سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

 

موشک ضد تانک چند ملیتی میلان

این موشک با وجود سبکی و سادگی عملکرد دارای وزن سر جنگنده کم و توانایی نفوذ بسیار پایین ولی دارای قیمت بسیار ارزانی می باشد از این رو تاکنون در 41 کشور جهان به خدمت گرفته شده است. البته گفته شده که میلان 3 از موشکهایی چون بیل و تاو از دقت بیشتری برخوردار است.
موشک اریکس نیز از جمله موشکهای ضد تانک نوین اروپایی است که توسط آلمان و فرانسه طراحی شده است.اگرچه که این موشک با فاصله دو سال زودتر از جاولین به خدمت گرفته شد ولی نمی توان کارایی آن را با این موشک کارآمد مقایسه کرد و تا حدی این موشک دارای کارایی در حد دراگن آمریکایی متعلق به دهه 70 دانست. اریکس موشکی است با هدایت سیمی که در سال 1994 به مرحله عملیاتی رسیده است و تا کنون در حدود 50000 فروند از آن سفارش شده است و به کشورهای فرانسه ، آلمان ، کانادا ، نروژ ، بلژیک و برزیل تحویل داده شده است. برد این موشک 600 متر است و دارای سرعت 245 متر در ثانیه می باشد. این موشک می تواند زرهی به قطر 900 میلیمتر را بشکافد و از یک سر جنگنده 5/3 کیلوگرمی استفاده می کند. موشک اریکس به روش نیمه خودکار مانند تاو و یا بیل هدایت شده و کاربر باید نشانه گذار سایت را تا زمان برخورد موشک به هدف بر روی آن نگه دارد.

 

 

موشک اریکس به دلیل کوچکی و وزن کم طرفداران بسیاری دارد

موشک اریکس اگرچه یک موشک هدایت شونده کارآمد برای درگیری های نزدیک میدان جنگ است و بر خلاف موشک هایی چون میلان و بیل می توان آن را از روی شانه نیز شلیک کرد ولی این موشک را از نظر کارایی باید حتی از موشک ضد تانک دراگن امریکایی نیز در سطح پایین تری به حساب آورد. بر کم و سر جنگنده کوچک از جمله مشخصات پایین تر نسبت به دراگن است. راکت RPG-29 ساخت روسیه که از سال 1991 به مرحله تولید رسیده دارای مشخصات یکسان با اریکس آن هم به عنوان یک راکت است. این راکت از توانایی نفوذ در یک زره 500 میلیمتری و برد 800 متر برخوردار است و وزن لانچر با راکت 8/18 کیلوگرم می باشد. البته اریکس دارای سیستم هدایت است که این مسئله کمی نیست و ارزش عملیاتی آن در میدان جنگ مشخص می شود. اریکس دارای دقت به مراتب بیشتر نسبت به دراگن و یا میلان و دیگر موشکهای هم گروه خود است و کمپانی سازنده می گوید که ضریب برخورد این موشک به هدف 95% می باشد. البته سر جنگنده این موشک علارقم کوچکی قدرت نفوذ خوبی نسبت به دراگن ( 900 میلیمتر در مقابل 500 میلیمتر ) در زره دارد ولی کارایی آن بر ضد اهداف دیگر همچون ساختمان ها کم است. با وجود آن وزن کم این موشک و سادگی کاربر و قدرت خوب نفوذ در زره از دلایل پر طرفدار بودن این موشک است که از این رو آنرا با موشک میلان مقایسه کرد. وزن لانچر پرتاب این موشک با تجهیزات کامل تنها 5/12 کیلوگرم است و در مجموع با موشک و بدون سه پایه 5/17 کیلوگرم وزن دارد. طی دو دهه گذشته کشورهای اروپایی تلاش به ساخت موشک جدید ضد تانک کردند که مافوق صوت و دارای برد بیشتری باشد.
تلاش برای ساخت یک موشک ضد تانک هدایت خودکار در دهه 80 منجر به ساخت تریگات MR در دهه 90 شد. نمونه زمینی پرتاب تریگات که توسط نیروهای پیاده حمل میشود با همکاری دو کشور انگلستان و فرانسه و مشارکت کمپانی دایمر بنز آلمان تکمیل شد ، در واقع نوع تکمیل شده تریگات LR که یک موشک ضد تانک هواپرتاب برای پرتاب از بالگرد های نوین تایگر اروپایی است توسعه داده شد. MR و LR دارای برد کمتر و ابعاد کوچکتری است از این رو این موشک مانند تاو نیست که همان مدل هواپرتاب آنرا می توان از زمین نیز شلیک کرد. این موشک که از سال 2000 در حال تحویل به سه کشور یاد شده است دارای طرفداران زیادی دز کشورهای دیگر است البته این موشک رقیب دیگری در اسراییل با نام اسپایک دارد. تریگات از هدایت لیزری خط دید استفاده می کند و تا برخورد موشک کاربر باید هدف را با نشانه گذار لیزری تعقیب کند ولی هدایت موشک به سمت هدف کاملآ خودکار بوده و به واسطه استفاده از یک سیستم فروسرخ جلو نگر امکان استفاده از این موشک در شب نیز وجود دارد. برد این موشک بین 200 تا 2500 متر می باشد.

تیربار M60 ساخت امریکا



در جنگ جهانی دوم ، ارتش امریکا از نوعی تیربار سبک به نام برونینگ 30/0 استفاده می کرد. این تیربار ، برای مقاصدی چون پوشش دادن نیروی زمینی و درگیر شدن با خودروهای زرهی سبک ایده آل به شمار می آمد. ولی سنگینی و بددست بودن آن ، باعث محدود شدن دامنه عملیاتی آن می شد. پس از اتمام جنگ جهانی دوم و با توجه به تغییر یافتن شیوه جنگی بسیاری از ارتش ها ، مهندسان اسلحه سازی امریکا بر آن شدند تا تیرباری سبک تر ، خوشدست تر و دارای نواخت تیر بهتر طراحی کنند. نتیجه این کار ، طراحی و ساخت تیربار M60 بود. تحقیق درخصوص طراحی و ساخت این تیربار ، در سال 1940 آغاز شد.
به گفته بسیاری از صاحبنظران ، تیربار M60 را می توان MG42 امریکایی دانست. چرا که بدنه از ورق فولاد پرسکاری شده ، سیستم تغذیه نواری و بخش هایی از مکانیزم آن ، از MG42 به عاریت گرفته شده است. اولین نمونه های تیربار M60 ، در سال 1950 به ارتش امریکا تحویل داده شد. ارتش امریکا پس از آزمایش این تیربار و البته ایجاد چند تغییر و بهینه سازی جزئی ، آن را به عنوان تیربار سازمانی نیروهای مسلح خود برگزید. سال 1957 را می توان تاریخ ورود این تیربار به خدمت دانست. این تیربار در جنگ کره با موفقیت مورد آزمایش قرار گرفت. ولی وسیع ترین گستره کاربرد آن را می توان جنگ ویتنام دانست. یعنی جایی که بیش از 5000 قبضه از این سلاح ، توسط سربازان امریکایی به کار گرفته شد.

گلنگدن این تیربار از نوع باز و عملکرد آن با فشار گاز باروت است. مکانیزم تغذیه آن ، همانطور که قبلآ ذکر شد از نوع نواری است و عمل خنک شوندگی آن ، با هوا صورت می پذیرد. نوار فشنگ این تیربار ، از نوع فلزی است (همانند تیربار MG42 آلمانی) و معمولآ در 2 نوع 50 و 100 تیر ساخته می شود. تیربار M60 اگرچه سنگین است ، ولی می توان آن را مانند یک سلاح معمولی در دست گرفت و شلیک کرد (نکته ای که درمورد تیربار برونینگ 30/0 غیرممکن بود) و یا آن را بر روی یک 2 پایه یا 3 پایه قرار داد. انواع جدید این تیربار ، دارای 2 پایه سرخود هستند که می توان آن را به راحتی تا کرده و در زیر روپوش لوله جاسازی کرد. نکته جال درمورد باز و بسته کردن این سلاح این است که برای باز و بسته کردن آن می توان از یک فشنگ شلیک نشده به عنوان ابزار استفاده کرده و پین های آن را به راحتی خارج کرد.
در طراحی این سلاح مواردی چون وزن معقول ، طول کم و قابلیت استفاده به صورت انفرادی مد نظر بوده است. استفاده از پلاستیک و مقداری آلومینیم باعث شده تا وزن سلاح به طور محسوسی کاهش پیدا کند. (اگر چه وزن آن کماکان زیاد می باشد که این وجه اشتراک تمامی تیربارهای تغذیه شونده با نوار است.) جاسازی فنر ارتجاع درون قنداق سلاح و به کارگیری نوع خاصی از گلنگدن نیز باعث کاهش طول سلاح شده است. یکی از معایب تیربار M60 ، حساسیت فوق العاده آن به گرد و خاک و رطوبت می باشد که این خود یکی از نقاط ضعف این تیربار در جنگ ویتنام بود. همچنین درصورت گیر کردن و خارج نشدن پوکه فشنگ شلیک شده ، راه اندازی مجدد تیربار یک دردسر اساسی می شود. دستگیره تپانچه ای شکل سلاح نیز توسط یک خار فنری شکننده به بدنه سلاح چفت می شود که خود چفت شدن آن ، باعث شکستن یا از کار افتادن خار فنری می شود.

مدل های مختلف تیربار M60 :
M60E2 : نخستین گونه بهینه سازی شده تیربار M60 است که به منظور نصب بر روی تانک ها و خودروهای زرهی طراحی شد.
M60E3 : این گونه در سال 1986 وارد خدمت شد و هدف از طراحی آن ، ساخت گونه ای سبک تر و خوشدست تر بود. این مدل M60 ، نخستین گونه ای بود که به دوپایه سرخود و تاشو مجهز شده بود. سیستم گاز این مدل ، ساده تر و مطمئن تر از مدل های قبلی بود و برای آن یک سیستم ضامن بهینه سازی شده در نظر گرفته شده بود. یک دستگیره حمل راحت و خوشدست نیز از تجهیزات این مدل به شمار می رفت.
M60C : تفاوت اصلی این مدل با انواع قبلی ، سیستم تغذیه آن بود. چرا که عملکرد گلنگدن آن به کمک نیروی روغن فشرده صورت می گرفت نه با فشار گاز باروت. این مدل ، درواقع برای نصب بر روی هواپیماها طراحی شد. نواخت تیر اینگونه ، با نیروی برق کنترل می شد. گفته می شود چند قبضه از این مدل تیربار ، بر روی برجک تانک های M60 امریکایی نصب شده است.
M60D. : این مدل به علت دارا بودن 3 پایه قابل تنظیم ، قابلیت نصب بر روی انواع ناوچه و هلیکوپتر را دارد. تفاوت آن با مدل M60C در این است که مدل M60D ، فاقد کنترل الکتریکی نواخت تیر می باشد.
انواع مهمات به کار رفته در تیربار M60 :
انواع فشنگ های به کار رفته در این سلاح را می توان اینچنین برشمرد:
فشنگ M61 از نوع ضدزره
فشنگ M62 از نوع رسام
فشنگ M63 از نوع سرتخت
فشنگ M85 از نوع ساچمه ای کروی
فشنگ M993 از نوع تنگستنی ضدزره (جدید)
تمامی این فشنگ ها ، درون نوار فشنگ فلزی مورد تآیید NATO قرار می گیرند. نوار فشنگ های مورد استفاده در امریکا ، دارای 4 فشنگ معمولی و یک فشنگ رسام هستند.


نوع اسلحه : تیربار (Machine Gun ) ( این اسلحه دارای کاربری آفندی ( تهاجمی : offensive ) و پدآفندی ( تدافعی : defensive ) می باشد و بصورت انفرادی یا با دو خدمه مورد استفاده قرار می گیرد که از این نظر جزء تسلیحات با خدمه بیش از یک نفر (crew-served weapon ) محسوب می شود . در این حالت تیربارچی اسلحه را حمل می کند و کمک تیربارچی لوله یدکی و مهمات اضافی را . در حالت انفرادی میزان مهمات سرباز بین 600 تا 900 فشنگ متغیر است . )

کالیبر : 51 * 7.62 میلیمتر ناتو

کشور سازنده : آمریکا ( این اسلحه در سال 57 م. وارد ارتش آمریکا شد که در سال 91 م. تیربار ام 240 ( M240 ) جایگزین آن شد )

حالات آتش : 1- رگبار

طول اسلحه : 1077 میلیمتر ( 42.4 اینچ )

طول لوله : 560 میلیمتر ( 22 اینچ )

وزن اسلحه فشنگ گذاری نشده : 10.5 کیلوگرم ( 23.1 پوند )

برد مؤثر : 1100 متر ( 1202 یارد ) ( 1100 متر در حالیکه تیربار بر روی سه پایه سوار باشد و اگر بر روی دو پایه سوار باشد این برد مؤثر به 800 متر کاهش می یابد )

برد نهایی : 3725 متر ( 4075 یارد )

میزان آتش : 550 تیر در دقیقه

میزان آتش عملی در آتش مداوم (Sustained ) یا رگبار : 100 تیر در دقیقه

سرعت گلوله در سرلوله یا سرعت اولیه تیر : 853 متر بر ثانیه ( 2800 فوت بر ثانیه )

محفظه فشنگ : نوار فشنگ 100 تایی ( این نوار معمولا در محفظه فشنگ در زیر اسلحه قرار دارد . در طول این نوار احتمال دارد بین هر چهار فشنگ یک فشنگ رسام ( Tracer ) قرار دهند تا تیربارچی بتواند در نشانه گیری دقت بیشتری داشته باشد . اشکالی که در این زمینه وجود دارد این است که خط سیر گلوله (Trajectory ) یا بهتر بگوییم منحنی مسیر گلوله در فشنگ رسام با فشنگ معمولی جنگی یکسان نیست . اشکال دیگر این است که فشنگ رسام در کایبر 7.62 ناتو تا 800 متر می تواند مسیر گلوله را نشان دهد و بعد از آن ماده رسام سوخته و تمام می شود ) .


 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/10/1:: 2:7 عصر     |     () نظر