سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش

 

واژه پشتو

اما، واژه «پشتو» یا «پختو» که «هندیان» آن را «پتان» تلفظ می نماید، برعکس واژه «افغان» تازه مورد استعمال قرار گرفته است.

 به همین دلیل،"دانش نامه اسلام" آن را واژه هندی شده می داند و به این باور است که واژه «افغان» در مورد قبیله «ابدالی» که بعد ها «درانی» نامیده می شوند، به کار می رود و واژه «پتان»، قبیله «غلزایی» را در بر می گیرد.(د.ا.ص.216).

به صورت عموم «افغانان»ی که در شرق و جنوب شرق کشور زنده گی می کنند ــ به باور برخی نویسنده گان، این امر را بیش تر روشنفکران مربوط به قبیله «غلزایی» در آغاز دهه سی سده بیست رواج داده اند و اکنون هم بر آن پای می فشارند ــ آن را مورد استفاده قرار می دهند.

در خط اسطوره های دینی، بار دیگر این باور مطرح می گردد که لقب پتان را «محمد»، پیامبر اسلام، به «قیص یا عبدالرشید» به اثر شجاعت و دلاوریش اعطا نموده است. از آن جایی که الفبای عربی، فاقد حرف پ می باشد، اسطوره بودن این امر روشن تر از خورشید است.

برخی از نویسنده گان افغان تلاش دارند تا این واژه را به کلمه «پکتیکا» که «هیرادوتوس» مورخ معروف یونانی، در اثرش آن را به کار برده است، پیوند بزنند.

در اثر «هیرادوتوس Herodotus»(سده پنجم پ.م.) که به تاریخ «هیرادوتوس» معروف است، می توان در مورد به کاوش پرداخت. اما، پیش ازآن می خواهم یاد آور شوم که جای شگفتی هست که بسیاری دانشمندان ما او را «هرودت» می خوانند و می نگارند. باید از هم اکنون تلاش نمود تا به تلفظ واحد و یگانه یی نام های خارجی دست یافت، تا از هرج ــ وــ مرج و سردرگمی در این زمینه جلوگیری شود. تا آن گاهی که نهاد فرهنگی علمی و مورد پذیرش همه به وجود بیاید، به تر است تا هم آهنگی درمیان نویسنده گان و به ویژه ویراستاران نشریه های چاپی و آن هایی که در میدان های مربوط به جال جهانی آگاهی ــ انترنت ــ دردرون و بیرون کشور فعال اند، به وجود بیاید.

در این اثر پدرتاریخ در صفحه (192)، کتاب سوم، هنگام گفتگو درباره «داریوش» و مالیاتی که از ایالت های امپراتوریش به دست می آمد، در صفحه (93) اصل اثر، «پکتیکا Pactyica» را در رده سیزده امین ایالت قرار داده چنین می نویسد،" سیزده ام : «پکتیکا Pactyica»، همراه با «ارمنیا» و همسایه گانشان، تا «بحیره سیاه» مقدار (400) تـَـلنت(واحد وزن طلا در «یونان» که برابر به ده گرام می گردد.ط.) همچنان در صفحه (229) کتاب چارم، صفحه (44) اصل کتاب، همین اثر می نویسد،" «داریوش» بخش زیاد «آسیا» را تصرف نمود. بعد اراده کرد تا بداند که دریای «سند» در کدام جای به بحر «هند» ــ پس از «نیل» یگانه دریایی هست که در آن «تمساح» یافت می گردد ــ می پیوندد.

"او برای رسیدن به این هدف، گروهی از مردانی را که به گفته آنان باور و اعتماد داشت، برای کشف فرستاد.

" «سکی لاکسScylax » باشنده  «کاریاندیانCaryandian » به سرکرده گی این گروه از «کسپاتیروس Caspatyrus » در محله «پکتیکا Pactyica» با سواری کشتی بر ساحل شرقی دریا سفر کردند تا به بحر رسیدند. بعد به سوی غرب، درکنــار ســـاحل راندند و پس از ســفر سی ماهــه، آنـــان به جــایی رسیدند که از آن جا شاه «مصر» دریانوردان «فنیقی Phoenicians» را، آن گونه که من پیش تر اشاره نموده ام، برای دریا نوردی به دور «لیبا» فرستاده بود. «داریوش» پس از آن که این دریانوردی پایان یافت، «هندیان» را زیر سیطره اش آورد و دست به دریانوردی به بحیره جنوب زد."

بسیاری دانشمندان و زبان شناسان مانند «مارگنشتیرن Morgenstierne»، زبان شناس معروف اهل «ناروی»، نیز آن را زیر سوالیه برده است.(نگاه کنید. «پشتو» و «پتان» و دیگر و دیگر...1940)

"دانشنامه اسلام" در مورد چنین می نگارد،" برخی زبان شناسان به این باور اند که بنابر دلیل های آوایی «یون ün» به «انا ana» می پیوندد. گروه آوایی کهن یا باستانی که به شت Sht  و خت Kht پشتو، پیوند یافته است، به لهجه یی که بعد ها به میان آمد، تعلق دارد و به هیچ صورت به خت  xt یونانی پیوند نمی یابد."(د.ا.ص.216)

داکتر «زیار» در این مورد چنین ابراز نظر می نماید،" خاورشناسان از اواخر سد? نوزده بدینسو در روشنی زبانشناسی تاریخی ــ مقایسی، بویژه هر دو بخش ساینستیفیک آن نامواژه های پشتو و پشتون را به دوره باستانی آریانی، به گونه «پارسوانا Parswana» یا «پارسوهParswah »  باز سازی کرده و در عین حال آن را با پرسویتی،آنگونه که بطلیموس، (باید یادآور شد که نام این ستاره شناس، ریاضیدان و جغرافیه نگار یونانی «کلاودیوس تالیموسClaudius Ptolemaeus » بوده و تلفظ دقیق آن «تالومی» می باشد. عربان هنگامی که آن را معرب ساخته اند، بدون توجه به این که حرف پ تلفظ نمی شود، آن را ب و ت را به ط برگردانده اند. او درمیان سال (161-83 م.) می زیست.ط.) باشند ه گان آریانای شرقی را به آن نامیده ، تطابق داده اند، تا با پکتیکا، پکهت و پکتویس ...هردوت" (بر گرفته از یکی از نامه هایی که با هم تبادله نموده ایم. البته بدون ویراستاری.2006.ط.)

در «دانشنامه اسلام» چنین آمده است "ممکن شکل کهن این واژه «پارسوــ انا Parsw-ana» بوده باشد و این واژه از ریشه «پارسو Parsu» گرفته شده است. در زبان « بابلی ــ آشوری» همین واژه «پارسو(ا) Parsu(a)» برابر به پارسی می باشد."

پروفیسر «تاکور» به این باور هست : از آن جایی که افغانان در «هند» در محلی به نام «پــَتــنـَه» ساکن شدند، هندیان آنان را «پَــتـان» یاد می نمودند. در این راستا، آن «افغانان»ی را که در جایی به نام «روهــه» زنده گی می نمودند، هندیان آنان را «روهیله» می خواندند. به این گونه دیده می شود که واژه  پشتو و پشتون از همین واژه پتان گرفته شده است.

«م.الفنستونElphinstone,M. » در اثرش به نام "گزارش سلطنت کابل و تحت الحمایه هایش در پارس، تاتاری و هند در بر گیرنده دیدی در مورد ملت افغان و تاریخ سلطنت دُرانی."

An Account of the Kingdom of Cabul and its Dependencies in Persia, Tartary and India, Comprising a View of Afghan Nation, and A History of Dooranee-Monarchy

باید یادآور شد که این اثر توسط آقای «محمد آصف فکرت»، در شهر «مشهد»، واقع در «ایران» به صورت نا درست به زبان پارسی به نام «افغانان» ترجمه شده است. این اثر یکی از کتاب های مرجع در مورد «افغانستان» هست. او هنگام بحث در مورد «خصوصیت یوسف زاییان» جلد اول، صفحه (35) در حاشیه اش چنین می نویسد،"... این دلیل ها «هند» را پُر از همبود هایی از بازمانده گان «افغاون Afghauns.» ــ تلفظ همان زمان و آن گونه که «الفنستون» آن را شنیده و با واژه «اوغان» همانندی دارد ــ که حالا آن را «پتانان» می خوانند، نمود. "(ج.دوم.ص.35.یاد داشت ج دوم.)

آن گونه که می دانیم، قدیم ترین اثر «پشتو» به باور «ع.حبیبی»، "...دارای تاریخ کتاب به زبان پشتو باقی مانده..." همانا «خیرالبیان» سده شانزدهم تالیف «بایزید انصاری»، معروف به پیر «روشان» (1572- 1524 م.) است. (ع.حبیبی.1971/1350). «دانشنامه اسلام» درمورد این اثر چنین یادآور می شود،"نسخه خطی این اثر وجود دارد ومورد بررسی نیز قرار گرفته است." این اثر، به خط بهار «توی»، جایی در وادی «خیبر»، نوشته شده است. در اثر دیگرش به نام «حالنامه» چنین آمده است"...به زبان افغانی قصیده ها و غزلها و قطعه ها ساختند."(ا. کرگر. 2006-1385)

بعد «دولت» شاعری که مرید «روشان» می باشد و در همان دوره زنده گی می نمود، آن گاهی که درباره زبان پشتو حرف می زند، واژه افغانی را به کارمی برد. او می گوید،" افغانی لفظ مشکل و. لوست کویش نشه ورته. وشوه کننده دیار لس حرفونه.".یعنی" لفظ افغانی مشکل بود. خوانده و نوشته نمی شد. پس سیزده حرف آنرا تریب داد.» (ع.حبیبی.1971/1350).

آخند«درویزه» که پس از «روشان» زنده گی می نمود، و یکی ازمخالفان سر سخت و پُر از تعصب او به شمار می رفت، در برابرش اثری به نام «مخزن اسلام» نوشت. او هم واژه افغانی را به جای پشتو به کار می برد. او چنین یاد آور می شود،"...دیگر معلوم باد که چون حروف در الفاظ افغانی (تاکید از من است.ط.) و هندوی ثقیل می آیند، بنابران علامتی بر آن آورده می شود تا معلوم گردد که این همان حروف ثقیل است."(ع.حبیبی.1971-1350).

در دو هفته نامه «سراج الاخبار افغانیه» (1919-1911 م.)، یکی از اولین نشریه های کشور، هر جایی که منظور از زبان پشتو بوده، آن را افغانی می خواندند. ( «س.ا.ا.» سال پنجم، شماره 15 ،ص.4 تا11. 1915).

 

پیشینه ادبیات پشتو

" دانش نامه اسلام" درمورد پیشینه ادبیات پشتو چنین می نویسد،" تا همین آخر ها، اثر های ادبی به زبان پشتو که پیش تر از سده (17) نشر شده باشد، به چشم نخورده است. آقای عبدالحی «حبیبی»، در «سالنامه کابل»(41-1940 م.) بخش هایی از "تذکره اولیا" اثر «سلیمان ماکو» را به نشررساند. این اثر، نمونه هایی از شعر هایی را در برداشت که تاریخ آنها به سده یازده م. می رسیدند. او بعد، «پته خزانه» اثر «محمود هوتک» را در سال (1944 م.)، که گفته می شود درسال (1770) در «کندهار» نوشته شده است ، چاپ نمود. در آن گزیده یی از شعر های پشتو درج هستند که تاریخ سرودن آن ها به سده هشتم م. می رسند. اما، این اثر، پرسش هایی را از نگاه زبانشناسی و تاریخی، به میان آورده است. تا آن گاهی که دستنویس این اثر، دردسترس قرارنگیرد و بر آن از نگاه واژه شناسی، متن شناسی و نسخه شناسی دقت و بررسی علمی و دانشی صورت نگیرد، به درستی آن نمی توان باور نمود."("دانشنامه اسلام".ص.220.سال 1986.)

در بخش دیگر این «دانشنامه» چنین آمده است،"درست پس از سده هفده و هژده میلادی به اثر های ادبی بر می خوریم. این ها، بیش تر روش ها و سبک های شعری پارسی، را تقلید کرده اند. شاخص ترین نام ها در این رسته، بر اساس معیار های اروپایی، «خوشال ختک»(1022-1106/1613-94) می باشد. او شاعر، وطن پرست، جنگجو و نویسنده یی هست که به موضوع های گونه گونه پرداخته است."

به این گونه، می توان گفت که واژه پشتو در دهه سی سده بیستم به صورت روشن وارد بحث می گردد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط 86/10/10:: 1:39 عصر     |     () نظر