شاخه های مذهبی:
نورستان از جمله اولین ولایاتی است که در 12 میزان 1357علیه رژیم پوشالی خلق و پرچم بدون آنکه مکروب های تنظیمی به آن سرایت کند قیام کرد. جبهات شان بدون استثنا شکل قومی داشت و سهم به سزایی در جنگ مقاومت گرفتند. بعد از رخنه تنظیم ها، جنگ مقاومت وحدت و پاکیزگی خود را از دست داد و مردم را در افتراق و بدبینی علیه یکدیگر فرو بردند. از همه مهمتر ملاها، نورستانیهای تازه مسلمان شده را در اختلافات طریقههای مذهبی اسلام چنان غرق کردند که تا امروز اکثرا راه گم کرده اند که جانب کدامیک را بگیرند. سه فرقه مذهبی در نورستان وجود دارد:
ملا های اهل سنت و جماعت:
از لحاظ تعداد پیروانش در ردیف اول می آیند. مهمترین پیشوای این مسلک مولوی عبدالرزاق پوشالی بود که فوت کرده و تا حال جایش را عالم دیگری نگرفته است. اینان در جلب مردم به مسلک شان غیر فعال هستند و در کسب علوم مذهبی جدیت ندارند.
ملاهای اهل حدیث:
تعداد پیروانش در ردیف دوم قرار دارند. فعالیت وسیع و گسترده دارند، پیروانش افراد جدی و متعصب هستند. مولوی افضل برگمتالی از جمله روحانیون مهم این مسلک بود که در حوت 1390 فوت کرد. او با مساعدت مالی عرب های سعودی و کمک سرور نورستانی از جنرالان مشهور رژیم پرچم که تازه در نورستان وظیفه گرفته بود، "دولت انقلاب اسلامی افغانستان" را در 1362 در برگمتال بنیاد نهاد که چیز مشابه با امارت اسلامی ملا عمر بود.
مولوی عبدالعزیز وامایی که زمانی "وزیر خارجه" "دولت" مولوی افضل بود از جمله نمایندههای فعال این مسلک در پاکستان است و پول وافری برای پخش مسلک وهابیت در اختیار دارد. این فرد از سراسر نورستان بغیر از جوانان پسر، بیش از 1000 دختر جوان را برای آموزش دینی و تحصیلات عالی علوم مدنی در مکاتب پاکستان برده و در لیلیه هایش تمام سهولتهای زندگی را برایشان مهیا نموده است. آن دختران حق ندارند با جوانان غیر وهابی ازدواج کنند. این ملاهای زن وقتی به منطقه برگردند، یقینا وضعیت اجتماعی نورستان را مختل می سازند.
ملا های پنج پیر:
پیروانش در ردیف سه می آیند. اینان طریقه معتدل بین ملای سنتی و وهابی را تبلیغ میکنند. مولوی عمرا خان کلومی از جمله روحانیون برجسته این طریقت بود که فوت کرده و تا حال جانشین مطرحی ندارد.
روحانیون مطرح شان:
1) مولوی دوست محمد کانتیوا (از افراد مهم طالبان که در اوایل سرطان امسال با طیاره بی پیلوت امریکایی و ظاهرا به رهنمایی تمیم نورستانی در بدل انتقام پسر کاکایش غفور نورستانی کشته شد.)
2) مولوی صادق کامدیشی ( از افراد حزب اسلامی و فعلا در ارتباط با دولت کرزی)
3) مولوی عبدالکبیر وایگلی.
4) مولوی شیرگل پارونی.
5) زینت الله پارونی.
6) مولوی ربانی از ارنس. مربوط تنظیم جمعیت و پنجپیری.
7) مولوی محمد گل وامایی. از جمله وهابی های منطقه است.
قومندانهای نورستان اکثرا یا کشته شده اند و یا به زندگی ملکی رو آورده اند. قومندانهای موجود در نورستان:
اقتصاد:
اقتصاد نورستان به چهار ستون عمده استوار است:
در نورستان زنان مصروف زراعت و مردان در مالداری مشغول اند.
1) زراعت (شغل زنان):
بعلت کم بودن زمین برای کشت، محصولات به مشکل ضرورت خانواده ها را مرفوع می سازد.
تولیدات شان منحصر به گندم، جواری، لوبیا و میوه های سر درختی است. تولید شیره انگور هم رایج است که قبلا از آن شراب می ساختند.
2) مالداری (شغل مردان): کمترین مالدار بین 60 تا 80 مال دارد. انگشت شمار افرادی که بین 1000 تا 1500 مال داشته باشند. چوپان در بدل نگهداری شش ماهه مال رمه، نصف نوزادان بز را صاحب می شود. در صورتی که آذوقه خود را خودش تهیه کند محصول سه ماهه ی شیر (حمل، ثور و جوزا) هم مربوط او میشود ولی اگر آذوقه چوپان بدوش رمه دار باشد، شیر به صاحب مال تکیه میکند.
یک چوپان ظرفیت مواظبت بیشتر از 120 مال را ندارد.
در اجاره داری دهقانی نصف از صاحب زمین و نصف از دهقان کار است و تخم مربوط صاحب زمین میشود.
3) تجارت محلی قبلا بدست افراد بیرونی بود. اما امروز این تجارت بدست مردم محل است. این تجارت به دلیل فقر اقتصادی مردم، نبود راه های مواصلاتی بهتر و سطح پایین فرهنگی مردم رونق چندانی ندارد.
4) کار معدن :
معادن مختلف مثل بیروج، زمرد، لیتیوم، تورمالین، ابرک، گانزیت، برلیم، نیوبیوم، سزیوم، روبیدیوم، سنگ سلیت وآکومارین درین منطقه وجود دارد و از طرف مردم استخراج میگردد.
پرداخت اجرت کارگران معدن و یا توزیع سنگ بدست آمده به این صورت است:
فرضا 5 کارگر در معدن کار میکنند، عاید بدست آمده 15 قسمت شده 5 قسمت را کارگران، 3 قسمت را صاحب برمه، 3 قسمت را صاحب باروت، 3 قسمت را صاحب آذوقه و 1 قسمت را صاحب معدن میگیرد. صلاحیت اولین برآمد سنگ بدست صاحب باروت است یعنی او میتواند آن را بفروشد و برای خود نگهدارد و حق دیگران را بدهد. سنگ به تفاهم هم نرخ گذاری میشود.
و اگر هشت نفر کار میکنند سنگ حاصل شده 21 قسمت میشود: سهم باروت 5، سهم آذوقه 5، سهم کارگر 8، سهم برمه 1، سهم آشپز 1، سهم تیل 1. به دلیل بلند رفتن نرخ مواد ارتزاقی و تیل این تازه ترین تقسیمات در کار معدن است. دولت هیچگونه تسلطی بر این معدن ها ندارد.
5) صنایع دستی، نجاری، کندنکاری، آهنگری و فلزکاری، بافندگی، دباغی، حجاری، سفال سازی، بافت خمچه و خانه سازی کاریست مربوط باری ها و فقط ضروریات محلی را مرفوع می سازند. باری ها در بدل کار شان پول و یا مال دریافت میدارند.
نورستانی ها در پهلوی تجارت چوب و چارمغر و جلغوزه از فروش این سمارق کمیاب و گرانبها به نام «سمارق شکمبه سر» مخارج شان را تامین میکنند.
سمارق کمیاب و گرانبها به نام «سمارق شکمبه سر»
تجارت چوب جنگل، فروش محصولات چهارمغز، جلغوزه، سمارق کمیاب و گرانبها بنام گچی دلاک یا شکمبه سرک و اشتغال نورستانی ها در پست های دولتی، تا حدودی به اقتصاد مردم کمک میکند.
پول که قبل از جنگ ها کوچکترین نقشی در اقتصاد بدوی مردم نداشت و همه تبادله های اقتصادی جنس به جنس صورت می گرفت و شاخص عمده آن مال (بز و یا گاو) بود، امروز اهمیت زیادی پیدا کرده است.
95 فیصد مردم نورستان زندگی دشوار بخور نمیر دارند اما از طرف افراد متمول استثمار نمی شوند. به علت بی کفایتی دولت ها، این مردم بیشتر از موانع طبیعی رنج می برند. 4 فیصد افراد متمول نه از برکت استثمار نورستانی های خود بلکه از مدارک دیگر چون "جهاد" و تجارت و کار دولتی و قاچاق به پول و زندگی رسیده اند. یک فیصد از باری ها (پیشه وران محلی) بیشتر تحت فشار اجتماعی هستند تا اقتصادی.
امروز هم ضعیف ترین فرد در نورستان کسی است که کمترین اولاد پسر دارد.
نرخ مواد مصرفی در نورستان: (ماه سرطان 1392)
گندم سیر 300 تا400 کلدار پاکستانی
جواری 300 تا400 کلدار
روغن زرد سیر 3000 کلدار
روغن نباتی سیر 1000 کلدار
بوره سیر 700 کلدار
نمک سیر 320 کلدار
چای کیلو 400 کلدار
لوبیا سیر 1200 کلدار
قیمت یک راس گاو بین 30000 تا 80000 کلدار
قیمت یک راس بز بطور اوسط 3000 تا 8000 کلدار
قیمت یک نر بز بطور اوسط 18000 کلدار
جلغوزه سیر 6000 کلدار
سمارق شکمبه سرک پاو 14000 کلدار
سایر اقوام:
قوم پشه یی نزدیکترین روابط را با نورستانی ها داشته اند. از لحاظ بافت اجتماعی، وضع اقتصادی و فرهنگی تفاوت چندانی با نورستانی ها ندارند. اینان مردم فقیر تر و عقب مانده تر از نورستانی ها هستند.
قوم گجر بعنوان مهاجرین کوچی از سالها به این طرف در کنار نورستانی ها زندگی میکنند. چون زمین و علفچر د راختیار نداشتند باید در بدل استفاده از اراضی و علفچر نورستانی ها باج می پرداختند. اما گجر های نورستان شرقی در جریان جنگ ها صاحب زمین و اختیاراتی شده اند. ولی در نورستان مرکزی و غربی با اینکه اینان متوطن شده اند وضع بهتری ندارند. تعدادی از اینان به طالبان رو آورده اند.
وضعیت فعلی:
اساسی ترین مشکل نورستان مسئله فقر اقتصادی، صحت، معارف (بخصوص برای زنان) و ترانسپورت است. ضمنا بی اتفاقی هایی که هم از طرف تنظیم ها و هم از طرف فرقه های مختلف مذهبی دامن زده شده به وحدت قومی مردم لطمه شدیدی زده است. قتل های ناموسی، دشمنی های شخصی و قومی نیز زندگی مردم را تار ساخته. تعداد زیاد جوانان به علت بیکاری به پولیس و اردو مراجعه کرده بعنوان گوشت دم توپ دسته دسته کشته می شوند.
مسئله بسیار مهمی که نورستانی ها را در کابوس فرو برده نفوذ پاکستان در نورستان شرقی است. علاوه بر طالبان افغانى، باند حزب اسلامى، القاعده (شامل پاکستانی ها، عربها، چچنی ها، ازبک ها)، جیش محمد و گروه هاى دهشت افگن لشکرطیبه ی پاکستان در نورستان حضور دارند.
نرخ بلند مهر دختران، جوانان نورستانی را در مضیقه شدید اقتصادی و اجتماعی قرار داده است. جوانان هیچ گونه وسیله ای برای تفریح ندارند. درین اواخر با رایج شدن منابع برق کوچک محلی و دش و فعال شدن دستگاه مخابراتی این جا و آنجا جوانان خود را مصروف می سازند که توام با ابتذال است.
عموم مردم از تنظیم ها متنفر اند زیرا اینان زیر نام اسلام مرتکب اعمالی شدند که نه روسها ی اشغالگر انجام دادند و نه امریکایی های اشغالگر.
مسئله بسیار مهمی که نورستانی ها را در کابوس فرو برده نفوذ پاکستان در نورستان شرقی است. علاوه بر طالبان افغانى، باند حزب اسلامى، القاعده (شامل پاکستانی ها، عربها، چچنی ها، ازبک ها)، جیش محمد و گروه هاى دهشت افگن لشکرطیبه ی پاکستان در نورستان حضور دارند. بنا به هر دلیلی بعد از مرگ اسامه و برچیده شدن بساط القاعده از وزیرستان جنوبی آی اس آی از طریق شوراهاى کویته و پشاورتصمیم گرفت تا نورستان را به منطقه ی همیشگى حضور جنگجویان خودمبدل سازند و از این طریق، مناطق شمال و شرق افغانستان را تحت تهدید خود در آورند.
قوای نظامی پاکستان در مناطق مرزی نقاط حساس را گرفته اند و میکوشند سهولت هایی را به افغانها مهیا سازند تا در بین شان نفوذ داشته باشند. اطفال افغان در مکاتب سرحدی پاکستان درس میخوانند؛ افغانها از بازارهای سرحدی مردم محل استفاده میکنند؛ حتی پاکستانی ها به افغانها تذکره های خود را توزیع نموده است؛ قرار اطلاع بیش از 20 نفر پاکستانی در قطعات سرحدی افغانستان یک سال عسکری کرده اند؛ همین امروز بیش از هزار تن از مخالفان مسلح دولت در ولسوالی های کامدیش و برگمتال جمع شده اند و می خواهند این دو ولسوالی را تصرف کنند.
مناطقی که قوای نظامی پاکستان در آن حضور دارند:
16 راه قاچاقی از ولسوالی سر کانو الی ولسوالی ناری باز میباشد نه حکومت افغانستان ونه ناتو توانسته است این راه های عبوری و قاچاقی را در این مدت مسدود نماید همچنان 10 راه از ناری کنر الی گرم چشمه چترال که با نورستان هم سرحد است بروی دشمن و قاچاقبران باز است اصلا در این راه ها و مناطق قوتهای افغانستان وجود ندارد.
مولوی فضلالله قوماندان طالبان سوات پاکستان مشهور به «ملا رادیو» یا «ملا اف ام» چهار بار به نورستان آمد. او داماد مولانا صوفی محمد است که در آستان? حمل? امریکا به افغانستان، هزاران جنگجوی پاکستانی را از پاکستان به افغانستان فرستاد تا آنکه در جنگ ولسوالى برگمتال نورستان، کشته شد.
میجر یوسف (مسئول پیشین آیاسآی) نیز به "پیتی گل" آمده و از آن جا به کامدیش رفت و به افرادی که در جنگ شکست خورده بودند، پول توزیع کرد.
با آنکه در نورستان اقوام مختلف زندگی میکنند ولی از لحاظ بافت اجتماعی و فرهنگی چنان باهم در آمیخته اند که با نورستانی ها هیچ تفاوت ندارند.
یک قطعهی 600 نفری امر به معروف و نهی از منکر که به سیاهپوشان مشهور هستند، زیر رهبری کرنیل منیر که از کارکشته های استخبارات پاکستان میباشد، در تلاش اشغال تمام مناطق کامدیش است.
وضع امنیتی نورستان به حدی خراب است که 800 پروژه بازسازی درنقاط مختلف آن متوقف شده.
شاهراه میان کنر ونورستان سالهاست به روی ترافیک مسدود می باشد.
طالبان در نظر دارند قبل از فرا رسیدن عید رمضان ولسوالی نورگرام در نورستان غربی را در تصرف خود درآورند که با این حرکت، ولسوالی های دو آب و مندول به صورت اتوماتیک سقوط میکنند.
اهمیت سوق الجیشی نورستان:
آی اس آی و مزدوران طالبش به درستی اهمیت سوق الجیشی نورستان را در یافته اند و به همین دلیل دندان ها را برای تصرف آن تیز کرده و برنامه وسیعی برایش ریخته اند.
درین مقاله از کتاب «ریشه های تاریخی و فرهنگی نورستان» اثر سمیع الله تازه - 1367 نیز استفاده شده است.
کلمات کلیدی: