عکسهای جالب درازترین بالن جهان با ظاهری خاص که شبیه باسن ساخته شده است. این بالن 91 متر طول، 34 متر عرض و 26 متر ارتفاع دارد.
به گزارش فراناز این بالن پر از گاز طولانی ترین هواپیمای جهان شده است و از آن برای نظارت و کمک ماموریتی استفاده می شود اندازه گیری این بالنِ عظیم قابل توجه است.
طولانی ترین هواپیمای جهان، که می تواند در هوا تا سه هفته بدون نیاز به سوخت گیری باقی بماند،در ارائه حجم های بالای کمک های بشر دوستانه حیاتی خواهد بود. ظاهر این بالن به آن کمک می کند تا مدت زمان 3 هفته در آسمان بماند .در واقع به گزارش فراناز این یک هواپیمای هیبریدی است.
شرکت هوا فضای بریتانیا که این بالون را طراحی کرده است شباهت زیادی به اعضای بدن انسان دارد.
HAV304 به عنوان یک مخلوطی از هواپیما و کشتی هوایی توصیف کرد و، در واقع، آن را مانند یک بالون بزرگ با بال و موتور به نظر می رسد .قرار است این بالن غول پیکر و هیربدی در بهار امسال اولین پرواز ازمایشی خود را انجام دهد.برخی کاربران فضای مجازی بالون Airlander 10 را تشبیه به باسن انسان نموده اند و در فضای مجازی به مسخره نمودن ساخت ان می پردازند.
در ابتدا قرار بود پروژه در طراحی هواپیمای نظامی استفاده شود اما به تعویق افتاد و سپس شرکت هوا فضای بریتانیا تصمیم گرفت نوعی بالون را جهت کاربرد های انسانی طراحی نماید.بالون 93 متر طول دارد و قرار است ماه اینده اولین پرواز ازمایشی ان صورت گیرد.این بالن تقریبا 30ft طولانی تر از هواپیمای باری حمل و نقل هوایی آنتونوف An-225، که طولانی ترین هواپیمای تا به حال ساخته شده بوده ، میباشد.
گفتنیست این هواپیمای غول پیکر در کاردینگتون در Bedfordshire در تنها آشیانه به اندازه کافی بزرگ نگهداری میشود! با توجه به پرواز این بالن در انگلستان برای هوابرد و ماندن تا سه هفته در آسمان، برای کمک به فعالیت هایی مانند نظارت، ارتباطات و کمک های انسان دوستانه برای حفظ حیات بشر ،ساخت این بالن به گزارش فراناز ضروری بود. پروژه فوق العاده سبز HAV304 به تازگی 2.5 میلیون £ کمک مالی از دولت انگلستان دریافت کرده است.
این هواپیما توسط چهاراسب بخار 350، چهار لیتری V8 تزریق مستقیم، موتورهای دیزل توربوشارژ طراحی شده است. دو موتور رو به جلو بر روی بدنه و دو در عقب بدنه برای عملیات کروز نصب شده است.این طرح دینامیکی عجیب HAV304 که آسانسور داخل بالن را خمیده کرده در نهایت سبب میشود که قادر به حمل و نقل 50 تن بار باشد.
کلمات کلیدی:
معرفی بمب قدرتمند گرمافشاری یا بمب خلأ
بمب خلاء بمبی موسوم به هوا سوز است که قدرت آن در تولید امواج با بسامد بالا ، بسیار پرقدرت تر از انفجار مواد منفجره چگال متعارف و حتی هسته است !! موج انفجار تولید شده از یک بمب کوچک خلاء با میزان این امواج در یک انفجار هسته برابری میکند !! ولی بدون ایجاد خسارات زیست محیطی ناشی از یک بمب هسته ای است .
بمب خلاء انواع و اقسام مختلفی از دست پرتاپ و خمپاره پرتاب تا بمب هایی که از طریق بمب افکن پرتاب می شوند را شامل می شوند.
اساس کار و وجه تسمیه این بمبها بر استفاده از نوع خاصی از مواد منفجره Thermo baric است که در هنگام انفجار اکسیژن وسیعی را از محیط اطراف خود تهیه میکنند
از این رو در تهیه این بمب ها بر خلاف فالب تسلیحات انفجاری که معمولا در تهیه آنها از نسبتی در حدود 25% سوخت و 75% اکسیدکننده استفاده می شود ، مواد منفجره با حجمی کمتر و به دلیل بی نیازی از اکسیدکننده ، جگال تر مورد استفاده قرارگیرند !!
نیاز حیاتی این بمب ها به حجم بالایی از اکسیژن استفاده از آنها در زیر آب و حتی ارتفاعات بالا را با مشکل روبرو کرده و ناکارامد میگرداند.
این سلاح علاوه بر قدرت مهیب تخریب ساختارهای دفاعی و استحکامات در کنار انفجاری به نسبت کوچک بر روی قربانیان آن تا فواصل نسبتا دور ؛ اثرات جبران ناپذیری و دردناک و رنجهای شدید و طاقت فرسا در اثر صدمات جدی به گوش ، مغز و سلسله اعصاب برای مدتهای کوتاه تا مادام العمر بر جای خواهد گذاشت.
سلاح گرمافشاری یا ترموباریک (thermobaric weapon) نوعی بمب یا سلاح است که در ابتدا تودهای از مواد آتشزا در شعاع انفجاری خود ایجاد میکند که با اکسیژن موجود در جو مخلوط میشود. سپس در مرحله بعد، این توده آتش میگیرد. بطوریکه تمام منطقه آتش گرفته شده را نابود میکند. سلاح گرمافشاری ابتدا به کمک یک خرج کوچک، اَبری از غبار انفجاری ایجاد میکند و سپس آن را با خرج دوم محترق میسازد.
بمب گرمافشاری که بمب خلاء هم نامیده شده با استفاده از اکسیژن موجود در هوا برای سوختن، یک ابر انفجاری قدرتمند ایجاد میکنند و با این کار در مقایسه با بمبهای معمولی، انرژی تخریبی خود را در طول زمان بیشتری آزاد میکند. بنابر این، هنگامی که این بمب در فضای سرپوشیده? پناهگاههای زیرزمینی منفجر شود، فشار تخریبی آن به مدت طولانیتری در فضای بسته? پناهگاه باقی میماند و باعث تخریب بیشتری میگردد و به این خاطر برای پاکسازی استحکامات و سنگرها سلاحی کارآمد بهشمار میآید.
بمب روسی نخستین بار توسط هواپیمای توپولف تی یو-160 در محل آزمایش فرو ریخته شد. قدرت این بمبها که با شدت زیادی منفجر شدند، بیش از حد تصور است. این بمب از لحاظ اندازه از بمبهای MOAB آمریکایی کوچکتر است، اما به دلیل استفاده از نانوفناوری در ساخت آن و با توجه به حرارتی که در زمان منفجر شدن در مرکز انفجار تولید میشود قدرت آن بسیار بیشتر از بمبهای آمریکایی است. بمب گرمافشاری جدید میتواند جایگزین یک سری از ابزار هستهای با قدرت ضعیف تر شود که قبلاً ساخته شده بود.
در کل به این بمب ها بمب های هوا سوختی fuel air bomb یا thermobaric bomb ترموباریک میگویند. در بمب های هوا سوختی ابتدا یک انفجار اولیه مواد منفجره معمولی مقدار زیادی سوخت مثلا بنزین رو در هوا بصورت ذرات بسیار ریز تا شعاع زیادی پخش میکند, سپس یک چاشنی ثانویه مخلوط سوخت و هوا رو منفجر میکند. در نوع بمب های ترموباریک سوخت و اکسید کننده در کنار هم قرار گرفته و با انفجار اولیه مخلوط در محیط پخش شده و سپس با چاشنی ثانیه منفجر میشود که قدرت بیشتری نسبت به نوع اول دارد.
در همین زمینه وزارت دفاع روسیه اعلام کرد این طرح نظامی هیچکدام از توافقات بینالمللی را نقض نمیکند و به ایجاد رقابت تسلیحاتی تازهای در جهان منجر نخواهد شد. بمب روسیه حاوی 8?7 تن ماده منفجره قوی است، در حالی که بمب آمریکا بیش از هفت تن ماده منفجره دارد. بمب آمریکا معادل 11 تن تی. ان. تی است در حالی که بمب روسیه معادل 44 تن از این ماده منفجره میباشد. همچنین شعاع انفجار بمب روسیه معادل 300 متر و دو برابر شعاع انفجار بمب آمریکا است. این بمب روسی در ابتدا تودهای از مواد آتشزا در شعاع انفجاری خود ایجاد میکند که با اکسیژن موجود در جو مخلوط میشود. سپس در مرحله بعد، این توده آتش میگیرد. بطوریکه تمام منطقه آتش گرفته شده را نابود میکند.
آزمایش این بمب با توجه به تنشهای به وجود آمده میان مسکو و واشنگتن به دلیل مسائلی چون استقرار سپر موشکی آمریکا در اروپای شرقی، پرواز مجدد هواپیماهای راهبردی روسیه و امکان تعلیق حضور در پیمان نیروهای متعارف از سوی روسیه، میتواند بیش از گذشته، روابط دو کشور را به دوران جنگ سرد نزدیک کند. آزمایش بمب گرمافشاری توسط روسیه نشان دهنده توان نظامی این کشور در پاسخ به طرح آمریکا برای استقرار تجهیزات ضد موشکی خود در شرق اروپاست.
کلمات کلیدی:
به طور معمول همواره از قدرتهای غربی به عنوان کشورهای توسعهدهنده سلاحهای کشنده و خطرناک با چاشنی ابتکارات در جنگ جهانی دوم یاد میکنند. البته برخی از این سلاحها در مرحله طراحی باقی ماندند اما هنگامی که صحبت از تکنولوژیهای نظامی آنهم در مقام عمل میشود، با قاطعیت میتوان ادعا نمود که ژاپن در این زمینه از طرحهای زیادی سود میبرده است. در این مطلب با فارنت همراه باشید تا به 11 مورد از این ابداعات سامورائیها اشاره خواهیم کرد.
ژاپن در سال 1905 و پس از شکست دادن روسیه، خود را به عنوان قدرتی جهانی معرفی کرد. در آغاز دهه 1930، این کشور با اتحاد با آلمان نازی به یک قدرت نظامی بزرگ تبدیل شد و همین امر این کشور را با قدرتهایی نظیر ایالات متحده آمریکا درگیر کرد.
نیروهای نظامی ژاپن به سلاحهای پیشرفته متعارف، سلاحهای کشتار جمعی و حتی سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکال تجهیز شده بودند، از سوی دیگر این کشور توجه چندانی به پروتکل ژنو نداشت. این کشور دهها سلاح و طرح مخوف را در طول جنگ مورد بررسی قرارداد که برخی از آنها به کرات در نبردها مورد استفاده قرارمیگرفتند.
زمانی که نازیها از راکتهای V2 در نبردها استفاده میکردند، ژاپنیها سرگرم طراحی و ساخت سلاح دیگری بودند. بمبهای بالونی میتوانستند کیلومترها جابهجاشده و حتی به ایالات متحده آمریکا برسند. فلسفه استفاده از این بالونها، انفجار آنها برفراز مناطق جنگلی بود تا بدینترتیب با ایجاد آتش در این مناطق، انرژی و توجه نیروهای نظامی کشورهای دیگر صرف خاموش کردن آتش شود.
این بالونهای حاوی مواد منفجره به نحوی طراحی شدهبودند که با افزایش ارتفاع، هیدروژن آزاد و با کاهش ارتفاع آنها، محموله سنگ جهت افزایش مجدد ارتفاع آزاد میشد.
اولین بالونها در سال 1944 به سمت آمریکا به پرواز درآمدند و حتی تعدادی روانه کانادا شدند. آماری در حدود 285 مورد استفاده برای این بالونها ثبت شده است. در تاریخ پنجم مارس 1985 شش آمریکایی که قصد بازگشت از جنگل را داشتند در حمله یکی از این بالونها کشته شدند. دولت آمریکا از انتشار کامل محتویات تصویری موجود در خصوص این بالونها خودداری کرده اما پس از جنگ، اطلاعاتی در خصوص آنها منتشر شد.
در طول جنگ، ژاپنیها تعداد سه عدد از این زیردریاییها که لقب بزرگترین زیردریاییهای ساخته شده جهان را یدک میکشیدند تولید کردند. این زیردریاییها برای حمله به کانال پاناما درنظر گرفته شده بودند.
این زیردریاییها به سه هواپیمای Aichi M6A1 با توانایی حمل اژدر و بمب تجهیز شده بودند. این غولهای دریایی به سامانهای برای جذب سیگنالهای رادیویی نیز تجهیز شده بودند. ناگفته نماند که پیش از شروع به استفاده از این زیردریاییها، جنگ به اتمام رسید.
از سال 1937 تا پایان جنگ، ژاپنیها سلاحهای بیولوژیکی متفاوتی را مورد آزمایش قراردادند که حتی یکی از آنها پیشمقدمهای برای عامل نارنجی به شمار میرود. بمبهای ویژه برای گسترش بیماری طاعون از دیگر ساختههای واحد 731 بود.
این واحد آزمایشاتی را بر روی نمونههای انسانی انجام داد تا بتواند روشهایی برای گسترش بیماریهایی مانند طاعون، آبله و وبا و دیگر بیماریها بیابد. سربازان ژاپنی از سه بمب برای حملههای بیولوژیکی و آلودهکردن محصولات کشاوری، مخازن، چاههای آب و دیگر مناطق استفاده میکردند.
بنابرآنچه در محتواهای تاریخی اشاره میشود بیش از 200هزارچینی در نتیجه این آزمایشات کشته شدند. حیوانات آلوده به ویروس طاعون نیز در مناطق جنگی رها میشدند و نهایتا این حیوانها نیز در سالهای 1946 تا 1948 باعث مرگ حداقل 30 هزانفر شدند. از این تکنولوژی در بمبهای بالونی نیز استفاده میشد و بمبهای حامل بیماری بر روی مناطق مختلف رها میشدند. این کشور برنامههایی داشت تا در تابستان 1945 از هواپیماهای کامیکازه برای رهاکردن بمبهای طاعونی بر فراز سن دیگو استفاده کند.
ژاپن تنها کشوری بود که از سلاحهای شیمیای نظیر بمب خردل در جنگ جهانی دوم استفاده کرد، با این وجود فرماندهان واحد 731 هیچگاه تحت تعقیب مقامات قضایی قرار نگرفتند.
این لباسهای شنای مخصوص برای نیروهای ویژه ژاپنی که وظیفه صیانت از جزایر این کشور را برعهده داشتند طراحی شده شود. این لباسها 15 کیلوگرم موادمنفجره را در خود جای داده بودند و فرد استفاده کننده با رسیدن به کشتیهای مهاجم میتوانست مواد منفجره را فعال کند. در این فرایند، خود فرد نیز کشته میشد.
شاید از ماشین تولیدی آلمانیها به عنوان معروفترین ابزار رمزنگاری در جنگ جهانی دوم یاد شود اما این ماشین، تنها دستگاه تولیدی در این جهت نبود. در سال 1937، ژاپنیها موفق شدند 97-shiki O-burn In-ji-ki یا ماشین نویسنده الفبایی 97 و یا عنوان لاتین آن یعنی "بنفش" را توسعه دهند.
این ماشین به مولفههایی جهت متون نوشتاری و یک سیستم چرخان الکتریکی با بورد الفبایی 25 کاراکتری تجهیز شده بود. فرد استفاده کننده میتوانست یک متن و یا یک پیغام معمولی را وارد کند و نهایتا با استفاده از نویسنده الکتریکی استفاده شده در دستگاه، پیغامهای رمزگذاری شده بر روی کاغذ نقش میبست.
بنابراین تنها به یک نفر جهت اپراتوری دستگاه نیاز بود. با توجه به تغییر کلیدها در استفادههای روزمره، نفوذگران نمیتوانستند الگوی موجود در پیامها را بیابند، البته بعدها برنامهنویسان موفق شدند به عملکرد این دستگاه و رویه به کار گرفته شده در آن پی ببرند.
با طولانی شدن جنگ، ژاپنیها از تکنیکهای ویژه خود جهت توسعه صنعت هوایی استفاده کردند. Yokosuka MXY-7 هواپیمای مجهز به راکت بود که در سپتامبر 1944 رونمایی شد. برای ساخت این هواپیما، ژاپنیها از کمترین مواد اولیه مورد نیاز استفاده کردند و نهایتا بدنه هواپیما بسیار ابتدایی بود. در طول جنگ، Ohka تحت لوای میتسوبیشی G4M به پرواز در میآمد تا اهداف در محدوده نزدیکی قرارگیرند. خلبان سعی میکرد تا حد امکان نزدیک به هدف پرواز کند و سپس اقدام به شلیک راکتها مینمود.
این هواپیما در مدت پرواز بسیار آسیبپذیر بود. هدایت هواپیما پس از شلیک راکتها نیز بسیار سخت بود. با وجود این محدودیتها، حداقل یکی از ادوات جنگی آمریکایی توسط این هواپیما مورد اصابت قرارگرفت و غرق شد.
اگر در نگاه اول، این هواپیما به چشم شما مشابه با هواپیمای آلمانی مدل Messerschmitt Me 163 Komet به نظر میرسد، اشتباه نکردهاید. J8M1 به عنوان نسخه رسمی و البته کپیشده هواپیمای پیشرفته نازیها شناخته میشد اما آلمانها نمیتوانستند نسخه کامل این هواپیما را به ژاپن بفرستند (زیردریایی آلمان با یکی از هواپیماهای یادشده در حرکت به سمت ژاپن غرق شد). در مقابل، طراحان ژاپنی از مهندسی معکوس برای ساختن این هواپیما بهره برند.
با توجه به استفاده کشورهای اروپایی از هواپیماهای بمبافکن، ژاپنیها مشتاق بودند با تولید این هواپیما به مقابله به مثل بپردازند. نسخه اولیه این هواپیما سرانجام در هفتم ژولای 1945 مورد آزمایش قرار گرفت. این هوایپما با موفقیت از زمین بلند شد اما موتور هواپیما در زمان اوجگیری از کار افتاد و نهایتا سقوط کرد و خلبان آن نیز کشته شد. شش نسخه اولیه دیگر نیز از این هواپیما تولید شدند اما تا پایان جنگ، هیچیک به مرحله بهرهبرداری نرسیدند.علاوه بر این، هواپیمای رهگیر دیگری با نام Mizuno Shinryu نیز در دستور کار ژاپنیها قرارداشت.
معمولا ژاپنیها را با تانکهای آنها نمیشناسیم اما این کشور در تولید این سختافزار جنگی نیز ید طولایی دارد. یکی از این موارد، 97 Chi-Ha از نوع تانکهای متوسط است اما در زمان جنگ، جاهطلبی ژاپنیها ایده استفاده از تانکهای فوق سنگین را بر سر زبانها انداخت.
این تانکها می توانستند 11 خدمه را جابجا کنند و به توپ و سه برج و دو تفنگ کوچکتر نیز تجهیز شده بودند.
ژاپنیها بر روی توسعه اشعه مرگ! یعنی پرتوی متمرکزی از انرژی که می توانست یک هواپیما را که در کیلومترها دورتر به پرواز درآمده بود ساقط کند تحقیقات زیادی انجام دادند. بر اساس مستندات موجود، کار بر روی این اشعه از سال 1939 و در آزمایشگاههای Noborito آغاز شده بود.
نهایتا محققان ژاپنی موفق شدند پرتویی با توان 100 وات تولید کنند، اما در این نکته که آیا عملکرد این پرتو همانند چیزی است که در فیلمهای تخیلی مشاهده میشود ابهام وجود دارد. محاسبات نشان میدهند در صورت تمرکز صحیح پرتو، این تکنولوژی میتوانست خرگوشی را که در فاصله 1000 یاردی قرارگرفته بود البته در صورتی که این خرگوش برای مدت 5 دقیقه بدون حرکت میماند، از پای درآورد.
یکی از مشکلات نیروهای نظامی ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم، چالش انتقال تجهیزات و ادوات نظامی سنگین از یک جزیره به جزیره دیگر بود. یک راه حل بالقوه، تولید تانکهای پرنده بود. این تانکهای پرنده از بالهای قابل اتصال یهره میبردند. با توجه به اینکه در هنگام رهاسازی تانکها امکان سالم ماندن آنها وجود نداشت از بالهایی برای نیل به این هدف استفاده میشد.
در هنگام رهایی تانکها از هواپیماها، این تانکها به سلامت بر روی زمین مینشستند. ژاپنیها نسخههای اولیه زیادی شامل Maeda Ku-6 و Ku-RO را بر مبنای این ایده طراحی کردند.
همانند پروژه Nazi Amerika آلمانیها، امپراتوری ژاپن نیز نیاز به تولید بمبافکنهایی با توانایی رسیدن به آمریکای شمالی داشت. در سال 1941 نیروی نظامی ژاپن از بمبافکن 13-Shi رونمای کرد که یک بمب افکن دوربرد چهار موتوره بود اما فرماندهان ارشد نظامی، هواپیمایی بزگتر، سریعتر و با توانایی بیشتر نیاز داشتند.
پس از آن طراحان ژاپنی نمونههایی مانند Nakajima G10N و Kawasaki Ki-91 را نیز معرفی کردند. هواپیمای Ki-91 میتوانست به سرعت 590 کیلومتر در ساعت نیز برسد و به شش موتور که هریک 5هزار اسب بخار قدرت داشتند تجهیز شده بود. پروژه Z در ژولای سال 1944 و پس از وضعیت بجرانی این کشور در جنگ نهایتا لغو شد.
کلمات کلیدی: