سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

چنین بود شرایط سال های آغازین امارت حبیب اله، و در تاریکی این شرایط غم انگیز بود که آرام آرام نخستین جنبش مشروطیت شکل می گرفت. پیش از آنکه به چند و چون پیدایی این جنبش و انگیزه های فکری آن بپردازیم، تأکید پوهاند عبدالحی حبیبی را که اولین خاستگاه ذهنی و فکری جنبش مشروطیت اول را "انجمن سراج الاخبار" می داند، کوتاه به بحث می گیریم.

انجمن سراج الاخبار در سال ????ق (????م) بر اساس هدایات شاهی به میان آمده و در ?? ذیعقده ???? قمری (?? جنوری ????م) ، اولین شمارهء جریدهء  "سراج الاخبار افغانستان" انتشار یافته است. رییس انجمن سراج الاخبار، مولوی عبدالرؤف خاکی، سر مدرس مدرسهء شاهی، ملای حضور و ممتحن قضات بوده که گرداننده گی و مدیریت مسؤول جریده  سراج الاخبار افغانستان را نیز به عهده داشته است. شمارهء اول سراج الاخبار افغانستان که پس از آن از نشر باز مانده، حاوی اخبار داخلی وخارجی، به شمول یک سر مقاله از مولوی عبدالرؤف خاکی و یک "قصیدهء وعظیه" از مولوی محمد سرورواصف می باشد.  (??) برای جلوگیری از به درازا کشیدن سخن، بیت های اول و آخر قصیده را بر می گزینیم:

بحمداله که از آثار رحمت های یزدانی           خدیو   دادگر   شد مر بنای  عدل    را بانی

سراج ملت و دین شهریار عادل و بازل          که روشن شد زعدل وجود او کیش مسلمانی

ازخلال توضیحات  پوهاند حبیبی بر مدار شخصیت مولوی عبدالرؤف خاکی و اهمیت "انجمن سراج الاخبار" چهار نکتهء زیر را می توان برجسته ساخت:

?– "بعد از پنج سال، نهضت اول مشروطیت در روشنی همین فکر به وجود آمد و محرر همین انجمن در رأس حرکتی ایستاد که برای روشنفکران آیندهء مملکت و نضج افکار سیاسی بسیار مفید بود."  (??)

?– "دولت هند برتانوی با نشر آن سازگار نبوده و مانع نشر شماره های دیگر گردید." (??)

?– مولوی محمد سرور واصف  که بعدأ "زعیم بزرگ نهضت مشروطه خواهی" بوده، به حیث محرر جریدهء "سراج الاخبار افغانستان" معرفی شده است. (??)

?– " مولوی عبدالرؤف مؤسس انجمن از مشاهیر علمای افغانی در اوایل قرن بیستم است که در جنبش فکری عصر دست داشت." (??)

آنچه لازم به تذکر می آید اینست که غبار پژوهندهء بی هراسی بود که در جلد اول کتاب خویش، نخستین بار به گشایش بحث و روشنگری دربارهء جنبش مشروطیت پرداخت. پس از او میر قاسم خان، پوهاند حبیبی، فرهنگ، سید مسعود پوهنیار، پوهاند سید سعد الدین هاشمی و دیگران، هرکدام به نوبهء خویش بر گوشه های تاریک این دوره روشنی انداختند. اما درین میانه مساعی خستگی ناپذیر پوهاند هاشمی در مراجعه به کتب و منابع متعدد و اسناد سری اندیا آفس دهلی و لندن و مصاحبت با اعضای جنبش مشروطیت اول و دوم چون میر قاسم خان،  غبار، عبدالهادی داوی و سایر نویسنده گان و شخصیت های آگاه را در کشف و ثبت دقیق وقایع، نمی توان از نظر دور داشت. متأسفانه در نتیجهء اهمال  ویراستار و یا ناشر، اشتباهات چاپی در هردو جلد کتاب ایشان فراوانند.

پوهاند حبیبی که "خود راوی دست اول سند انتشار سراج الاخبار افغانستان و مالک تنها نسخهء موجود و منحصر به فرد جریدهء سراج الاخبار" بوده در کتاب قبلی خویش – تاریخ مختصر افغانستان – " سراج الاخبار افغانیه" را که به گرداننده گی محمود طرزی منتشر می شده، اولین نشریهء دوران زمامداری امیر حبیب اله معرفی نموده و از سراج الاخبار افغانستان به سرپرستی مولوی عبدالرؤف ذکری به عمل نیاورده است. (??) احتمال دارد که پوهاند حبیبی بعد از نگارش تاریخ مختصر افغانستان، سراج الاخبار افغانستان را به دست آورده باشد. اگر این احتمال واقعیت داشته باشد، توقع میرفت که پوهاند حبیبی در کتاب جنبش مشروطیت در افغانستان و یا جای دیگری به رفع این اشتباه می پرداخت. درحالیکه در کتاب اخیر الذکر تأ کید می کند که "نسخهء واحدهء" سراج الاخبار افغانستان، در "کتابخانهء خاندانی" وی موجود بوده و بعدأ به آرشیف ملی سپرده شده است. (??)

مولوی عبدالرؤف سر محرر جریدهء سراج الاخبار افغانستان، بعد ها با محمود طرزی در جریدهء "سراج الاخبار افغانیه" در بخش مسایل دینی و ادبی همکاری داشته، ولی خودش و محمود طرزی، هیچ کدام دربارهء سراج الاخبار افغانستان اشاره یی نکرده اند.  (??)

آنگونه که سید مسعود پوهنیار نوشته است، اولین جلسه دربارهء مفکورهء جنبش مشروطیت در دسمبر ????م در خانهء میر قاسم خان صورت گرفته است.  (??) یقینأ که مقدمات این جلسه و شروع علاقمندی منوران و آزادی خواهان به اندیشهء جنبش مشروطه، به سال های قبل از تأسیس انجمن سراج الاخبار ( ????م) برمی گردد و این ادعای پوهاند حبیبی را که جنبش مشروطیت اول در روشنی فکر سراج الاخبار افغانستان، پنج سال بعد از نشر آن بوجود آمده است، منتفی می سازد.

این نظر پوهاند حبیبی که گویا انگلیس ها با نشر جریدهء سراج الاخبار افغانستان مخالف بوده و مانع ادامهء نشر آن گردیده اند، نیز به حقیقت نزدیک نیست. زیرا عده یی دلیل می آورند که در جریدهء مذکور کدام موضوعی علیهء بریتانیا وجود نداشته، حتا "دربرخی از نوشته های آن از ترقیات و پیشرفت های تخنیکی و فنی هند برتانوی ذکر شده و در راستای اهداف و منافع هند برتانوی نشر شده است.".(??)

پوهاند هاشمی در مصاحبه یی که با غبار داشته، "علت متوقف شدن جریدهء مذکور" را به پرسش آورده و غبار در پاسخ گفته است که "گرداننده گان آن نتوانستند مواد کافی و مناسب برای آن تهیه کنند.". اسناد سری اندیا آفس نیز مؤید قول غبار است:"به خاطر آنکه که صاحب امتیاز proprietor و منیجر manager  آن در نشر جریدهء مذکور مؤفق نبودند، متوقف گردید.".  همچنان این شایعه نیز در سند آمده است: " درعین زمان گفته شده که سردار نصراله خان مخالف این نشریه بود.".  (??)

در مقابل این ادعای پوهاند حبیبی که مولوی محمد سرورواصف را محرر جریده سراج الاخبار افغانستان وانمود کرده است، مخالفان به سرلوحهء جریده استناد می ورزند که در آن " شخصی به نام حیدرعلی خان مهتمم و منشی جریده"        (??) معرفی گردیده ، نه مولوی محمد سرور واصف. همچنان در "اسناد محرمانهء آرشیف اندیا آفس سال ????م از یک طرف نام جریده و تمام مشخصات آن"  ذکر شده و " به صراحت از اسمای ادیتور (مولوی عبدالرؤف)، منیجر (منشی حیدر علی خان) و مولوی نجف علی خان (که مطالب را از ژورنال های انگلیسی و اردو ترجمه می کرد) نام برده است، ولی در این بخش نامی از مولوی محمد سرور واصف وجود ندارد.". (??)

برخی عقیده بر آن دارند که علاوه بر مولوی محمد سرورواصف، داعیهء مبنی بر همکاری محمود طرزی با این جریده نیز بدانجهت صورت گرفته است که بر "ارزش" و اعتبار جریده افزوده شود. (??)

دربارهء شخصیت مولوی عبدالرؤف که "سالها به حیث ملای درباری ایفای وظیفه کرده و از ناز و نعم دربار مستفید بوده، غیر از خدمتگذاری به خانوادهء سلطنتی کار دیگری نداشته است"، در اسناد محرمانهء اندیا آفس ( اسناد جون ????م) آمده است که "مولوی عبدالرؤف خان مردم را به اطاعت [از] امیر حبیب اله خان و پشتیبانی همه جانبه [از وی] تشویق کرده است." (??)

اگر از بحث روی نظریات عده یی از نویسنده گان و مؤرخان راجع به عدم چاپ جریدهء "سراج الاخبار افغانستان" بگذریم و به این اکتفا کنیم که نسخه اصلی و منحصر به فرد جریدهء مذکور از طرف پوهاند حبیبی به آرشیف ملی سپرده شده ، ولی بعدأ در آرشیف ملی به نظر کسی نرسیده است، (??) جای دریغ است که این سند مهم چون خزانهء پنهانی در شمار اسناد تاریخی کشور، از دیدهء مؤرخان پنهان می ماند. در حالی که مجموعه یی از جریده" شمس النهار"  که اولین شمارهء آن در??رجب  ???? قمری (سپتمبر ????م) یعنی درست سی و سه سال قبل از جریدهء سراج الاخبار افغانستان، انتشار یافته هنوز هم در آرشیف ملی موجود است (??) و در معرض استفاده و مطالعهء خوانندهء علاقمند قرار دارد.

بنابراین می توان به این نتیجه دست یافت که پوهاند حبیبی با وجودی که از نهضت سیاسی آزادی خواهانه و مشروطه طلبانهء جوامع همجوار و انتقال افکار سیاسی و مطالعهء نشریات خارجی از سوی منوران کشور به طور مبسوطی سخن رانده است، انتشار یک شماره از جریدهء سراج الاخبار افغانستان را که آنهم به هدایت دربار، از طرف ملای دربار و در وصف دربار به فیض نگارش رسیده است، خاستگاه فکری جنبش مشروطیت اول دانسته، بدینگونه برخورد ظالمانه و غیر علمی به مسأیل روا داشته است و از اهمیت و ارزش نخستین نهضت سیاسی ترقی خواهانهء کشور بی دریغ  کاسته است.  

پوهاند حبیبی از مولوی عبدالواسع  به مثابه استاد و عمو زادهء خویش با احترام عمیق یاد می نماید. (??) چون مولوی عبدالواسع فرزند مولوی عبدالرؤف است، بنابرآن مولوی عبدالرؤف سر محرر جریدهء سراج الاخبار افغانستان، عموی پوهاند حبیبی می باشد و اندکی توجه به این رابطه، این ظن و گمان را قوت می بخشد که گرایش های فکری، سیاسی و علایق خانواده گی پوهاند حبیبی، در لغزش از نگارش واقعی و بی طرفانهء تاریخ، به پرداختن مصلحت آمیز تاریخ بی تأثیر نبوده است. و این کاریست که خواننده را به گمراهی می کشاند و پژوهش در تاریخ را برای مؤرخان جوان دشوارتر می سازد.

پوهاند هاشمی مشروطیت را اینگونه تعریف می نماید:"مشروطیت یک پدیده و خواست بورژوایی است که در غرب بعد از پیروزی بر مطلقیت پدیدار گردید و به مرور راه خود را در شرق باز کرد. ولی بر عکس غرب، بورژوازی شرق با دو دشمن به مبارزه بر می خیزد: یکی استبداد داخلی و دیگری استعمار خارجی." (??)

پوهاند حبیبی "رادیکالان بورژوازی" را از "پیشقدمان این گروه" می داند( 41)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/11/3:: 11:20 صبح     |     () نظر