طلاتپه در قلب باختر قدیم
طلاتپه، نام ناحیه ی است در نزدیکی شهر شبرغان، در شمال افغانستان و در قلب باختر قدیم. کاوش این ناحیه در سالهای بین 1969 و 1979 میلادی توسط گروهی از باستانشناسان افغان و روس، به سرپرستی وکتور سریانیدی صورت گرفت.
یکی از کشفیات این کاوش، گنجینه ی طلاتپه است که مشتمل بر بیش از بیست هزار پارچه طلای بهجامانده از ادوار قدیم افغانستان است. این گنجینه از شش گور (پنج زن و یک مرد)، که ثروت سرشاری از جواهرات گرانبها را در خود جای داده بود، به دست آمده است و پیشینه ی آن به قرون پیش از میلاد میرسد. آثار به دست آمده، شامل مجسمهها، سکهها، گردنبندهای تزئینشده با سنگهای گرانبها، کمربندها، مدالها و تاجها میباشد.
نقشه ی طلاتپه
تحقیقات باستانشناسی بهصورت رسمی و علمی در افغانستان از سال 1922 م شروع شده و به مدت چند دهه دوام کرد. در این مدت، در نقاط متعددی چون: هده، بگرام، بامیان، سیستان، قندوز، بلخ، غزنی، گردیز، نادعلی، قلعهبست در هرات، لشکرگاه، آیخانم، طلاتپه و جاهای دیگر کاوش و حفریات به عمل آمده است که نتایج آن بهصورت مقالهها و راپورتهای مقدماتی و کتب، در خود افغانستان و در شمارههای مجله «شرق و غرب» و مخصوصاً در سلسله خاطرات هیأت باستانشناسی فرانسوی چاپ گردیده است.
تاج طلایی، از گور ششم متعلق به یک زن
طلاتپه نه تنها برای افغانستان بلکه برای تاریخ آسیا از اهمیت بهسزایی برخوردار است. آثار مکشوفه، روشنی زیادی در مورد تاریخ منطقه و قرون پیش و بعد از میلاد، انداخته و تصویر بینظیری را از رشد فرهنگی و مدنیت آسیایی به جهان عرضه مینماید و میتوان آنرا بهترین نمادی از مراحل تاریخی (یونان و باختری) افغانستان شمرد.
با وجود تشابهات و دریافت تأثیرات متقابل مدنیتهای فارس، بینالنهرین، هند و یونان، در جریان چندین هزار سال تاریخ این سرزمین، میتوان شاهد خصوصیات محلی و مختص به ساحه? افغانستان در معماری، آثار هنری دستی و همچنان اشیای مورد استفاده روزمره بود که نظیر آن در هیچ یک از مدنیتهای نامبرده به جز یونان مشاهده نشده است.
دستبند، گور دوم
از حیث موقعیت منطقه باستانی طلاتپه تقریباً به استقامت 5 کیلومتری شهر شبرغان، مرکز ولایت جوزجان در صفحات شمال کشور و در پهلوی بلخ واقع است. جوزجان، مخفف جوزجانان و معرب گوزگانان، یکی از مناطق باستانی کشور ماست، که از آن در کتب قدیم و شهنامهها یاد شده است. کتاب مشهور حدودالعالم در آنجا نوشته و برای امیر گوزگانان اهدا شده بود.
در تحقیقاتی که در این محل حفریات صورت گرفته، واضح گردیده که طلا تپه مربوط به اواخر عصر مفرغ و اوایل عصر آهن میباشد. همچنان مبنی بر شواهد به اثبات رسیده که از جمله شکل ساختمان این ناحیه طبقه ی تالاری طلاتپه همزمان دوران هخامنشی میباشد.
بهطور عموم و بهمنظور شناخت بهتر پلان ساختمانی و دورههای تاریخی طلا تپه در سال 1987 م حفریات اساسی صورت گرفت و در نتیجه دانسته شد که قسمت وسطی طلا تپه را قلعه ی مستطیل شکل احتوا نموده که سمت افتادهگی آن از شمال به جنوب میباشد. در چهار کنج قلعه و هم در وسط آن دیوارها و برجهای مدور و در وسط دیوار احاطوی شمالی دروازه ی بزرگی قرار دارد که هنوز حفریات در مورد آن تکمیل نگردیده است و از آغاز اعمار این قلعه تا آخرین مرحله، هیأت تحقیقاتی سه مرحله ساختمانی را تشخیص کردهاند که به ترتیب طلاتپه ی یک، طلاتپه ی دو و طلاتپه ی سه نامگذاری شده است.
مردی با سرنیزه، گور سوم
طلاتپه ی یک، شکل یک قلعه ی بزرگ را دارا بوده و مربوط اواخر هزاره دوم قبل از میلاد میباشد. در مقابل دروازه دخولی در وسط این ساختمان اطاقی قرار دارد که شاید پرستشگاهی بوده باشد.
طلاتپه ی دو به قرون 6-9 قبل از میلاد تعلق دارد. تغییرات کلی در قلعه دیده میشود طوریکه تعداد اطاقهای نشیمن در قلعه زیاد گردیده و دهلیز بین اطاقها از شمال بهجنوب ساخته شده و طول آن به 17 متر میرسد. نوعیت خشتها در طلاتپه ی یک و طلا تپه ی دو یکسان میباشد.
کمربند زرین، گور چهارم
طبقه طلا تپه ی سه مربوط دوره ی هخامنشیها میباشد. شکل قبور طلاتپه، مستطیل شکل بوده، چهار قبر آن از شمال بهجنوب و دوی دیگری آن از شرق به غرب حفر شده است. آنان مردهها را در تابوتهای چوبی که توسط میخهای آهنی محکم میشد، دفن میکردند. تابوتها سرپوش نداشته و توسط روپوش تکهیی که با طلا و نقره مزین بود، پوشانیده میشد.
الهه ی باختر
همچنان مردههای خانواده ی شاهی را با بهترین زیورات آراسته و با لباس شاهانه ایشان که با تزئینات طلایی از قبیل دوکمهها، ستارهها و دیگر چیزهای نگیندار مزین میبود، در تابوت گذاشته دفن میکردند. در تابوتهای زنان، پودردانی، سرمهدانی و سنگ سرمه و در تابوت مردان اسلحه از قبیل کارد، خنجر، نوکچههای تیر و امثال آنها را میگذاشتند. یک تعداد این آثار که از گزند زمان و از دست دزدان دور مانده، هنوز هم در موزیم کابل و دیگر موزیمهای جهان وجود دارد.
کشفیاتی چون طلاتپه در جوزجان?مدنیت مندیگک در ولایت قندهار، مدنیت سیستان در جنوب غرب، مدنیت آیخانم در شمال شرق کشور در ناحیه تخارستان، مدنیت باختر در ناحیه بلخ باستان، مدنیت کویته در شهر کویته، و غیره در معرفی کلتور درخشان منطقه کمک بهسزایی نموده و زوایایی تاریخ درخشان کشور ما را در ردیف عالیترین و قدیمیترین مدنیتهای مشهور جهان همپایه معرفی مینماید و افتخارات فرهنگی - اجتماعی نیاکان ما را در دل تاریخ با خط زرین رقم زده، مصداق قول ما میباشد.
در نمایشگاه "افغانستان: چهار راه تمدن دنیای قدیم" که اکنون در موزه بریتانیا برپاست آثار زیبایی از دوره های مختلف تاریخ افغانستان عرضه شده است. در بخشی از این نمایشگاه که گنجینه یافت شده در طلا تپه را نشان میدهد آویزی طلایی با سنگهای فیروزه خود نمایی میکند.
این آویز که در بخش بالای آن تندیس یک مرد به چشم میخورد که با هر دستش اژدهایی را مهار کرده در طلا تپه افغانستان یافت شده است. در این تپه شش گور (یک مرد و پنج زن) پیدا شدند که جمعا 20000 قطعه زیور آلات طلا را در خود جای داده بودند. این آویز یکی از زیباترین قطعات یافت شده در مجموعه جواهرات موجود در طلا تپه است. آویز تلفیقی بدیع از فرهنگهای موجود در منطقه است؛ صورت تندیس با چشمهای مورب و دایره ای در مرکز پیشانی یاد آور تندیسهای بودایی است. دو اژدها بی شک وام گرفته از فرهنگ چین بوده و مستقیما نشان از اسطوره های چینی دارند.
آیا گنجینهء طلا تپه دست نخورده مانده است؟
اگر در بیست و چند سال گذشتهء تاریخ خونین افغانستان که خبر خوش ناپیداتر از کیمیا بود، در کنار آنهمه کشتار، تاراج، قاچاق و ویرانگری ارزشهای فرهنگی، دو مژدهء دلگرم کننده شنیده باشیم، بدون شک نخستین آن پیدا شدن "کتیبهء رباطک" از کافرقلعه رباطک (بغلان) در تابستان 1993و تازه ترین آن "دست نخورده ماندن" یافته های گنجینهء دوهزارویکصد سالهء "طلا تپه" در تابستان 2003 در زیرخانهء ارگ ریاست جمهوری کابل است.
همانگونه که بار نخست در یکی از روزهای زمستان 1978 گروهی از باستانشناسان افغان و روس (عبدالحبیب اعظمی، محمد آصف شرقی، محمد عارف عنایت، محمدآجان نعیم، ویکتور ایوانوویچ سریانیدی، ولادیمیر بوری، ولادیمیر ییروف، خواجه نیازوف، سلیمانوف، حکیموف، و یوری پولاتوف) پس از کاوش دل طلا تپه به گنجینهء بیمانند 21618 پارچه زیور و ابزار طلایی دست یافتند؛ کارمندان حاکمیت کنونی کابل نیز در هفتهء چهارم اگست 2003 در نهانخانهء زیرزمینی ارگ به گنجگاه کانکریت پشت دروازهء بزرگ پولادین با هفت قفل برخوردند. آنها در آغاز گمان بردند که این نهانگاه تنها در برگیرندهء خشتهای طلا (دارایی بانک ملی) است.
پرس و جوها نشان داد که از هفت تن کلیدبان این بخش، تنها یکی در شهر کابل مانده و دیگران یا آوارهء کشورهای دوردست اند، یا زنده نیستند.
روز 29 اگست 2003، کارشناسی که برای کشودن قفلها از جرمنی خواسته شده بود، توانست هر هفت سد رسیدن به گنج را بردارد. دروازهء پنهانخانهء ارگ پس از سیزده سال باز شد. حامد کرزی و اشرف غنی (وزیرا دارایی) نخستین دو تنی بودند که به درون پا گذارند.
تازه آنگاه دانسته شد که افزون بر خشتهای طلای به ارزش نود ملیون دالر، گنجینهء تماشایی طلا تپه نیز در کنار آن آسیب ندیده مانده است. (Andrew Meadow گردانندهء موزیم بریتانیا میگوید: هنوز زود است اگر بگوییم که این گنجینه هنوز دست نخورده مانده است.)
بانو Nancy Dupree، افغانستانشناس نام آور، روز ششم اپریل 1998 در یادداشتی با عنوان "طلای باختری و سرمایهء تاراج شدهء افغانستان" برای ماهنامهء Index on Censorship نوشت:
"معمای گنجینهء طلاتپه پیوسـته پیچیده شـده میرود. به زودی پس از کودتای چپگرایانهء اپریل 1978 (ثور پنجاه و هفت) آوازه های ناگوار ربوده شدن و راه کشیدن طلاها به روسیه به همدستی مزدوران انها از افغانستان پخش گردید.
حکومت نجیب در واکنش به این آوازه ها در 1991 دیپلوماتها را در شهر کابل فراخواند تا گنجینه ها را ببینند.
با آنکه طلاهای یادشده واپس در میان بسته ها قفل گردیدند و در بانک ملی در زیرزمینی ارگ گذاشته شدند، آوازه ها فروننشستند. گفته ها یکنواخت بودند. تنها نامهای دست اندرکاران دگرگون شده میرفتند.
گرچه حکومتهای وحشی ربانی و طالبان به خواهشهای کارمندان موزیم کابل که میخواستند گنجینهء طلا تپه را ببینند، موردتاراج قرار دهند خوشبختانه که نتوانستند.
گفت و شنود حمیده غفور، گزارشگر روزنامهء UK Telegraph روز سوم نومبر 2003 با آقای عسکرزی، یگانه کلیدبان کنونی گنجینهء طلاتپه به یکی از برگهای تاریک تاریخ سالهای پسین کشور روشنی افگند.
عسکرزی پنجاه سال دارد و از سه دهه به اینسو کارمند بانک ملی است. وی یکی از نگهبانان هفتگانهء پنهانگاه زیرزمینی بوده و به گفتهء خودش به گناه همکاری نکردن در گشودن قفلهای پیشگفته، سه ماه و هفده روز را در زندان طالبان سپری کرده است.
او میگوید: "داشته های طلاتپه که سالها در موزیم کابل نگهداری میشدند و درست یک روز پیش از برامدن ارتش سرخ شوروی پیشین از افغانستان در فبروری 1989 به زیرزمینی ارگ آورده شدند، بهترین میراث فرهنگی کشور ماست."
عسکرزی افزود: "خشتهای طلای بانک مرکزی نیز همیجا، در نهانگاه سنگی پشت دروازهء پولادی دارای هفت قفل گذاشته شدند. کلیدها هر کدام نزد کسانی بودند که یا زنده نیستند، یا من از سرنوشت شان آگاهی ندارم. البته، برای آنکه طلاها دست نخورده بمانند، سالها پیش من کلید خودم را در میان قفل شکستاندم."
گنجینهء طلاتپه از بلندایی به همین نام در جنوب آمو، نزدیک شبرغان (جوزجان) به دست آمده بود. پنج شهبانو و شاهدخت پانزده تا چهل ساله و تناور مرد جنگجو با پیکره های سرشار از جنگ ابزار، زیور و آرایه های طلا در شش آرامگاه در ویرانهء آتشکدهء زردشتی به خاک سپرده شده بودند. آنها مردگان خانوادهء کوشان بزرگ بودند.
یازده باستانشناس افغان و روس به یاری 150 کارگر در شش هفتهء سرمای 1978 توانستند به کاوش شش آرامگاه بپردازند و هزاران نمونهء بیمانند تاج، گوشواره، گلوبند، گیره، سیخه موی، کمربند، پازیب، بازوبند، آیینه، شلشله ها و پاولیهای آراسته با مروارید، فیروزه، زمرد و لاجورد و فراوان سکه های پارت و روم که برخی از آنها از دیاران آفتاب نشست آورده شده بودند و شماری از سرزمینهای چین و هند با نشانه هایی از هنر سایبریا را به موزیم کابل پیشکش کردند.
کلمات کلیدی: