سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش
تاریخچه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی (قسمت اول )
کاربرد عوامل شیمیایی به عنوان سلاح به دوران قبل از میلاد مسیح باز میگردد.استفاده از تیرها و نیزه ها و شمشیر های آغشته سموم گیاهی جانوری و مصنوعی همواره حکم یک برگ برنده را در دست انسان داشته است.در این مورد می توان به تیر ها و نیزه های زهراگین سرخپوستان آمریکای جنوبی و بومیان قبایل آفریقایی اشاره کرد.تاریخچه سلاحهای شیمیایی را می توان به این صورت دسته بندی کرد:

404 تا 431 قبل از میلاد مسیح : بکار گیری بخار آرسنیک به عنوان یک گاز سمی و کشنده در نبرد پلوپنزی(چگونگی دمیدن این بخار سمی به سوی دشمن تا کنون مشخص نشده)

673 میلادی : اولین کاربرد سلاحی موسوم به <<آتش یونانی>> به هنگام محاصره شدن قسطنتنیه توسط یونانیان. <<آتش یونانی>> ماده ناشناخته ایی بود که باعث سوزش چشم پوست و بافت ریه ها می شد.این ماده احتمالا نوعی اسید عالی بود که یونانی ها درون گوی های شیشه ایی ریخته و بکمک منجنیق به سوی دشمن پرتاب میکردند.

کاربرد سلاحهای شیمیایی بصورت مدرن :

نقطه آغاز تولید و بکار گیری گازهای شیمیایی بعنوان یک سلاح را می باید توسط یک شیمیست عالی به نام فریتز هابر دانست.فریتز در روز 9 دسامبر 1868 در شهر برسلاو آلمان به دنیا آمد.نبوغ جنون آمیز او در علم شیمی زمانی مشخص شد که وی در سن کودکی موفق به کشف چند ترکیب شیمیایی فوق العاده شد.فریتز رشته شیمی را در دانشگاه هایدلبرگ برلین و زوریخ تحصیل کرد و موفق به دریافت درجه دکترای افتخاری گردید.فریتز شیوه های ابتکاری زیادی برای بدست آوردن انواع گازها از جمله گاز کلر از آب دریا ابداع کرد . با آغاز جنگ جهانی اول فریتز به تهیه انواع گازهای سمی بر پایه گاز کلر روی آورد.این تلاشها نهایتا به کشف گاز کلرین منجر شد . کلرین از هوا سنگین تر بوده و به راحتی در ساختمانها و سنگر ها نفوذ میکرد . در ماه آوریل سال 1915 اولین حمله شیمیایی سازمان یافته تاریخ بشر صورت گرفت.آلمانها با استفده از بالنهایی موسوم به زیپلین هزاران لیتر گاز سمی کلرین را بر فراز جبه ایپرس بلژیک رها کردند . این حمله کاملا موثر واقع شد بطوریکه در حدود 15000 نفر از سربازان جبهه ایپرس در همان لحظه اول جان باختند.سایر کشور های درگیر جنگ نیز سریعا به تاثیر فوق العاده سلاحهای شیمیایی پی برده و دست به تولید و توسعه انواع گازهای سمی زدند . در سال 1917 جبهه ایپرس بلژیک برای بار دوم آماج حملات شیمیایی آلمانها قرار گرفت البته این بار با گاز خردل . خدل نوع پیشرفته تر و کشنده تر گاز کلرین است . این گاز دارای رنگی متمایل به زرد و بویی بسیار زننده استو خاصیت کشندگی این کاز 50 برابر کاز کلرین است . تا پایان جنگ اول جهانی بیش از 100 هزار تن گاز شیمیایی کشنده بکار برده شد . حملات شیمیایی صورت گرفته در جنگ جهانی اول بیش از 90 هزار کشته و 5/1 میلیون برجا گذاشت . آنچه که فریتز هابر مکرر به آن اشاره کرد تاثیر روانی سلاحهای شیمیایی است . به عقیده فریتز انهدام روانی دشمن به مراتب مهم تر از انهدام روانی اوست و سلاحهای شیمیایی مناسب ترین گزینه برای نیل به این هدف است . فریتز هابر را باید پدر سلاحهای شیمیایی مدرن دانست . نا گفته نماند که وی در سال 1918 بعلت کشف شیوه ایی مناسب برای جدا سازی گاز نیتروژن از هوا مفتخر به دریافت جایزه نوبل شد .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/10/10:: 6:59 عصر     |     () نظر

انقلاب تکنولوزی در 60 سال پیش


همه ما می دانیم که دو صنعت بزرگ هواپیماسازی جهان، هم اکنون کشورهایی جز ایالات متحده و کشور روسیه نیستند. ظاهراً این کشورها، پیشتاز در همه پیشرفت های علم هوانوردی بوده و با اندک اختلافی، هم دیگر را در این میدان رقابت تعقیب می کنند. اما حقیقت امر چیز دیگریست. در حقیقت، این کشورها، تکنولوژی امروز خود را مدیون یکی از کشورهای شرکت کننده در جنگ جهانی دوم، یعنی آلمان هستند. به جرات می توان گفت که مهد علم هوانوردی، همین کشور بوده است و سرچشمه تمامی پیشرفت های مربوط به علوم هواپیمایی از این کشور نشات می گیرد. نمونه هایی مانند ساخت نخستین موتور جت جهان، ساخت نخستین موشک سوخت مایع، ایجاد نخستین تونل باد و آزمایش طرح های بسیاری که امروزه سرمشق کار کشورهای مدعی در این زمینه می باشند، کم نیستند. در زیر به تاریخچه و بررسی خصوصیات یکی از عجیبترین و جالب ترین طرح های آلمان در آن زمان، یعنی بمب افکن بال رو به جلوی یونکر Ju-287 می پردازیم که خواندن آن، خالی از لطف نیست.


در یکی از عصرهای تابستان سال 1944، دکتر هانس وک به همراه همکارانش، در حال آماده کردن هواپیمایی در یکی از باند های نظامی برای آزمایش نخستین پرواز آن بودند. سرانجام پس از مدتی، عملیات چک های ابتدایی انجام شد. سپس دو نفر از خلبانان زبده نیروی هوایی آلمان نازی، سوار هواپیمای عجیب و غریب شدند. چند دقیقه بعد، غرش موتورهای جت Jumo 004 در فضا طنین انداز گردید و پرنده جدید و نا آشنایی به آرامی به سمت باند پرواز حرکت کرد و پس از مدتی، به آرامی از باند پرواز جدا شد و در آسمان به پرواز در آمد. لبخند روی لبان دکتر وک، حاکی از رضایت وی از نتیجه مدت ها تحقیق بود.



هواپیمایی که آن روز برای نخستین بار به پرواز در آمد، هواپیمایی جز یونکر Ju-287 نبود. این هواپیمایی انقلابی، یکی از عجیب ترین هواپیماهایی بود که تا آن روز به چشم هر خلبانی آمده بود. طرح جالب بال های رو به جلوی آن، تا مدت ها برای بسیاری جای سوال بود. در کنار این طرح بی نظیر، صدای موتورهای جت آن نیز حاکی از وجود پیشرفت دیگری بود که تا آن زمان هیچ یک از کشورهای دیگر، بدان دست نیافته بودند. در ابتدای سال 1943 میلادی، یعنی در بحبوحه جنگ جهانی دوم دولت نازی آلمان، از نیروی هوایی و گروه طراحی آن نیرو، درخواست ساخت هواپیمای بمب افکنی را کرد که نیازی به جنگنده های دیگر برای اسکورت نداشته باشد بتواند با سرعت بالا و بدون دغدغه از رهگیری شدن توسط هواپیماهای جنگنده دشمن، عملیات خود را در ارتفاعات بالا انجام دهد و به منطقه خودی برگردد. در آن زمان، تقریباً چند سال بود که اولین نمونه های موتور جت توسط دکتر هانس فون اوهاین آزمایش شده بود. به همین دلیل، ابتداً گروه طراحی، بمب افکنی با موتورهای جت را طراحی کرد که دارای بال های به عقب برگشته همانند هواپیماهای امروزی بود.



اما به زودی گروه متوجه شد که عملیات برخاست، بمباران و نشست هواپیما اکثراً در سرعت های کمی صورت می پذیرد. پس به کارگیری بال های به عقب برگشته که نیروی برای کمتری را در سرعت های پایین تولید می کردند، کاری عاقلانه نبود. سرانجام دکتر وک، سرپرست گروه طراحی، هواپیمایی با بال های رو به جلو را پیشنهاد کرد که تا آن زمان، هیچ گاه جهان هوانوردی چنین هواپیمایی به خود ندیده بود. در بال های معمولی، هنگامی که سرعت هواپیما به سرعت وامانده شدن یا استال می رسید، ابتداً نوک بال ها استال می شدند که نتیجه آن عمل نکردن شهپر ها و در نتیجه گرفتن قدرت انجام هر عملی از خلبان بود. اما در بال های جلوگرا، نخستین محلی که استال می شد ریشه بال ها بود و به همین دلیل، هواپیما هنوز به علت وجود شهپر ها کنترل پذیر بود. این ایده مورد قبول گروه طراحی قرار گرفت.



برای اینکه Ju-287 سریعاً آماده خدمت در نیروی هوایی بشود، گروه طراحی برای نخستین پرواز این جنگنده، بسیاری از قسمت ها را از هواپیماهای قبلی به عاریت گرفتند. برای مثال، بدنه این هواپیما همان بدنه بمب افکن هینکل 177، دم هواپیما همان دم یونکر 388 و چرخ های دماغه همان چرخ های بمب افکن B-24 بوند. ظاهراً، تنها چیزی که این هواپیما را از هواپیماهای قدیمی تر متمایز می کرد، طرح عجیب بال های رو به جلوی آن بود. شهپر ها و فلپ های بزرگی برای این هواپیما در نظر گرفته شده بود که بیشترین نیروی برا را برای برخاستن این پرنده جالب فراهم می کرد. اما اختلاف به همین جا ختم نمی شد. این بار گروه طراحی، دیگر از موتورهای پیستونی استفاده نکرد، بلکه ریسک به کارگیری موتورهای جت ناآزموده را پذیرفت. نهایتاً برای تامین نیروی پیشران این هواپیما، چهار موتور توربوجت Jumo 004 در نظر گرفته شد که هر یک قدرتی معادل 1984 پوند تراست تولید می کردند. اما جاگیری این موتورها در یونکر 287 هم عادی نبود. دو موتور از چهار موتور زیر بال ها و دو موتور دیگر به طرز عجیبی در دو سمت دماغه قرار می گرفتند.




سرانجام روز موعود فرا رسید. در 16 آگوست 1944، هواپیمای بی نظیر و تاریخی Ju-287 از آشیانه بیرون آورده شد و پس از مدتی، بال به سوی آسمان گشود. نتایج حاصل از پرواز، همه و همه حاکی از کنترل عالی و مانورپذیری بی نظیر این هواپیما داشتند. ظاهراٌ هیچ گونه مشکلی از نظر هدایت هواپیما بروز نیافته بود. خلبانان این هواپیما گفته بودند که هواپیما، بسیار به راحتی از شیرجه ها خارج شده و به حالت پرواز عادی باز می گشت. همچنین استفاده از فلپ ها نیز هیچ اثر نامطلوبی بر هدایت هواپیما نداشت. این هواپیما در نخستین پرواز، در یک شیرجه به سرعت بالای 404 مایل بر ساعت نیز دست یافت که در نوع خود و برای یک بمب افکن، سرعتی باورنکردنی بود. فرود هواپیما پس از پرواز آزمایشی نیز بسیار به آرامی و بدون هیچ مشکل خاصی انجام گرفت و برای نخستین بار، پرواز یک هواپیمای بال رو به جلو با موتورهای جت در تاریخ هوانوردی ثبت شد افتخاری دیگر را برای این علم گسترده به ارمغان آورد.




پس از موفقیت نمونه ی اول هواپیما، نمونه دوم هواپیما نیز قرار بود که بر پایه همین هواپیما ساخته شود. اما این نمونه، دارای موتورهای نیرومندتر هینکل A011 بود که نیروی 2866 پوند تراست را تولید می نمود. همچنین، جاگیری موتورها نیز این بار با مدل نمونه اول تفاوت داشت. در نمونه دوم، تصمیم بر آن گرفته شده بود که هر چهار موتور برای بالانس و ایجاد تعادل در هواپیما زیر بال ها قرار بگیرند. همچنین، قرار بر آن بود که نمونه سومی نیز از این هواپیما ساخته شود که دارای شش موتور بود و هدف رسیدن به سرعت های بسیار بالا را دنبال می کرد. پیش بینی شده بود که نمونه سوم هواپیما در صورت ساخت قادر به رسیدن به سرعت هایی بالای 509 مایل در ارتفاع شانزده هزار پایی بود که در زمان خود، واقعاً یک «معرکه» به شمار می آمد. گفتنی است که این هواپیما، از سیستم کابین تحت فشار نیز بهره می برد. بدین معنی که خلبانان لازم نبود برای پرواز در ارتفاعات بالا، با خود اکسیژن حمل نمایند، بلکه سیستم های تعبیه شده در هواپیما، اکسیژن مورد نیاز را در کابین فراهم می آورد.




در سال 1945 و همزمان با فروپاشی آلمان نازی، نمونه دوم یونکر 287 در حال ساخت بود که کارخانه یونکر توسط نیروهای شوروی اشغال شد و دکتر وک، تیم طراحی، هواپیمای نمونه اول و همچنین هواپیمای ناتمام نمونه دوم، همگی به اسارت نیروی های ارتش سرخ روسیه در آمده و به شوروی برده شدند. در سال 1947، یعنی دوسال پس از پایان جنگ، یونکر نمونه دوم هم در شوروی آماده شد. اما به دلیل اینکه روس ها هیچ علاقه ای به ساخت چنین هواپیماهایی نشان نمی دادند، این هواپیما دیگر هیچ گاه پرواز نکرد و ماجرای یونکر 287 به همان جا پایان یافت.



سال ها بعد، آمریکایی ها به مدد سازمان هوافضایی ناسا و مدارکی که از آلمان نازی در مورد طراحی این گونه هواپیما ها به دست آمده بود، هواپیمای بال رو به جلوی X-29 طراحی و ساخته شد که همان موفقیت ها باز هم تکرار شدند ولی این طرح، این بار هم عملیاتی نشد. در چند سال اخیر، ظاهراً روس ها دوباره دفترچه خاطرات خود راورق زده و به یاد طرح های جاودانه ی دکتر وک افتاده اند و نتیجه تحقیقات آن ها در مورد این هواپیما ها، به صورت جنگنده عملیاتی Su-47 برکوت تحقق یافت. جالب این جاست که این هواپیماها که در چند دهه اخیر ساخته شده اند، همگی از سیستم های پیچیده کامپیوتری برای کنترل پروازشان استفاده می نمایند، در حالی که هواپیمای یونکر 287 تنها و تنها از همان سیستم های مکانیکی استفاده می کرد و این نکته، اوج دانش طراحان آلمان را تفهیم می کند که واقعاً خدمات بزرگی را در راه علم هوانوردی انجام دادند.

http://www.air.blogfa.com/


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/10/10:: 6:52 عصر     |     () نظر
مسر اشمیت bf-109
مسر اشمیت (BF109) جنگنده استاندارد Luftwaffe در جریان جنگ جهانی دوم، و تولید آن از هر جنگنده دیگر آلمان نازی بیشتر بود. طراحی آن تقریبا انقلابی بود زیرا کوچکترین هواپیمایی بود که می توانستند برای یک موتور قدرتمند بسازند. از خصوصیات خوب آن می توان کارایی بالا و کنترل راحت و آسان و تولید ساده ی آن را بر شمرد و از خصوصیات آن می توان دید کم، ابزار فرود نامناسب و ناتوانی آن در حمل سلاحهای سنگین بدون تحت تاثیر قرار دادن کنترل آن در آسمان نام برد. مدل E این جنگنده، در مقایسه با جنگنده اسپیت فایر Spitfire انگلستان، یکی از بهترین جنگنده های جهان بود. مدل F یک جنگنده خوب با سلاحهای محدود بود. مدل G از کنترل بسیار سخت آن در آسمان رنج می برد. مدل K آخرین مدل تولیدی بود. تلاشهای زیادی شد تا این جنگنده را کارامدتر کنند از قبیل زیاد کردن طول بالها و جایگزینی موتورهای Jumo ولی هرگز به خدمت گرفته نشدند. پروژه هایی که برای جایگزینی 109 برنامه ریزی شده بودند همگی شکست خوردند. تقریبا 35000 فروند ساخته شد. چک اسلواکی و اسپانیا تولید این جنگنده را بعد از جنگ جهانی دوم ادامه دادند.



مدل: Bf 109C-1 کشور سازنده: آلمان سال ساخت: ????
عملکرد: جنگنده خدمه: ? نفر طول بال: ؟
موتور: Engine 1*730hp Jumo 210Ga پهنای بال: ??.??مترمربع
طول: ؟ ارتفاع: ؟ برد: ؟ کیلومتر
مینیمم وزن: ???? کیلوگرم ماکزیمم وزن: ???? کیلوگرم حداکثر سرعت: ??? کیلومتر در ساعت
­حدپرواز: ؟ متر اسلحه: ?مسلسل ?.? میلیمتری




مدل: Bf 109E-3 کشور سازنده: آلمان سال ساخت: ????
عملکرد: جنگنده خدمه: ؟ نفر طول بال: ؟
موتور: Engine 1*865kW Daimler-Benz DB601 Aa پهنای بال: ??.??مترمربع
طول: ؟ ارتفاع: ؟ برد: ؟
مینیمم وزن: ???? کیلوگرم ماکزیمم وزن: ????کیلوگرم حداکثر سرعت: ??? کیلومتر در ساعت
­حدپرواز: ؟ متر اسلحه: ? توپ ?? میلیمتری و ? مسلسل ?.? میلیمتری




مدل: Bf 109G-10 کشور سازنده: آلمان سال ساخت: ????
عملکرد: جنگنده خدمه: ؟ نفر طول بال: ؟
موتور: Engine 1*1080kW Daimler-Benz DB605AM پهنای بال: ؟ مترمربع
طول: ؟ ارتفاع: ؟ برد: ؟
مینیمم وزن: ؟ کیلوگرم ماکزیمم وزن: ؟ کیلوگرم حداکثر سرعت: ??? کیلومتر در ساعت
­حدپرواز: ؟ متر اسلحه: ? توپ ?? میلیمتری و ? مسلسل ?? میلیمتری




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/10/10:: 6:49 عصر     |     () نظر
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >