اهداف ساختارهای سازمانی، عملیاتی و تجهیزاتی، موضوع های بعدی هستند که مورد بررسی قرار می گیرند.
مقدمه
امروزه صاحب نظران و تدوین کنندگان راهبردهای نظامی، برنامه ریزی خود را برای جنگ در قرن بیست و یکم بر پایه جنگ های اطلاعاتی و الکترونیکی (جنگال) استوار کرده اند.م جنگال به شبکه های حیاتی، اطلاعاتی و ارتباطی دشمن اطلاق می شود که جایگزین جنگ های خونین و خانمان برانداز یا حداقل مقدمه این جنگ ها شده است به علاوه، امروزه هدف اصلی در یک جنگ، حمله به یک ناو، هواپیما و یا اهداف زمینی نیست؛ بلکه حمله به شبکه اعصاب، که همان شبکه اطلاعات و ارتباطات دشمن است، مد نظر می باشد. از این نظر، در جنگ های آتی سرباز، تانک و توپخانه، نقش اصلی و تعیین کننده ای را در نتایج جنگ ایفا نخواهد کرد بلکه دستگاه های هوشمند، رایانه ها و سامانه های ایجاد کننده اختلال هستند که با داشتن توانایی در ایجاد ارتباط و دریافت اطلاعات، سرنوشت نهایی جنگ را رقم خواهند زد. ماهواره های جاسوسی و مخابراتی، هواپیماهای بدون سرنشین، انواع هواپیماهای مخصوص جنگ های الکترونیکی، شبکه های فرستنده دیجیتالی و انتقال اطلاعات، در رایانه های کوچک (که قابل حمل به وسیله سرباز است) همه و همه به نحو چشمگیری بر اصول جنگ، اعم از اصل غافلگیری، وحدت فرماندهی و ... تأثیر می گذارند. آنها با نفوذ در سامانه اطلاعاتی و ارتباطی دشمن، در اولین گام، سعی در فلج کردن سامانه فرماندهی و نظارت ـ مراقبت نیروی مسلح می نماید. برای نیل به چنین قابلیت هایی، تلاش مداوم فرماندهان بر رشد و توسعه سه پارامتر اصلی عرصه نبرد یعنی بُرد ، کشندگی و شتاب، متمرکز گردیده است. در این راستا اهمیت جنگ های الکترونی چه در بُعد پشتیبانی الکترونیکی و چه در ابعاد آفندی و پدافندی، بیش از هر زمانی مورد توجه جدی فرماندهان نظامی قرار دارد.
کلمات کلیدی: