این نوشته، خاکه کتابی است که در آن سعی به عمل می آید تا به پرشس هایی گونه گونه از آن میان :
«ما کیان هستیم؟»، «جایگاه ما» در درازنای تاریخ، تمدنِ های گونه گونه پیش و پس از «وادی سند»، هجوم و افسانه برتری نژاد «آریایی»، تمدن «هند ـ یونانی»، کاشیکاری یا موزاییک قومی، حضور زبان ها، فرهنگ ها، دین ها و مذهب های مختلف و دیگر و دیگر...
سرزمینی که اکنون ما آن را «افغانستان»، می نامیم، دارای تاریخ کهن می باشد.
براساس کاوش های باستانشناسی، به روشنی دیده می شود که این محل پیوندگاه فرهنگ های مهم شرقِ میانه، آسیایِ مرکزی، آسیایِ جنوبی و شرقِ دور می باشد.
گروه ها، طایفه ها، عشیره ها، قوم ها و قبیله های گونه گون در عصر و دَور دیرنه سنگی Palaeolithic، در این سرزمین زنده گی می کردند. این اصطلاح به دوره یی به کار می رود که انسان خـِــرَدمند Homo Sapiens از سنگ برایش افزار کار می سازد. این دوران از دونیم میللیون سال پیش آغاز و تا ده هزار سال پیش از میلاد، را در بر می گیرد. بعد، دوره های افزار سازی فلز پا در میان می گذارد.
از دره «کور» واقع در «بدخشان»، در نزدیک دهکده «بابا درویش»، به اثر کاوش هایی که در یکی از مغاره ها در سال(1969)، اجرا شد، اثر هایی به دست آمده است که از دوره دیرینه سنگی تا عصر آهن (50000 تا 1900 پ.م.) را دربر می گیرد. همچنان در این جا، توته هایی از جمجمه انسان «نندرتال Neanderthal» سر از گور بیرون کرده است. از دیدگاه بشر شناسی، این اصطلاح علمی به انسانی به کار می رود که دارای جثه نیرومند بوده است. نمونه یی ازاین جسد انسانی، در دره یی به نام «نیندر» در ناحیه «دوسلدورف»، واقع در «جرمنی»، کشف شده است.
از این نگاه، تمام انسانان مربوطه به «گروه قفقازیCaucasoid » را که در دوره یخچال های اول در اروپا، غرب و مرکز آسیا، زیست می کردند، وارد این دسته بندی می گردد.
جای تاسف هست که بررسی بیش تر بر این یافته، بنابر بحرانی که در جریان بیش از سه دهه کشور را فرا گرفت، صورت گرفته نتوانست. آقای «ل.دوپری» باستانشناس و افغانستان شناس معروف، که کار بررسی را بر آن آغاز نموده بود، این آرمان را با خویشتن به گور برد. در کنار این جسد، ابزار دیرینه سنگی که (30) هزار سال پیش، مورد استفاده بوده، نیز به دست آمده است.
برخی سندها، شاهد این امر اند که فرهنگ «نوسنگیNeolithic » که بر پایه رام کردن جانداران، استوار بوده، در این جا وجود داشته است. اثر های دَور و عصر مفرغ گواه برآن اند که در این جا بازمانده های فرهنگی پیش و پس از تمدن وادی «سند» وجود داشته است.
این جا، شاهراه داد و ستد بازرگانی میان «بین النهرین» و «مصر» در عصر مفرغ بوده است. لاجورد مهم ترین سنگ قیمتی یی بود که از این جا، دردل آن سرزمین ها راه یافته بود.
***
برای این که نگاه ژرف برگذشته اش بیندازیم، بایست لایه های گونه گون زنده گی، به ویژه فرهنگی آن را به کاوش و بررسی بگیریم.
با این نگاه، می توان به روشنی یاد آور شد که سرزمین میان دریای «آمو» و «سند»، نقطه های مهم تمدن«سند» (1500-4000 پ.م.) را می سازند. این را می توان آغاز فصل تاریخ این سرزمین خواند. حضور و بود جای هایی چون «مندیگک Mundigak» و تپه ده «مُــراسی Deh Morasi Ghundai» در نزدیکی «کندهار» که به اثر کاوش های باستانشناسان سر از خاک بیرون کشیده و به دوران «دیرینه سنگی»، پیوند دارد، گواه روشن این امر اند.
بعد، ما شاهد ورود و یا هجوم قبیله های «آریایی» هستیم که تبلور آن را در وجود زبان های دوگانگی «ویدا» (1500پ.م.) و «اوستا» (700پ.م.)، می توان دید.
از دیدگاه، تاریخی، «کوروش دوم»، شاهنشاه «هخامنشی Achaemenid»، در سده ششم پ. م.، براین جا دست یافت. «داریوش» اول، پایه هـــای ایــــن فــــرمانــروایی را تحکیم بخشیده و بر ولایت های : »آریا Aria « (هرات)، «باکتریا Bacteria »(بلخ)، «ستاگیدیا Sattagydia»(غــــزنـــی تا دره سند)، «اراکوزیا Arachosia»(کندهار) و «درنگیانا Drangiana»(سیستان) دست یافت.
بعد، «السکندر» بزرگ (327 پ.م.) جای «هخامنشیان» را پُر می کند. به دنبال آن دوران فرمانروایی خاندان «سلوکی» منسوب به «سلوکوس Selecus»(358-281 پ.م.) می رسد. این نام، مربوط خانواده یی است که پس از «السکندر» بر این سرزمین فرمان راندند. سپس خانواده «مـَــوریای Mauryas » از «هند» در وجود «آشوکا Ashoka» جای آنان را می گیرد.
بعد نوبت خانواده های محلی «یونان ـ باختر Bactrian-Graeco»، سپس «پارتیان Parthians»، «کوشانیانKushans »، «ساسانیانSassanid » و «هپتالی Hepthaliesیا یفتلیانEphthalites » و دیگر و دیگر...می رسد.
یاد آوری:
در این بخش، دیدگاه هایم را در باره «افغانان» که در سال های اخیر، بنا بر دلیل هایی که به آن ها اشاره هایی صورت می گیرد، به نام «پشتونان» خوانده می شوند، با شما در میان می گذارم. در بخش های دیگر ــ آن گونه که وعده سپرده ام ــ به تاریخ گذشته قومان دیگر که کاشیکاری زیبایی را در این سرزمین می سازند، خواهم پرداخت.
کلمات کلیدی: